کم آبی و بحران آب از دیرباز یک امر طبیعی در این سرزمین کهن بوده است. بارش سالانه دریافتی ایران کمتر از یک سوم میانگین بارش‌ جهانی است، بنابراین واضح است ایران از لحاظ بارش وضعیت چندان خوبی ندارد. البته اگر کم‌آبی تنها محدود به کمبود بارش دریافتی باشد مشکلی پیش نمی‌آید اما زمانی که این کمبود بارش بر ابعاد مختلف اجتماع و اقتصاد اثر بگذارد، برای مثال باعث بیکاری کشاورز شود تبدیل به بحران می‌شود.

هشدارهای کارشناسان درباره ورشکستگی آبی ایران

سلامت نیوز:کم آبی و بحران آب از دیرباز یک امر طبیعی در این سرزمین کهن بوده است. بارش سالانه دریافتی ایران کمتر از یک سوم میانگین بارش‌ جهانی است، بنابراین واضح است ایران از لحاظ بارش وضعیت چندان خوبی ندارد. البته اگر کم‌آبی تنها محدود به کمبود بارش دریافتی باشد مشکلی پیش نمی‌آید اما زمانی که این کمبود بارش بر ابعاد مختلف اجتماع و اقتصاد اثر بگذارد، برای مثال باعث بیکاری کشاورز شود تبدیل به بحران می‌شود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل ز روزنامه صبح نو ،اما در سال‌‌های اخیر کارشناسان و فعالان محیط زیست عبارت جدیدی را تحت عنوان «ورشکستگی آبی» وارد ادبیات کردند که نشان‌دهنده عمق فاجعه‌‌هایی است که کشور با آن روبه‌روست. یک فرد را در نظر بگیرید که ماهیانه فقط سه میلیون تومان درآمد دارد، اما این فرد بدون در نظر گرفتن درآمد خود هرماه بیش از سه میلیون تومان خرج می‌کند.

این فرد ابتدا بحران مالی را تجربه می‌کند و اگر سیاست درستی برای دخل و خرج خود اتخاذ نکند طولی نمی‌کشد که دچار ورشکستگی می‌‌شود. این تعریف ساده از ورشکستگی را می‌توانیم به ورشکستگی در حوزه آب هم تعمیم دهیم، ورشکستگی آبی در شرایطی اتفاق می‌افتد که بدهی‌‌های آبی به طبیعت خیلی بیشتر از موجودی منابع آبی کشور باشد و آب‌‌های سطحی به مثابه حساب‌های جاری و آب‌های زیرزمینی به‌عنوان حساب‌‌های پس‌انداز همگی خرج شده است، شرایط بن‌بستی که دیگر با ۲۰درصد صرفه‌جویی در مصرف آب خانگی نمی‌توان از آن خارج شد.

در شرایط بحرانی می‌توان تلاش کرد همه چیز را تا حدودی به روز اول برگرداند اما در ورشکستگی دیگر امکان بازگشت به شرایط اول امکان ندارد. بنابراین باید بپذیریم در ورشکستگی آبی سازگاری با طبیعت از احیای آن ضرورت بیشتری دارد. کسی که به بحرانی بودن شرایط اعتقاد دارد همه منابع و اهتمام خود را صرف برگرداندن شرایط به حالت قبل می‌کند اما کسی که از ورشکستگی آبی صحبت می‌کند، ابتدا می‌پذیرد که بازگشت‌پذیری و احیاپذیری به‌طور کامل ممکن نیست بنابراین بخشی از تمرکز خود را روی احیا و بخش دیگر را روی سازگاری با شرایط می‌گذارد.مصطفی فدایی‌فرد،کارشناس و پژوهشگر آب در ارزیابی وضعیت خشکسالی و کم‌آبی در کشور  می‌گوید:موقعیت جغرافیایی ایران به‌گونه‌ای است که حدود ۸۵‌درصد از وسعت کشور در منطقه خشک و نیمه‌خشک قرار گرفته است. مقدار بارش در ایران حدود یک‌سوم میانگین جهانی و میزان تبخیر آب در ایران حدود سه برابر متوسط جهانی است. ضمن این که عمده بارندگی‌ها در ایران به سطح محدودی از کشور اختصاص دارد، به‌طوری که ۷۰‌درصد از بارندگی‌های سالانه فقط در ۲۵درصد از سطح کشور و ۳۰درصد باقیمانده بارندگی‌ها در ۷۵درصد از سطح کشور نازل می‌شود.

این در حالی است که به‌دلیل تغییرات اقلیمی در سال‌های اخیر، هم از مقدار بارندگی‌ها کاسته شده است و هم الگو (یا شدت) بارش، نوع بارش (تبدیل شدن برف به باران) و زمان بارش (جابه‌جایی بارش از فصل نیاز به فصول دیگرِ سال)، منجر به افزایش شدت خشکسالی‌ها و فراوانی وقوع سیلاب‌ها در ایران شده است.  او اضافه می‌کند: به قول معروف «بحران آب در ایران به‌دلیل کم آبی و خشکسالی نیست بلکه به‌دلیل سوءمدیریت منابع آب است». باید پذیرفت که مدیریت منابع آبی کشور اشتباه بوده و در این میان استفاده از روش‌های غیراصولی برداشت نیز به بحران آب دامن زده است.

این کارشناس و پژوهشگر آب درباره آنچه موجب بروز کم‌آبی در کشور و اصطلاحا ورشکستگی آبی شده توضیح می‌دهد:  بررسی‌ها نشان می‌دهد که مقدار بارندگی در کشور طی دو دهه اخیر حدود 10درصد کاهش یافته است ولی از مقدار رواناب در دوره مشابه آماری، حدود 40درصد کاسته شده است. مهم‌ترین دلیل این موضوع، برداشت بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی و کاهش شدید رطوبت خاک است.

سالانه حدود 96میلیارد متر مکعب در ایران آب مصرف می‌شود در حالی که کل منابع آب تجدیدپذیر کشور حدود 90‌میلیارد متر مکعب است، بنابراین از بحران آب عبور کرده‌ایم و به ورشکستگی آبی رسیده‌ایم.او تاکید می‌کند: بر این اساس مهم‌ترین اهمال‌کاری و کم‌کاری این بوده است که در طی چهار دهه اخیر سعی کرده‌ایم همه مشکلات کشور را با فشار بر منابع آب برطرف کنیم. یعنی اینکه اشتغال ایجاد شده در کشور توسط دولت‌های مختلف، همگی آب‌محور بوده‌اند.

ضمن این که عدم اشتغال‌زایی کافی در کشور، باعث شده است که مردم نیز راسا برای کسب درآمد و ارتزاق خانواده، اقدام به برداشت غیرمجاز از آب‌های سطحی و زیرزمینی کنند. این در حالی است که پتانسیل‌های فراوان کشور برای ایجاد اشتغال، واقعا بدون استفاده باقی مانده‌اند.رییس کمیته ارزیابی سیلاب کمیته ملی سدهای بزرگ ایران درباره وضعیت ذخایر آب‌های زیرزمینی اظهار می‌کند:

در حال حاضر دشت‌های اصلی کشور که سفره‌های ارزشمند آب زیرزمینی را در خود جای داده‌اند، همگی و بدون استثناء از وضعیت بحرانی برخوردارند و برخی از آن‌ها به‌دلیل برداشت بی‌رویه دُچار فرونشست شده و عملا غیر‌قابل استفاده شده‌اند. عملکرد مخازن آب‌های زیرزمینی همانند مخازن سدهای مخزنی بر روی زمین است، یعنی در مواقع سیلابی هم ضریب جریان را کاهش می‌دهند و از خسارات سیل جلوگیری می‌کنند و هم این که حجم زیادی از سیلاب را ذخیره کرده و در موقع نیاز آماده مصرف می‌کنند، با این تفاوت که میزان تبخیر از آن‌ها بسیار بسیار اندک بوده و قابل قیاس با مقادیر تبخیر و هدررفت آب از مخزن سدها نیست.

فدایی‌فرد با اشاره به راهکارهای عبور از بحران ورشکستگی آب در کشور می‌گوید: علی‌رغم وجود گفت‌وگوها، مصاحبه‌ها، ارائه برنامه‌ها، انتشار مقالات در رسانه‌های داخلی و خارجی و فعالیت‌های شدید و متعدد رسانه‌ای، متاسفانه راهکارهای ارائه شده عموما تکراری و غیرکارآمد است.

در سال‌های اخیر نوشتن از منابع و مصارف آب در رسانه‌ها بسیار متداول، مرسوم و مُد شده است! بعضا مطالب و مقالاتی راجع به منابع و مصارف آب نوشته می‌شود را مطالعه می‌کنیم، می‌بینیم که عموما مشکلات فنی فراوانی دارند. علی‌رغم این که نواقص و مشکلات فنی آن‌ها را مورد پیگیری قرار داده‌ام، ولی متاسفانه کسی پاسخگو نیست. حتی بعضا شاهد مطالبی هستیم که در بهترین حالت، حرف جدیدی برای گفتن ندارند.

نکته مهم‌تر این که بسیاری از مقالات مرتبط با منابع و مصارف آب ایران که حتی در مراجع بین‌المللی منتشر می‌شوند نیز حرفی برای گفتن ندارند! به عنوان مثال از سال‌2015 تا کنون تقریبا هفته‌ای دو مقاله در رابطه با احیای دریاچه ارومیه منتشر شده است ولی هیچ تاثیری در روند احیای دریاچه ارومیه نداشته‌اند!او می‌گوید: به نظر من راهکارهای بهبود وضعیت منابع و مصارف آب در ایران بسیار واضح و در دسترس هستند. فقط کافی است کمی شجاعت به خرج داد. برخی سیاست‌های کلان کشور در راستای تشدید بحران منابع آب هستند.

مانند سیاست‌های خودکفایی محصولات کشاورزی، تخصیص نامناسب منابع مالی و اعتباری، غیرشفاف بودن سیاست‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بی‌توجهی به گسترش رانت و فساد در کشور، عدم پاسخگویی مدیران و مسوولان و ... که لازم است به‌عنوان اولین راهکار در اولین فرصت مورد بازنگری و اصلاح قرار گیرند. به گفته فدایی فرد؛ راهکار بعدی این است که از پتانسیل‌های فراوان کشور برای درآمدزایی و ایجاد اشتغال و توسعه پایدار بهره ببریم.

پتانسل گردشگری ایران اگر در دنیا بی‌نظیر نباشد لااقل بسیار کم‌نظیر است ولی به‌دلیل وجود محدودیت‌های خود خواسته نمی‌توانیم از این ظرفیت بهره‌گیری کنیم. لازم به ذکر است که بسیاری از کشورهای دنیا با پتانسیلی بسیار اندک و غیر قابل مقایسه با پتانسیل‌های گردشگری ایران، از درآمدهای حاصل از گردشگری، ایجاد اشتغال کرده و کشورهای‌شان را اداره می‌کنند و مجبور نیستند که منابع آب کشورشان را نابود کنند.او راهکار دیگر را توجه به آب مجازی و رَد پای آب (water footprint) دانسته و می‌گوید:

راهکار بعدی، بودجه‌ریزی مناسب و شفاف است. بهبود تعامل با جهان به منظور عدم نیاز به خودکفایی و ... اگر بناست به توسعه پایدار برسیم باید نهادهای حکمرانی (نهاد دولت، نهاد قانون‌گذار و نهاد قضایی ) بهبود یابند. به‌عنوان نمونه نهاد قضاوت باید مستقل و مقتدر و در دسترس و ارزان و سالم و قانونمند باشد و اگر چنین باشد، بسیاری از افراد جامعه به سراغ جور و فساد نمی‌روند و به تولید فکر خواهند کرد، نهاد درست، انگیزه بازیگران را اصلاح می‌کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha