یکشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۰ - ۱۵:۳۰
کد خبر: 320373

سلامت نیوز: یک رزیدنت بیهوشی به سلامت نیوز گفت : «فکر کنید در پیک پنجم من در بیمارستان مسیح دانشوری بودم در رشته بیهوشی فقط یک نفر کشیک بود و من یک نفر باید همه آی سی یوهای بالا و پایین و اورژانس و تمام بخش ها با آن همه پله و آن وضعیت بیمارستان را پوشش می دادم. به عنوان مثال بخش بالا که 200 پله دارد کد می خورد و آن طرف بیمارستان در زیرزمین هم کد می خورد و تصور کنید من چطور باید این مسیرها را طی می کردم و فشار زیادی بر من وارد میشد درحالی که می توانستند در آن زمان بخواهند که اساتید هم به کمک بیایند و در بیمارستان حاضر باشند و یکسری بخش ها را برای کمک به ما کاور کنند فکر کنید به جز اینها اتاق عمل با ما بود همچنین رسیدگی به هر بیمار بدحالی هم با ما بود.»

مگر من چند نفر هستم؟/نیاز شدید رزیدنت ها به روان درمانی

یک رزیدنت بیهوشی با تاکید بر لزوم برگزاری جلسات روان درمانی برای کلیه رزیدنت ها، گفت:« متاسفانه هیچ کسی به این مسئله توجهی نکرده است. روانشناس نمی تواند به ما کمکی کند چرا که به ما راهکار می دهد ولی ما نیازی به راهکار نداریم بلکه باید روان درمانی شویم و این کار یک روانپزشک است که دوره های مخصوصی در این زمینه دیده باشد. حضور روانشناس برای ما که چنین صدمات روحی در این دوران به ما وارد شده کارساز نیست.»

به گزارش سلامت نیوز، متاسفانه مشکلات رزیدنت ها در کشور به دلیل عدم توجه مسوولین لاینحل باقی مانده و هر چند وقت یک بار شاهد خبر تلخ خودکشی یا مرگ ناگهانی بر اثر فشار کاری یک رزیدنت هستیم. این بار اما خبر خودکشی تلخ تر بود چون رزیدنتی که خودکشی کرده رزیدنت سال چهارم بوده و در واقع چیزی به پایان دوره دستیاری اش نمانده بود و از این تلخ تر اینکه وی رزیدنت روانپزشکی بوده است و این نشان از وضعیت بحرانی رزیدنت های کشور دارد.

دکتر مهدیار سعیدیان در توئیتی نوشته است:«شرایط مرگ های ناگهانی و حتی خودکشی در میان پزشکان جوان و رزیدنت ها فوق بحرانی شده است اما دریغ از یک اقدام موثر از جانب وزارت بهداشت!» وی در گفت و گویی که با سلامت نیوز داشته شرایط رزیدنتی را به «قرارداد ترکمانچای» تشبیه کرده بود.

یک رزیدنت بیهوشی در گفت و گو با خبرنگار سلامت نیوز، گفت:« رشته من بیهوشی است و در دوره کرونا فشار کاری زیادی به ما وارد شد در واقع رزیدنت های بیهوشی باید به تمام بیماران بدحال همه رشته ها رسیدگی کنند یعنی رزیدنت های داخلی ، قلب، اطفال و هر مرکزی اگر ندانند چه باید بکنند از رزیدنت های بیهوشی کمک می گیرند و هر وقت که فکر کنند بیمار در معرض خطر است از رزیدنت بیهوشی کمک می گیرند. بیماران کووید -19 بسیار زیاد بودند و تمام رشته ها برای درمان این بیماران درگیر بودند ولی رسیدگی به وضعیت بیماران بدحال بر عهده رزیدنت های بیهوشی بود.»


وی درادامه گفت:« فشاری که در دوران کرونا به ما وارد شد بسیار زیاد بود یک دفعه می دیدیم که در یک شب 20 تا 25 بیمار کرونایی را باید لوله گذاری داخل تراشه(اینتوبه) می کردیم یا به عنوان مثال 30 بیمار در یک بیمارستان اکسپایر(فوت) می شدند که این آمار خیلی زیاد بود تصور کنید در یک 24 ساعت چه فشاری به ما وارد میشد. نکته ای که هیچ وقت کسی به آن توجهی نکرد این بود که بار روانی که از این بابت به رزیدنت ها وارد می شد بسیار زیاد بود. من به چند نفر باید بگویم که متاسفم، بیمارتان فوت شد؟ یا چطور می توانم التماس های خانواده بیماران را ببینم که می گویند شما را به خدا جوان ما را به ما برگردانید و حالم خوب باشد....»


 وی افزود:« مگر من آدم نیستم؟ وقتی روزانه 20 فوتی داریم طاقت دیدن ضجه چند نفر را دارم؟ اینکه به مردم می گفتند رعایت کنید کادر درمان خسته است مشکل اصلی ما فشار کاری نبود بلکه آن بار روانی ناشی از دیدن فوت بیماران بود.»


وی خاطرنشان کرد:« من نمی توانم هیچ کاری برای حفظ سلامت روانم انجام دهم. از لحاظ روانی اینقدر خسته شدم که الان که رزیدنت سال سوم هستم فکر می کنم که شاید نباید ادامه تحصیل می دادم، شاید بهتر بود من هم مثل بقیه افراد زندگی عادی داشته باشم. رزیدنت ها بخصوص رشته بیهوشی نه خواب دارند نه خوراک. من که از شهرستان آمدم حتی وقت غذا خوردن ندارم و زمانی که از بیمارستان به منزل می رسم اینقدر خسته هستم که ترجیح میدم بخوابم تا بتوانم برای فردا کارم را ادامه بدهم و این فاجعه است.»


وی گفت:« متاسفانه هیچ وقتی برای آموزش ما باقی نمی ماند یعنی اگر قرار باشد دو ساعت درس بخوانیم باید از خوابمان بزنیم این در حالی نیست که ما ساعت خواب زیادی داشته باشیم من ساعت 5 صبح از خانه به طرف محل کارم حرکت می کنم و از آنطرف هم 9 شب به منزل می رسم. در این میان باید به سلامت روان خودم، تغذیه، کارهای روزمره هم فکر کنم.»


رزیدنت بیهوشی با تاکید بر لزوم برگزاری جلسات روان درمانی برای کلیه رزیدنت ها، گفت:« متاسفانه هیچ کسی به این مسئله توجهی نکرده است. روانشناس نمی تواند به ما کمکی کند چرا که به ما راهکار می دهد ولی ما نیازی به راهکار نداریم بلکه باید روان درمانی شویم و این کار یک روانپزشک است که دوره های مخصوصی در این زمینه دیده باشد. حضور روانشناس برای ما که چنین صدمات روحی در این دوران به ما وارد شده کارساز نیست.»


وی گفت:«از لحاظ مالی باید بگویم با حقوق رزیدنتی نمی توان زندگی کرد و من از خانواده ام کمک می گیرم .حق الزحمه ای که به ما پرداخت می شود فقط برای پول بنزین ما کفایت می کند و به هیچ عنوان هزینه های سنگین زندگی را نمی توانیم با حقوق رزیدنتی پوشش دهیم. این حقوق برای افراد مجرد کافی نیست چه برسد به رزیدنت هایی که متاهل هستند.»


وی افزود:«بارها به ما وعده پیگیری و رفع مشکلات مالی رزیدنت ها را داده اند و از افزایش 20 درصدی پرداختی رزیدنت ها گفته اند که این اصلا رقمی نیست که مشکلی را حل بکند. باید یک اقدام اساسی در این زمینه صورت بگیرد. حتی افراد شاغل در خانه بهداشت که با مدرک سیکل یا دیپلم خدمت می کنند شرایط رفاهی بهتری نسبت به رزیدنت ها دارند. باید پرداختی به رزیدنت ها با توجه به خط فقر باشد. البته به ما گفته می شود شما دانشجو هستید بله ما دانشجو هستیم اما سال ها وقت برای تحصیل گذراندیم و در این سن چگونه باید با چنین دریافتی های اندکی زندگی را بگذرانیم.»


وی گفت:« آموزش رزیدنت ها در دوران کرونا کاملا حذف شده و هیچ کلاسی عملا برای هیچ رشته ای برگزار نشد. تمام ما رزیدنت ها موظف هستیم که کشیک مان را پر کنیم ولی قضیه این است که اینقدر ظرفیت ها خالی مانده که اگر قرار بوده یک بیمارستان با 6 نفر رزیدنت پر میشد الان مثلا دو تا سه رزیدنت هستند که باید تمام 30 روز را کاور کنند یعنی فکر کنید من رزیدنت سال چهارم باید برم داخل بیمارستانی که قبلا 6 نفره پر میشده و من باید 5 کشیک می دادم الان باید 10 کشیک بدهم این در حالی است که تمام وظایف کشیک هم با من است.

فکر کنید در پیک پنجم من در بیمارستان مسیح دانشوری بودم در رشته بیهوشی فقط یک نفر کشیک بود و من یک نفر باید همه آی سی یوهای بالا و پایین و اورژانس و تمام بخش ها با آن همه پله و آن وضعیت بیمارستان را پوشش می دادم. به عنوان مثال بخش بالا که 200 پله دارد کد می خورد و آن طرف بیمارستان در زیرزمین هم کد می خورد و تصور کنید من چطور باید این مسیرها را طی می کردم و فشار زیادی بر من وارد میشد درحالی که می توانستند در آن زمان بخواهند که اساتید هم به کمک بیایند و در بیمارستان حاضر باشند و یکسری بخش ها را برای کمک به ما کاور کنند فکر کنید به جز اینها اتاق عمل با ما بود همچنین رسیدگی به هر بیمار بدحالی هم با ما بود.»


وی در پایان گفت:« در یک زمان در اورژانس سه بیمار بدحال داشتم و آی سی یو چند بیمار دیگه و از بالا هم تماس می گرفتند که بیمارمان بدحال است و خودت را برسان! مگر من چند نفر هستم؟ باید یک پزشک مقیم یا استاد فعال در حوزه درمانی داشته باشند. الان شرایط ما به گونه ای است که فقط داریم شیفت پر می کنیم.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha