صبح روز گذشته، هواپیمای حامل رئیس‌جمهور بر روی شوره زاری پرواز کرد که روزگاری نه‌چندان دور نامش «دریاچه ارومیه» بود و حال حدود نیمی از این دریاچه آب شور، مستعد خشکی کامل و تبدیل به کانون ریزگردی است که می‌تواند حیات اکولوژیک منطقه را تهدید نماید.

ستاد احیای دریاچه ارومیه با گذشت بیش از 8 سال، چه دستاوردی داشته است؟

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ملی، هشت سال اقدامات دولت‌ها و صرف هزینه‌های چندصد میلیاردی در قالب پروژه احیای دریاچه ارومیه، در کنار اقدامات موازی مخرب، همچون سدسازی و توسعه 20 برابری کشاورزی و...، تنها واژه تلخ «شکست پروژه» را روبه‌روی نام این پروژه ملی قرار داد. آمار نیز پس از هشت سال، این شکست را تا حدودی تایید می‌کند. سوال اینجاست که با گذشت بیش از 8 سال از شروع به کار ستاد احیای دریاچه ارومیه، این ستاد چه دستاوردی دارد؟ پاسخ این سوال را می‌توان در آمار کاهش یا افزایش آب دریاچه جست‌وجو کرد.

طبق آخرین بررسی‌های شرکت آب منطقه‌ای آذربایجان غربی، تراز دریاچه نسبت به‌مدت مشابه سال گذشته 57 سانتی‌متر کاهش یافته است. طبق این آمار، حجم فعلی آب دریاچه 3 میلیارد و 180 میلیون مترمکعب است و این میزان در مدت مشابه سال گذشته بیش از 5 میلیارد و 50 میلیون مترمکعب بود که آمار مقایسه‌ای کاهش 1. 87میلیارد مترمکعبی را نشان می‌دهد. در حال حاضر دریاچه ارومیه 2502 کیلومتر مربع وسعت دارد که این میزان در مدت مشابه سال گذشته 3575 کیلومتر مربع بود. با این حال سفر رئیس‌جمهور به استان آذربایجان غربی، ماموریتی سخت را پیش پای رئیسی قرار داده که وی باید از هزار کیلومتر مساحت شوره‌زاری که در آینده نزدیک به کانون ریزگردهای شور تبدیل خواهد شد و شمال‌غربی و غرب کشور را تهدید می‌کند، جلوگیری کند. ماموریتی سخت که در هشت سال قبل و با صرف هزینه‌های میلیارد دلاری تحقق پیدا نکرد. پروژه‌ احیای دریاچه ارومیه از سال 1393 آغاز شد و کاهش تراز آب دریاچه این پروژه‌ را با شکستی جدی مواجه کرده است. به‌گفته معاون اداره کل محیط زیست آذربایجان غربی «از سال 1376 همزمان با یک دوره خشکسالی کاهش سطح تراز دریاچه ارومیه اتفاق افتاد، تراز دریاچه که آن روزها حدوداً 1277 متر از سطح آب‌های آزاد بود کم کم شروع به کاهش کرد.» البته وی به این موضوع اشاره‌ای نکرده که از همان سال 1375، توسعه کشاورزی در این منطقه و برروی رودخانه‌هایی که دریاچه را تغذیه می‌کردند تا دو دهه، چهار برابر شده است. امری که علیرضا دائمی، قائم مقام اسبق وزیر نیرو نیز به آن اذعان دارد و با انتقاد از سوء مدیریت رخ داده در حوضه آبریز دریاچه ارومیه در دهه‌های اخیر گفت: «متاسفانه در دو دهه گذشته ما بیلان آب مورد مصرف در بخش‌های مختلف حوضه آبریز دریاچه ارومیه را تغییر داده‌ایم و به‌خصوص با توسعه بی‌ضابطه اراضی کشاورزی به روند خشک شدن دریاچه ارومیه دامن زده‌ایم؛ به نحوی که مطابق آمارهای ستاد احیای دریاچه ارومیه در دو دهه گذشته، سطح اراضی کشاورزی در حوضه آبریز این دریاچه از 150 هزار هکتار به 600 هزار هکتار افزایش یافته است؛ یعنی سطح اراضی کشاورزی در دریاچه ارومیه در 20 سال گذشته حدودا چهار برابر شده است.»

سدسازی، متهم ردیف اول

اما توسعه کشاورزی، متهم ردیف دوم در نابودی دریاچه ارومیه است و در این میان توسعه سد سازی در دو استان آذربایجان شرقی و هم کردستان در نابودی دریاچه ارومیه بسیار تاثیرگذار بوده است. همان‌طور که دستگاهی مدیرعامل آب منطقه‌ای آذربایجان غربی، با اشاره به کاهش 6 درصدی حجم آب در مخازن سدهای استان گفته است: «در حال حاضر 1348 میلیون مترمکعب آب در سدهای استان وجود دارد که این میزان سال گذشته 1431 میلیون مترمکعب بود.» در این میان، آنچه که جای سوال دارد، این است که چرا حقابه دریاچه ارومیه از سوی سدها پرداخت نمی‌شود. پرسشی که سرپرست مدیریت هماهنگی ستاد احیای دریاچه ارومیه درباره آن به «آرمان ملی» می‌گوید: «وزارت نیرو به دلایلی مانند عدم اتمام پروژه و کاهش بارندگی این حقابه را تامین نمی‌کند، برای خودشان توجیهاتی دارند که بخشی از آنها خیلی قابل قبول نیست، برای مثال یکی از کارهایی که باید انجام می‌شد این بود که یکسری از دریچه‌ها که روی رودخانه‌ها در بندهای انحرافی وجود دارد و آب را به سمت کشاورزی منتقل می‌کند باید در فصل غیر کشاورزی بسته باشند تا آب وارد دریاچه ارومیه شود، اما امسال در بازدیدی که داشتیم متاسفانه خیلی از این دریچه‌ها همچنان باز بودند و آب به‌جای دریاچه به سمت زمین‌های کشاورزی می‌رفت.» معاون محیط زیست آذربایجان غربی ادامه می‌دهد: «به‌رغم اقدامات خوبی که در ستاد انجام شده، من به جرات می‌گویم که ما در حوزه کشاورزی موفق نبودیم، در سال‌های اخیر چه در زمینه توسعه اراضی آبی و چه در زمینه بالا بردن راندمان کشاورزی نتوانستیم موفق باشیم، فقط در یک مورد از سال 1394 تا 1398 چیزی حدود 47 هزارو 500 هکتار به اراضی آبی کشاورزی در حوضه دریاچه ارومیه اضافه شده است، همچنین در مواردی شاهد تغییر کاربری اراضی ملی به اراضی کشاورزی هستیم، بنابراین سطح اراضی کشاورزی دارد بیشتر می‌شود.»

دخالت‌های انسانی، دریاچه را نابود می‌کند

اما برای بررسی بیشتر این موضوع مدیر بخش مرکز زلزله شناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به «آرمان ملی» می‌گوید: ‌کاهش سطح آب دریاچه ارومیه و روند شتابان خشکی این دریاچه، یک پدیده چند بُعدی است که باید برای احیای این دریاچه ابتدا آنها را مد نظر قرار دهیم. یکسری عوامل به شرایط اقلیمی و طبیعی ارتباط دارد که روند کاهش نزولات جوی، افزایش دما و سرعت تبخیر در آن دخیل است. اما آنچه که خشکی دریاچه ارومیه را با دریاچه‌های مشابه و زنده در جهان متفاوت می‌کند، عدم مدیریت و عوامل سهل انگارانه‌ای است که در قبال این دریاچه رخ داده که زمینه فاجعه‌ساز شدن آن را رقم زده است. بنا به گفته علی بیت اللهی، آن بخشی که باعث تهدید جدی برای دریاچه ارومیه است دخالت‌های مدیریتی و انسانی در تامین منابع آبی این دریاچه است که باعث سرعت بخشیدن به خشکی این دریاچه شده و بیلان دریاچه را منفی کرده است. حال در شرایطی ما با مرز بحرانی در خصوص دریاچه ارومیه مواجه هستیم سدسازی‌های متعدد بر روی مسیل‌ها، آبراه‌ها و رودخانه‌های تغذیه کننده دریاچه ارومیه، اولین نقش را داشته‌اند. این امر از سمت دو استان آذربایجان شرقی و کردستان، دخیل بوده و با ساخت سدهای بزرگ، روند جریان طبیعی آب دریاچه و تغذیه حقابه زیست محیطی این دریاچه را بسیار محدود کرده‌اند. وقتی نوسانات شدید در دبی ورودی آب و از آن‌طرف تبخیر بالای آب دریاچه رخ بدهد، سطح تراز اکولوژیکی دریاچه ارومیه پایین می‌آید. این اصلی‌ترین دخالت مدیریتی است که در طول دهه‌های گذشته و توسط دولت‌هایی که حاکم بوده‌اند، این شیوه‌های غلط با توجیهات مهندسی رقم خورده است. به‌عنوان مثال سدی که برروی تلخه رود برای تامین آب شرب تبریز ساخته شد، دلایل کاملا موجهی دارد و مسئولان وقت می‌خواستند که آب شرب یک شهر را تامین کنند، اما از آن‌طرف چون این پروژه در تعامل با محیط زیست نبود باعث کاهش ورودی آب به دریاچه ارومیه شد. همچنین مناطق دیگری در شهرهای استان کردستان که رودهای آن دریاچه ارومیه را تغذیه می‌کردند، حالا با روند سد سازی مواجه شده‌اند. بیت اللهی در ادامه روند بی‌رویه توسعه کشاورزی و باغداری را در خشکی این دریاچه مهم ارزیابی می‌کند و می‌افزاید: روند بی‌رویه کشاورزی و باغداری که در مسیر رودخانه‌ها و حوزه‌های آبریز این دریاچه، به‌طور وحشتناکی توسعه پیدا کرده‌اند، در کنار طرح‌هایی مانند تبدیل اراضی منابع طبیعی به باغات، امتیاز حفر چاه و افزایش کشت محصولات آب‌بر با آب‌هایی که به دریاچه منتهی می‌شود، دریاچه را کم آب ‌کرده‌اند. این روند، مانند کفه ترازو، بیلان دریاچه را منفی کرده و اگر ورودی و خروجی آب، دریاچه در تعادل نباشد طبیعتا ما با همچین مشکلاتی روبه‌رو خواهیم شد و ضربه اکولوژیکی میلیون‌ها نفر را تهدید می‌کند. هر اقدام یا فعالیتی در این سال‌ها صورت گرفته است، نتیجه کار افت سطح آب دریاچه بوده است، چون بیلان منفی جبران نشده و برای اینکه این بیلان منفی جبران ‌شود، اقدامات اساسی نیاز است که گاه انجام این کارها غیر ممکن است. مثلا سدهایی که احداث شده، انتظارات، نیازها و یک توسعه‌هایی را به‌وجود آورده که اگر بخواهیم در روند این سدها تغییری به‌وجود بیاوریم با انبوه متقاضیان ناراضی مواجه خواهیم شد. نتیجه این روند غلط، اقدامات بی‌بازگشتی می‌شود که واقعا کار را سخت کرده و اگر برخی مواقع ما موفق به افزایش سطح آب دریاچه ارومیه شده‌ایم، به‌دلیل لطف طبیعت و بارندگی‌های نسبتا مناسبی که داشتیم. اگر مانند سال 1400 و امسال، نزولات آسمانی کاهش پیدا کند اقدامات ما تنها 10 تا 20 درصد تاثیرگذار خواهد بود.

تنها را نجات

مدیر بخش مرکز زلزله شناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی تنها راه نجات دریاچه را اتمام تونل انتقال آب می‌داند و در پایان صحبت‌هایش می‌گوید: این تونل می‌تواند تنها راه امیدی باشد که دو تا سه ماه آینده به اتمام می‌رسد و مقداری از این بیلان منفی جبران نماید. قطعا تاثیر این تونل از اقدامات دیگر بیشتر است و باید در انتظار پایان تابستان باشیم و آخرین امید برای احیای دریاچه و تاثیر آن را مشاهده کنیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha