افزایش حضور اتباع افغانستانی در ایران، بعد از قدرت گرفتن طالبان در این کشور چندان دور از ذهن نبود. با این حال شاید شنیدن خبر افزایش 20برابری جمعیت کودکان کار در ایران بعد از ماجرای طالبان، آماری تامل‌برانگیز به‌نظر برسد.

افزایش 20برابری جمعیت کودکان کار مهاجر در ایران

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همشهری ،افزایش حضور اتباع افغانستانی در ایران، بعد از قدرت گرفتن طالبان در این کشور چندان دور از ذهن نبود. با این حال شاید شنیدن خبر افزایش 20برابری جمعیت کودکان کار در ایران بعد از ماجرای طالبان، آماری تامل‌برانگیز به‌نظر برسد.

معاون حقوق بشر و امور بین‌الملل وزارت دادگستری این آمار تخمینی را نتیجه ناامنی زندگی برای ساکنان افغانستان بعد از به قدرت رسیدن طالبان دانست و گفت: «گرچه آمار دقیقی از کودکان کار در ایران نیست، اما آمارهای تخمینی از سر چهارراه‌ها در شهرهای پرجمعیت ایران، نشانگر افزایش کودکان کار به‌ویژه بعد از ظهور طالبان است.»


این کودکان نه به‌دلیل بدسرپرست یا فاقد سرپرست مؤثر بودن، بلکه به‌دلیل قرار داشتن در بحرانی چندگانه مجبور به تن دادن به‌کار می‌شوند؛ مهاجرت اجباری، نداشتن مدارک هویتی و اقامتی، درگیری با بحران‌های اقتصادی و... از دلایل گیر افتادن کودکان مهاجران در گرداب کار و به‌دنبال آن، افزایش تجربه آسیب‌های اجتماعی است.


افزایش حضور پناهنده‌ها و مهاجران در هر کشوری تبعات خاص خود را به همراه دارد؛ مشکلات و معضلاتی که اگر برای آن تدبیری اندیشیده نشود، می‌تواند باعث افزایش آسیب‌های اجتماعی و حتی جرم و بزه شود. فتاح احمدی با اشاره به افزایش آمار کودکان کار، به‌خصوص کودکان کار اتباع در ایران، درباره ضرورت چاره‌اندیشی برای کاهش آسیب‌ها گفت: «راهکارها و بایدهایی که لازم است در این حوزه انجام بگیرد ازجمله دغدغه‌های ماست.

ما به‌عنوان نهاد دولتی و مجری در کمیسیون امور اجتماعی مجلس حضور پیدا کرده و موضوع را با مجلس که به‌عنوان قانونگذار و نظارت‌گر است چندین‌بار به بحث و تبادل‌نظر گذاشتیم.» پیش از این نیز سرپرست معاونت امور اجتماعی بهزیستی استان در فروردین‌ماه 1401، از آمار 80درصدی کودکان اتباع و مهاجران در جمع کودکان کار خبر داد.

«فاطمه ارزانیان» با اعلام این آمار از نبود مدارک هویتی توسط این کودکان مهاجر صحبت کرد و همچنین گفت: «در سال ۱۴۰۰، ۲۶۳۰ کودک کار و خیابان در سطح استان تهران شناسایی و جذب شده‌اند که از این تعداد ۴۵۷ کودک در مراکز نگهداری سازمان اسکان داده شدند و ۲۱۷۳ کودک نیز در مراکز روزانه از خدمات حمایتی، آموزشی و بازتوانی به‌منظور حذف کار کودک، برخوردار شده‌اند.»

آوارگان افغانستان با دست خالی مهاجرت می‌کنند
مهاجرانی که بعد از سقوط دولت افغانستان راهی ایران شده‌اند، اغلب دار و ندار خود را در شهر خود رها کرده و با دست خالی، به همراه اعضای خانواده به جست‌وجوی زندگی امن‌تری آمده‌اند. طبیعی است که روبه‌رو شدن این قشر از مهاجران با مشکلات اقتصادی این روزها در کشور، با سختی‌های به‌مراتب بیشتری همراه است. نادر موسوی که خود از اتباع افغانستانی ساکن در ایران و مدیر یکی از مدارس خودگردان افغانستانی در تهران است، درباره وضعیت خانواده‌های تازه مهاجرت کرده در ایران می‌گوید: «سرپرست خانواده‌های مهاجر معمولا کارگری می‌کند و روزمزد است.

در بهترین حالت اگر دستمزد روزانه 200تا 300هزار تومانی هم داشته باشند، چون در تمام ایام سال کار برایشان نیست، نهایتا 5میلیون تومان در ماه درآمد دارند؛ درحالی‌که بسیاری از این افراد دستمزدهای بسیار پایین‌تری هم دارند. تعداد خانواده‌هایی که با 4تا 6سر عائله، درآمدی کمتر از 4میلیون تومان در ماه دارند، بسیار زیاد است. در چنین شرایطی، خانواده‌ها مجبور هستند برای گذران زندگی فرزندان خود را برای کار بفرستند.»


او کار در کارگاه‌های تولیدی کیف و کفش و خیاطی، دوخت تزئینات لباس، شاگرد بنایی و... را شغل‌هایی می‌داند که کودکان افغانستانی در آن مشغول به‌کار هستند و درباره تبعات کار در کارگاه‌ها می‌گوید: «می‌دانیم که کار پنهان برای کودکان با آسیب‌ها و مشکلات بیشتری همراه است؛ به‌خصوص برای این خانواده‌ها که مدارک هویتی و اقامتی هم ندارند و احتمال سوءاستفاده از آنها به همین دلیل بیشتر می‌شود.»افزایش جمعیت مهاجران افغانستانی در ایران بعد از روی کار آمدن دولت طالبان، همچنین باعث شده تا ظرفیت مدارس هم بیشتر از قبل پر شود و کودکان زیادی همچنان از شانس تحصیل محروم بمانند.

تکلیف سیاست‌های مهاجرتی را روشن کنیم
«هنوز مشخص نیست که مسئولیت مهاجران در کشور ما برعهده چه نهاد و سازمانی است.» این آغاز صحبت‌های محمد علی‌گو، مدیرکل دفتر امور آسیب‌دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور درباره مهاجران است؛ موضوعی که باعث شده تا پدیده مهاجران و پناهجویان در ایران به‌خودی خود به یک معضل بزرگ تبدیل شود. او می‌گوید: «وقتی متولی و مسئول رسیدگی به امور اتباع و مهاجران در کشور مشخص نباشد، یعنی ما با ممانعت‌های زیادی برای کمک به این اقشار و حمایت از آنها روبه‌رو هستیم. درواقع دستورالعمل‌ها و قوانینی که گروه هدف آن مشخص است، این ممانعت‌ها را برای خدمات‌رسانی به افرادی ایجاد می‌کند که مسئول و متولی مشخصی ندارند.

از بهزیستی گرفته تا دیگر نهادهای حمایتی مثل کمیته امداد و... برای حمایت از افراد و اقشار نیازمند و نوع حمایت‌ها قوانین مشخصی دارند.» وی یکی از این قوانین برای کمک‌های اقتصادی به خانواده‌های اتباع و مهاجران را، داشتن حساب بانکی این خانواده‌ها و به نام سرپرست خانواده می‌داند و می‌گوید: «نه‌تنها بهزیستی، بلکه بنیاد مستضعفان و دیگر نهادها هم با این مشکلات مواجه هستند. برای همین هم‌اکنون برای حمایت از خانواده‌های مهاجران و کودکان آنها که در معرض آسیب‌های اجتماعی قرار دارند، از ظرفیت انجمن‌های مردم‌نهاد استفاده می‌کنیم. درواقع این تنها راه‌حلی است که تا امروز توانسته‌ایم برای کمک به این افراد پیدا کنیم.»


بسته‌های ارزاق و کمک‌معیشتی، آموزش و توانمندسازی خانواده‌ها، مهارت‌آموزی، تسهیل در فرایند تحصیل و آموزش کودکان و... ازجمله خدماتی است که سازمان بهزیستی به‌صورت غیرمستقیم و با کمک انجمن‌های مردم‌نهاد به‌دست مهاجران می‌رساند؛ روشی که گرچه راه‌حلی موقتی است، اما چالش‌ها و ضعف و قوت‌های خاص خود را هم دارد.


حالا که طرح سرشماری اتباع در ایران در حال انجام است، از علی‌گو درباره برنامه‌ریزی‌های بعد از سرشماری می‌پرسیم که با ثبت رسمی هویت اتباع ممکن می‌شود. او می‌گوید: «باید سرشماری به پایان برسد و ببینیم که این اقدام با چه هدفی انجام شده است.» مدیرکل دفتر امور آسیب‌دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور مهم‌ترین اقدام پیش‌رو حمایت از اتباع را، تعیین‌تکلیف سیاست‌های مهاجرتی و مشخص شدن خط‌مشی این سیاست‌ها می‌داند و می‌گوید: «ما باید در مورد سیاست‌های مهاجرتی در کشور به تصمیمی ملی برسیم. تا زمانی که این اتفاق رخ ندهد، صرفا در حال لکه‌گیری و وصله‌پینه کردن هستیم و راه‌حل‌های موقتی برای تسکین لحظه‌ای معضلات خواهیم داشت.»


بیش از 3دهه از شروع مهاجرت‌های گسترده از افغانستان به ایران می‌گذرد و این موج با هر جنگ و نابسامانی داخلی در این کشور شدیدتر از قبل می‌شود. با این حال همچنان مشکلات قانونی برای حل مشکلات مهاجران در کشور سر جای خود باقی است؛ معضلی که زمینه‌ساز بروز حاشیه‌های دیگر شده است.

علی‌گو می‌گوید: «این خلأ قانونی ما چالش‌ها و معضلات اجتماعی ناشی از مهاجرت را در ایران چند برابر کرده است. تنها در یک مورد، ما با ناآگاهی در باره این مهاجران روبه‌رو هستیم. وقتی مدارک هویتی قابل اعتمادی نداشته باشند،‌ ما باید براساس هر ادعایی که می‌کنند، عمل کنیم. خود این مسئله به‌تنهایی زمینه‌ساز بسیاری از مشکلات و آسیب‌های مهم است.» 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha