خلیج گرگان در حال مرگ است. خلیج دارد جان می‌دهد. این‌ها از جمله‌هایی است که بیش از یک دهه است در مورد خلیج گرگان شنیده می‌شود. چه کسی است که بر کرانه شرقی خزر بایستد و این خشکی و جان دادن را با چشم نبیند؟ تنها در یک دهه گذشته ساحل میانکاله تا بندر ترکمن به سطحی از عقب نشینی دچار شده و بخش وسیعی از بستر دریا به ساحل پیوند خورده است. محلی که روزی خانه ماهیان بود به تلی باقی مانده از شن و ساحل دریایی بدل شد که از دریا، همسایگی‌اش را دارد و گوش‌ماهی‌هایی که موج به ساحل می‌آورد.

خاک‌بازی در خلیج گرگان

​به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه پیام ما، با وجود اینکه عقب‌رفت ساحل خزر و خشکی خلیج از دهه 70 آغاز شد اما واژگان احیا و باززنده‌سازی خلیج اوایل دهه 90 و با اصرار و ممارست فعالان محیط زیست کشور و جامعه محلی ساکن حاشیه خلیج، وارد ادبیات دولت شد. سیر این تحول تا رسیدن به تصمیمی ‌اجرایی در مورد خلیج هم حدود یک دهه طول کشید. با وجود اینکه کارگروه ملی نجات خلیج گرگان رسما سال 94 شروع به کار کرد اما مطالعه درباره چالش‌های این بخش و پیدا کردن راه‌حل‌ها، تصویب یک گزینه به عنوان گزینه نهایی و شروع عملیات اجرایی آن به نخستین سال سده پانزدهم رسید. حالا دولت در شرایطی دست به کار جدی برای خلیج شده است که گویی مشکلات خلیج دارد به مرز برگشت‌ناپذیری نزدیک می‌شود. دهم خرداد سال گذشته استاندار گلستان اعلام کرد که وضعیت خلیج گرگان به هیچ عنوان مناسب نیست و با روند فعلی تا ۳ سال آینده خشک خواهد شد اما با حمایت‌های رییس‌جمهور و معاون اول رییس‌جمهور امیدواریم علاج بخشی خلیج گرگان تسریع شود. علی‌محمد زنگانه گفته بود: «وضعیت خلیج گرگان طوری شده که دیگر نشانی از زندگی ماهیان‌خزری در آن دیده نمی‌شود و شوری آب این بخش از دریا ۲.۵ برابر بخش‌های دیگر است.»


پرسش‌ها درباره طرح پابرجاست


بهمن سال 1399 اعلام شد طرح احیای خلیج گرگان و تالاب میانکاله در ستاد ملی هماهنگی مدیریت تالاب‌های کشور به تصویب رسیده و مبلغ ۹۰۰ میلیارد تومان اعتبار از محل منابع سازمان بنادر، محیط زیست، جهاد کشاورزی و وزارت نیرو طی ۵ سال برای نجات خلیج گرگان در نظر گرفته شده است. مدتی بعد از اعلام آغاز رسمی‌این طرح، در روزهای پایانی خرداد گذشته، مدیر بنادر و دریانوردی گلستان اعلام کرد که اعتبار طرح لایروبی خلیج گرگان از سوی سازمان مدیریت بحران کشور تامین می‌شود. با وجود چالش دولت سیزدهم مانند دولت‌های پیشین در تامین اعتبار برای خلیج، طرح لایروبی در آخرین روزهای فروردین امسال آغاز و نگرانی جدیدی برای کارشناسان و فعالان محیط زیست ایجاد شد. سوال مهم پیش‌آمده این بود: سرنوشت حجم رسوبات برداشت شده از کانال‌های آب‌رسان چه می‌شود؟ آیا لایروبی خود به چالشی جدید در اکوسیستم خزر تبدیل نمی‌شود؟ حجم رسوبات برداشت شده نمی‌تواند آسیبی جدی و غیر قابل بازگشت به خلیج و میانکاله‌ای وارد کند که هر روز با مخاطرات طبیعی و غیرطبیعی‌ روبه‌رو هستند؟ گرچه گویی دولت عزمش را جزم اجرای این طرح کرده است اما هنوز هم لایروبی خلیج در بوته نقد و بررسی است. شاید بتوان راهکار بهتری جایگزین آن و اثرات سو این دست‌اندازی گسترده را تعدیل کرد. تردیدها در اجرای این لایروبی تا جایی پیش رفته است که درست یک هفته قبل، در آخرین روز خرداد، رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست پس از گذشت مدت‌ها از تصویب این طرح گفته بود: ممکن است در صورت لایروبی خلیج گرگان آب به سمت دریا تخلیه شود. علی سلاجقه گزینه دیگری به عنوان پمپاژ آب مطرح کرده و گفته بود: ممکن است در صورت لایروبی آب به سمت دریا تخلیه شود، اما دانشگاه‌های شمال کشور با مطالعات دریای خزر گفتند که با پمپاژ آب دریا به تالاب و انتقال آب از نکارود، خطری خلیج گرگان را تهدید نمی‌کند. ایده ای که برخی از کارشناسان هم با وجود مصوبه لایروبی و شروع این طرح، آن را پیگیری می‌کنند.


پیشنهادهای دیگری هم درکار است


حنیف‌رضا گلزار متخصص مهندسی آب و خاک است. او به عنوان یکی از فعالان و متخصصان بومی ‌این منطقه از مخالفان اجرای طرح لایروبی خلیج است. گلزار معتقد است هر چند درباره ضرورت احیای تالاب میانکاله شکی نیست و اگر احیای خلیج انجام نشود سطحی عظیم از کانون گردوغبارهای نمکی در منطقه ایجاد می‌شود که به مشکلات زیست محیطی، معیشت، حیات‌وحش و تنفس منجر می‌شود اما لایروبی هم علاج رفع این چالش نیست.
او پمپاژ آب را به ‌عنوان گزینه پیشنهادی بسیار کم‌هزینه‌تر معرفی می‌کند و می‌گوید: به علت تغییرات اقلیمی ‌و تبخیر سالانه سطحی دریا به حجم ۳۹۷ میلیارد مترمکعب، تا پایان قرن جاری میلادی تراز آب دریای خزر ۹ تا ۱۸ متر کاهش پیدا می‌کند؛ یعنی به اندازه هفت سد امیرکبیر کرج در سال از دریای خزر آب تبخیر می‌شود. با وجود چنین شرایطی، لایروبی اقدامی‌ بیهوده است. اگر مشکلات تراز دریا هم حل شود، جریان پادساعت‌گرد دریا که از غرب به شرق در جریان است، همه رسوبات و نمک دریا را وارد تالاب میانکاله و خلیج گرگان می‌کند که با این روند، مشکلات محیط‌زیستی در این منطقه رخ می‌دهد. موضوع دیگر اینکه با وجود هزینه‌های زیاد و دست‌اندازی‌های طبیعی منطقه، چقدر این لایروبی پایدار است؟ به همین علت اول باید سطح آب دریای خزر بررسی شود.
گلزار ادامه می‌دهد: گزینه دیگری که پیش روی ماست پمپاژ آب به خلیج است که با توجه به وضعیت تبخیر و کاهش سطح آب خزر باید به شکل مستمر انجام شود. ممکن است یکی از انتقاداتی که شود این باشد که آیا وضعیت خزر برای این کار مناسب است؟ حجم آب مورد نیاز برای احیای خلیج گرگان، در مقیاس با حجم آب خزر و حتی حجم ورودی آب سالیانه به آن، عددی چندان بزرگ نیست و من فکر می‌کنم این بهترین گزینه روی میز است چرا که لایروبی باید به عنوان یک کار مستمر انجام شود.


چالش عقب‌رفت خزر جدی است


رئیس پژوهشکده علوم زمین سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور هم نظری مشابه با گلزار دارد. مرضیه لک در گفت‌وگوهای متعدد این گزاره را مطرح می‌کند که در حال حاضر سطح آب دریای خزر عقب آمده و ارتباط آب با خلیج گرگان محدود شده است. نکته این است حتی اگر آب ارتباط ضعیفی با خلیج داشته باشد، آبی که در دریای خزر وجود دارد به یک اندازه با خلیج گرگان مبادله می‌شود و این طور نیست اگر لایروبی انجام گیرد، مقدار ورودی آب به خلیج بیشتر شود.
مرضیه لک می‌گوید: چنانچه ارتباط دریای خزر و خلیج گرگان را افزایش دهیم، تغییری در تراز آب خلیج گرگان ایجاد ندارد. در نتیجه لایروبی کانال‌ها بر افزایش تراز آب خلیج گرگان تأثیری ندارد. موردی که در رابطه با آن شک و شبه وجود دارد این است که پس از انجام لایروبی و بیشتر شدن ارتباط خزر با خلیج گرگان، از آنجا که جهت جریان‌های دریای خزر در بخش جنوب شرقی، شیبدار و به سمت کانال آشوراده و چپقلی است، افزایش ارتباط آب دریا با خلیج گرگان با توجه به جهت جریان می‌تواند سبب ورود رسوب بیشتری به خلیج گرگان شود . از آن‌جایی که جریان در خلیج گرگان، افقی و از شرق به غرب است و شدت زیادی ندارد، خلیج قادر نیست رسوب را به سمت دریای خزر پس بزند و بیشتر شدن ارتباط آب دریا با خلیج گرگان موجب ورود رسوب بیشتر به خلیج گرگان می‌شود. در نتیجه عمق خلیج با سرعت بیشتری کم شده و سرعت خشک شدن افزایش پیدا می‌کند که در نهایت به نابودی کامل اکوسیستم این منطقه منجر می‌شود.


هنوز راه حلی وجود دارد


با وجود نگاه‌های بدبینانه به طرح لایروبی خلیج، برخی کارشناسان بر این باورند در شرایطی که دولت تصمیم قاطعی برای اجرای این طرح دارد باید با توجه به وضعیت موجود بهترین شیوه را انتخاب کند تا نه فقط دری به روی حیات خلیج گشوده شود بلکه دستاوردهای دیگری هم به ارمغان آورد. این اثرات مثبت در روشی که همایون خوشروان، محقق دریایی کشور و عضو هیات مدیره انجمن مهندسی سواحل و سازه‌های دریایی کشور پیشنهاد می‌دهد، به چشم می‌آید.
خوشروان می‌گوید: با توجه به وضعیت خشک شدن خلیج گرگان و پسروی فزاینده دریای خزر، نگرانی‌های زیادی برای حفظ تالاب‌های ساحلی و اکوسیستم‌های ماسه‌ای، همچنین اکوسیستم‌هایی که در حد فاصل خلیج گرگان و دریای خزر وجود دارد، ایجاد شده است. باید این موضوع را بپذیریم که دولت، مطابق نظر کمیته‌های تخصصی کارگروه نجات خلیج گرگان، تصمیم گرفت که یکی از سه کانال آبرسان سابق، یعنی خزینی، چاپقلی و یا اَشوراده لایروبی شود. در حال حاضر کانال منتخب آشوراده است.
او در توضیح وضعیتی که فعلا با آن روبه رو هستیم می‌گوید: روند کاهش سطح تراز و حجم آب در دریای خزر روند فزاینده‌ای است. سطح تراز آب دریای خزر طی سال گذشته 22 سانتیمتر نسبت به سال قبلتر، کاهش را نشان می‌دهد. ارتباط آبی خلیج و دریای خزر نیز قطع است و همین حالا که صحبت می‌کنیم خلیج گرگان به سمت تبخیر و نابودی کامل پیش می‌رود. اگر این روند ادامه پیدا کند ما تا 5 سال آینده قطعا خلیج را از دست خواهیم داد. در چنین شرایطی لایروبی می‌تواند گزینه‌ای مناسب باشد مشروط به اینکه سطح تراز آب دریای خزر یا افزایش پیدا کند یا حداقل ثابت بماند. با این حال می‌دانیم که متاسفانه این شرایط را تجربه نخواهیم کرد. در خوشبینانه‌ترین حالت هم، احتمال اینکه با توجه به گرمایش زمین شاهد پیشروی آب دریا باشیم تقریبا دور از ذهن است.
او که پیشتر مسئولیت مرکز ملی مطالعات دریای خزر را نیز بر عهده داشت تاکید می‌کند: باید تصمیم دولت مبنی بر لایروبی خلیج را به عنوان واقعیت بپذیریم و حتی از آن برای مسکنی که موقتا وضعیت بحرانی خلیج را آرام کند استقبال کنیم. اما دولت هم باید مناسبات و شرایطی را در نظر بگیرد تا بتواند از همه فرصت‌های این طرح به نفع اکوسیستم منطقه استفاده کند.
خوشروان می‌گوید: فرض کنیم لایروبی انجام و حجم زیاد و بسیار وسیعی از رسوبات ماسه‌ای برداشت شد. حالا باید با این رسوبات چه کنیم؟ اگر بخواهیم رسوبات را در اراضی حاشیه‌ای ساحل تخلیه کنیم؛ با این کار تالاب‌های ساحلی و زیستگاه‌های گیاهی را به طور کامل نابود می‌کنیم و عملا کارکرد اکوسیستم‌های ساحلی را از بین می‌بریم. اگر بخواهیم ماسه‌ها را به منطقه‌ای دیگر منتقل کنیم هم ناچاریم هزینه بسیار سرسام آوری را تقبل کنیم. بنابراین باید برای رسوبات برنامه‌ای داشته باشیم.

درس آموخته‌هایی برای خلیج


خوشروان مثال‌هایی از کشورهای دیگری بیان می‌کند که در نقاط دیگری از جهان چالشی مشابه آنچه در خلیج گرگان وجود دارد را تجربه کرده‌اند . او بیان می‌کند: روش‌های علمی‌و آزموده شده‌ای وجود دارد که اجرای آن در سطح دانش و توان کشور ما هم هست.
او این روش را تیوپ ماسه‌ای معرفی می‌کند و در مورد شیوه اجرای آن توضیح می‌دهد: این تیوپ‌ها ارزان و با محیط زیست اطرافشان سازگار هستند. این تیوپ‌ها که توسط ماسه‌های حاصل از لایروبی پر می‌شوند هم می‌توانند در ایجاد اکوسیستم‌های جدید ساحلی پویا باشند و هم می‌توانند در حفاظت از مناطق ساحلی نقش آفرینی کنند. این تیوپ‌ها می‌توانند باعث توقف رسوب‌گذاری دوباره در منطقه لایروبی شده هم شوند.
او اضافه می‌کند: ما می‌دانیم که رسوب‌گذاری در خلیج گرگان بسیار بالاست. به عنوان مثال در کانال آشوراده شاهد نزدیک به 20 سانتیمتر رسوب‌گذاری در سال هستیم و این نگرانی فراتر از کاهش تراز آب خزر است. یعنی حتی اگر ما لایروبی را انجام دهیم در این کانال قطعا به سرعت با رسوبگذاری دوباره روبه رو می‌شویم و کانال ظرف 4 یا 5 سال آینده قطعا کارایی خود را از دست می‌دهد. ما این کانال را در دهه 60 لایروبی کرده بودیم و دیدیم با کاهش تراز آب خزر بسته شد. این تیوپ‌ها باعث می‌شود ما بتوانیم رسوباتی که از سمت ساحل میانکاله به سمت خلیج می‌رود را کنترل کنیم. یعنی نخستین کاری که این تیوپ‌ها انجام می‌دهند این است که دهانه‌های ارتباطی خلیج با خزر را تثبیت کند.
او یکی دیگر از کارایی‌های این روش را را در ایجاد دیواره‌های حایل و ایجاد جزایر مصنوعی به نفع توسعه گردشگری در منطقه و در حقیقت یکی از زیرساخت‌های گردشگری ساحلی یا یکی از ابزارهای ساخت مزارع پرورش ماهی می‌داند و ادامه می‌دهد: نکته دیگری وجود دارد که باید به آن توجه کرد. از میان سه کانال آبرسان موجود کدام گزینه بهتری برای لایروبی است؟ کانال خزینی که در دهه‌های هفتاد و هشتاد عملا آن را به تمامی‌از دست دادیم. کانال آشوراده هم که رسوب‌گذاری فوق العاده بالایی دارد. اما بررسی‌های کانال چاپقلی نشان می‌دهد که در این کانال با بستر سیلتی رسوب‌گذاری با سرعت اندکی صورت می‌گیرد. در حال حاضر بستر این کانال با گیاه روپیا ماریتیما پوشیده شده است اما در صورت لایروبی این کانال به شرایط مطلوب‌تری خواهیم رسید. همچنین این کانال نزدیکی بیشتری به جوامع محلی ترکمن دارد. بنابراین دو سناریو می‌تواند عملی شود. لایروبی کانال چپاقلی به جای آشوراده به خاطر امکان تردد دریایی راحتر و همین طور استفاده از تیوپ‌های ساحلی به نفع ایجاد اکوسیستم پایدار.

چرا خلیج مهم است؟


خلیج گرگان یکی از بزرگترین مخازن آب شیرین متصل به دریای خزر است و تداوم زندگی بسیاری از جانداران در بزرگ‌ترین دریاچه زمین به اتصال آن با دریا وابسته است. این خلیج سال‌هاست گرفتار چالش‌هایی از جمله کمبود آب برای تجدید حیات آبزیان، شکار بی‌رویه، لایروبی نکردن کانال‌های آبرسان، افزایش تعداد آب بندان و مزارع پرورش ماهی در بالادست شده و این عوامل بر بحرانی شدن شرایط منطقه افزوده و ضرورت تلاش برای حل آن را جدی‌تر کرده است.
ثبت خلیج گرگان در سال ۱۳۵۴ به همراه تالاب میانکاله و لپو زاغمرز در استان مازندران به‌ عنوان نخستین مجموعه تالاب بین‌المللی جهان در فهرست تالاب‌های کنوانسیون رامسر ثابت می‌کند که این خلیج و نواحی اطراف آن یک مجموعه ارزشمند محیط زیستی است. خلیج گرگان با کارکرد اقتصادی و اکولوژیکی در تکثیر آبزیان، ماهیان استخوانی و غضروفی، جذب پرندگان مهاجر و حفظ چرخه زیستی دریای خزر دارای اهمیت بوده و در معیشت جوامع محلی نیز اثرگذاری مستقیم و نقش مهمی ‌دارد. از این رو خشک شدن خلیج، معیشت و سلامت جوامع محلی حاشیه‌ خلیج را هم به خطر می‌اندازد. مانند بیشتر نقاط کشور، خشکی خلیج، خطری به نام ریزگرد را هم ایجاد می‌کند که بنا بر برآوردهای کارشناسی می‌تواند تا نواحی بهشهر و نکا در شرق مازندران را تحت تاثیر قرار دهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha