شنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۱ - ۱۵:۰۰

عضو اسبق شورای شهر تهران گفت: درصد زیادی از زنان خیابانی دختران فراری هستند یا زنانی که شوهرانشان آنها را اجاره می‌دادند یا فروخته‌اند. آن‌ها فرار می‌کنند و در دام تیم‌های بزهکار مجبور به اعتیاد و تن فروشی می‌شوند.

نوزادان رها شده در خیابان کیستند؟

به گزارش سلامت نیوز به نقل از انصاف نیوز، مادری بی‌نظیرتری و زیباترین حس دنیاست. اما گاهی مادری با حس تنفر همراه می‌شود و تنفر آنقدر قدرت پیدا می‌کند که حس مادری را از میدان به در می‌کند. بخشی از نوزادان رها شده در خیابان علاوه بر اینکه بخاطر مشکلات فراوان اقتصادی رها می‌شوند، این سرنوشت گاه حاصل تنفر یا بی‌مهری است که سبب می‌شود یا فروخته شوند و یا در خیابان‌ها و بیابان‌ها رها شوند. بسیاری از کارشناسان بر این عقیده‌اند که نفرت طوری در برخی زنان ریشه می‌دواند که بی‌خیال حس مادری می‌شوند. اغلب این زنان یا قربانیان تجاوزند یا بارداری خارج از نکاح را تجربه کرده‌اند. کمیته اجتماعی شورای شهر تهران در دوره چهارم و با ریاست فاطمه دانشور در حوزه زنان به ویژه در موضوعاتی همچون پیشگیری از فروش نوزادان و مراجعه زنان بدون هویت به بیمارستان جهت زایمان و… فعالیت‌های گسترده‌ای داشت.

فاطمه دانشور در گفت‌وگو با انصاف‌نیوز موضوع رها شدن نوزادان در خیابان و بارداری‌های خارج از نکاح را مورد بررسی قرار داد. این گپ و گفت از نظرتان می‌گذرد:

چرا بعضی از زنان در معرض آسیب بارداری خارج از نکاح قرار می‌گیرند؟

بیشتر این قربانیان تجاوز و آسیب‌های اجتماعی دختران فراری هستند که در خانه از سوی پدر یا خانواده امنیت ندارند. این دخترها از خانه بیرون می‌زنند. چون ساختار حمایتی قدرتمندی در کشور وجود ندارد این دختران به جامعه پناه می‌برند بدون آن که خطرات جامعه را بشناسند. وقتی وارد جامعه می‌شوند جذب گروه‌ها و تیم‌های خلافکار و بزهکار می‌شوند و خود به خود در مسیری می‌افتند که یکی از اتفاقات سر راه آنها ورود به روابط آزاد است. در روابط آزاد بارداری‌های ناخواسته هم به وجود می‌آید. در مصاحبه‌هایی که بارها با این زنان داشتم متوجه شدم آنها خطرات دیگری را جامعه خطرناک و محله پرخطری که به آن پناه برده‌اند، حس می‌کنند برای ایمن شدن از این خطرات ممکن است با یکی از آقایان وارد رابطه شوند تا از خود مراقبت کنند. در یک رابطه آزاد و ثبت نشده باردار می‌شوند و این مسیر ادامه دارد و ممکن است بچه خود را در خیابان به دنیا بیاورند و آن را رها کنند یا فروشند.

این زنان می‌توانند بدون اوراق هویتی در بیمارستان زایمان کنند؟

زمانی که در شورای شهر تهران بودم سعی کردم مادران معتاد یا زنانی که اوراق هویتی ندارد با مراجعه به بیمارستان در چارچوب سلامت بچه شوند. در آن زمان با پیگیری‌های من، وزارت بهداشت و درمان بخشنامه‌ای صادر کرد که بیمارستان‌های محلات پرخطر ملزم شدند نوزاد را به راحتی به مادران معتاد یا زنانی که اوراق هویتی ندارند، تحویل ندهد. در بسیاری از مواقع ممکن است مادر نوزاد را نخواهد و با هماهنگی بیمارستان نوزاد به بهزیستی سپرده می‌شود. بیمارستان در جهت افزایش جمعیت، زایمان طبیعی را رایگان کرده‌اند و به همین دلیل بسیاری از زنان کارتن‌خواب و آسیب دیده اجتماعی برای زایمان به بیمارستان‌های محلات پرخطر مراجعه می‌کنند.

بنابراین بیمارستان‌ها موظف هستند که مادران پرخطر را شناسایی کنند و نوزاد را به راحتی به این مادران تحویل ندهند.

دقیقاً. بیمارستان‌ها به راحتی می‌توانند این زنان را شناسایی کنند. در گذشته پرسنل بیمارستان فقط وظیفه داشتند نوزاد را سالم به دنیا بیاورند اما با جلسات متعددی که در سال ۹۴ به عنوان عضو شورای شهر تهران با وزارت بهدشت گذاشتم آنها قانع شدند که رویکرد خود را به سمت سلامت اجتماعی سوق دهند و حساس شدند که این نوزادان در چه خانواده‌هایی و محلاتی بزرگ خواهند شد و چه آینده‌ای در انتظار آنهاست.

چرا برای ایجاد این حساسیت‌ها اقدام کردید؟

در دوره چهارم شورای شهر تهران یک حادثه تلخ رخ داد. یکی از زنان کارتن‌خواب پس از زایمان نوزاد خود را نمی‌خواست ولی اصرارش راه به جایی نبرد و بیمارستان او را مجبور می‌کند که بچه را با خود ببرد. او نوزاد خود را در محله هرندی با کادر میوه خوری تکه تکه کرد. همان زمان بود که اعلام کردیم چرا نوزاد را با اصرار به مادر می‌دهند؟ ممکن است مادر نوزاد خود را رها کنند. کما این که امسال (۱۴۰۱) چند مورد نوزاد رها شده گزارش شد.

نوزادانی که پیدا شدند در بیمارستان به دنیا آمده بودند یا در خیابان؟

بچه‌هایی که بندناف دارند در خانه یا خیابان به دنیا آمده‌اند. البته نوزادانی که با این خشم دور انداخته می‌شوند، نتیجه تجاوز هستند. ممکن است این تجاوز حتی توسط محارم انجام شده و دختر در خانه توسط پدر، برادر مورد تعرض قرار می‌گیرد. بعد از زایمان این دختران، نوزاد از مادرگرفته شده و در سطل زباله انداخته می‌شود. رها کردن نوزادان داستان‌هایی از این نوع پشت سر خود دارد و نوزاد و مادر هر دو قربانی تجاوز هستند. زمانی که من عضو شورای شهر تهران بودم در بازدیدهایی که از محله‌های پرخطر مانند شوش، هرندی و… داشتیم تعداد مادران نوزاد بغل یا زنان باردار زیاد بودند. به همین دلیل این موضوع را از وزارت بهداشت پیگیری کردیم، کار بسیار خوب پیش رفت و مادر نمی‌توانست به راحتی نوزاد خود را به محله پرخطر ببرد یا بفروشد. با این اقدامات آمار فروش نوزاد بسیار کاهش یافت.

نوزادان با چه رقم‌هایی به فروش می‌رسیدند؟

آن زمان نوزادان را با رقم‌هایی مثل ۵۰ یا ۱۰۰ هزار تومان می‌فروختند.

چه کسانی مشتریان نوزادان بودند؟

مسلماً در این محلات خانواده آسیب‌دیده توان خرید نوزاد با همین قیمت‌های نازل را هم نداشتند. بیشتر مشتریان تیم‌هایی بودند که بچه‌ها را برای تکدیگری، حمل موادمخدر یا بزهکاری می‌خواستند. هنوز هم نوزادان وارد اقتصاد جرم‌خیز می‌شوند. هیچ وقت یک خانواده به خرید نوزاد از یک مادر معتاد در محله‌های پرخطر اقدام نمی‌کند بلکه گروه‌های بزهکار این کودکان را می‌خرند.

آیا رد پایی از قاچاقچیان اعضای بدن در این خرید و فروش وجود دارد؟

من برخوردی با این موضوع نداشتم. ممکن است باشند اما من برخوردی با آن نداشته‌ام. بیشتر بزهکاران برای حمل موادمخدر از این نوزادان استفاده می‌کردند و مواد را در بدن نوزاد جاسازی می‌کردند و کودکان اذیت می‌شدند و عمر زیادی نداشتند. وقتی کودکی به این مسیر کشیده می‌شود انتظار نمی‌رود که به ۷،۸ سالگی برسند.

می‌توانیم بگوییم به دلیل اینکه این کودکان شناسنامه ندارند، مرگ آنها هم گزارش نمی‌شود؟

کسی متوجه مرگ این کودکان نمی‌شود. البته تعدادشان هم زیاد نیست ولی همان تعداد هم برای ما مهم است. در تهران حدود ۵۰۰ زن با رفتارهای پرخطر در سن باروری (۲۵ تا ۳۸ سال) هستند که تجربه بارداری را دارند. اگر این ۵۰۰ زنان در معرض خطر را در نظر بگیریم، رقم قابل توجهی می‌شود.

بیشتر این کودکان در چه سنی فوت می‌کنند؟

مسلماً سن مرگ این کودکان متفاوت است. به عنوان مثال داشتیم نوزاد ۳ ماهه‌ای که در تیم متکدیان فوت کرده است. وقتی از کودک به عنوان ابزار استفاده می‌شود عمر زیادی نمی‌کند.

چرا دخترانی که از خانه فرار می‌کنند به بهزیستی یا خانه‌های امن پناه نمی‌برند و چرا اکثر آنها در این محله‌های خشن معتاد می‌شوند؟

صد در صد زنانی که از خانه فرار می‌کنند معتاد و تن فروش هستند. این چرخه‌ای است که مجبورند وارد آن شوند. زنان خیابانی چاره‌ای جز این ندارند چون بزهکاران آنها را به مسیر اعتیاد و تن فروشی هدایت می‌کنند. خطراتی که در کمین دختران فراری است در مدارس مطرح نمی‌شود و دختران این خطرات را نمی‌شناسند و با بروز مشکلات در خانه سریع فرار می‌کنند. البته احتمال دارد این دختران در خانه تجربه سختی مانند آزار جنسی از سوی برادر یا پدر را داشته باشند و به همین دلیل فرار می‌کنند اما جامعه هم جای امنی نیست و ممکن است خطرات بزرگتری در انتظار آنها باشد. متاسفانه در آموزش‌ها عنوان نمی‌شود که این دختران و زنان می‌توانند با ۱۲۳ تماس بگیرند یا خانه‌های امن بهزیستی پناه ببرند. اکثر دختران نمی‌دانند که جای دختران فراری محله‌های فرشته، تجریش و زعفرانیه نیست بلکه همه آنها به شوش و هرندی می‌روند و در مسیری پر از انواع و اقسام بزهکاری قرار می‌گیرند.

بخشی از دختران خود حاصل بارداری خارج از نکاح هستند و شناسنامه ندارند و خارج از نکاح باردار می‌شوند. چه باید کرد که این چرخه قطع شود؟

تعداد این زنان بسیار کم است. عموم دختران فراری در خانه مشکل جدی داشته‌اند. البته تعداد کمی از دختران در خانه مشکلی ندارند به دلیل کنجکاوی از خانه فرار می‌کنند. بنابراین درصد زیادی از زنان خیابانی دختران فراری هستند یا زنانی که شوهرانشان آن‌ها را اجاره داده یا فروخته‌اند.

چرا بیشتر این زنان اوراق هویتی ندارند؟

تیم‌های بزهکاری که منتظر دختران و زنان فراری هستند آنها را به دام خود می‌اندازند و در اولین قدم شناسنامه و اوراق هویتی آنها را از بین می‌برند. درصد کمی از زنان کارتن‌خواب هم مانند مادرانشان اوراق هویتی ندارند.

اوراق شناسایی این زنان به فروش هم می‌رسد؟

گروه‌های بزهکار برای آن که دختران فراری را وابسته‌تر کنند شناسنامه‌هایشان را می‌فروشند یا گم و گور می‌کنند قربانی هم جرات جدا شدن از این تیم‌ها را از دست می‌دهد و هر روز آلوده‌تر می‌شود. این گروه‌ها بعد از گرفتن اوراق هویتی، زنان و دختران را معتاد می‌کنند و برای داشتن جای خواب آنها را وادار به تن فروشی می‌کنند.

چه کسانی این اوراق هویتی را می‌خرند؟

در این مورد نمی‌توان اظهار نظر دقیقی کرد، اما شاید مهاجران غیرقانونی و بزهکاران این شناسنامه‌ها را بخرند.

آیا می‌شود قوانینی وضع کرد که مسیر زندگی زنانی با وضعیت پرخطر و نوزادان‌شان را تغییر دهد؟

مسلماً می‌شود قوانینی وضع کرد که این کودکان و مادران‌شان در شرایط بهتری قرار گیرند. زمانی که قاضی‌زاده هاشمی، وزیر بهداشت بود این معضلات را به صورت جدی پیگیری می‌کرد اما بعد از آن این موضوعات رها شد.

مگر بخشنامه ابلاغی به بیمارستان‌ها از دستور کار خارج شده است؟

بیمارستان‌ها تا حدودی به این بخشنامه عمل می‌کنند اما می‌توانست بهتر از این باشد. عملکرد بیمارستان‌ها با هم متفاوت است. برخی از بیمارستان‌ها نوزاد را به مادر نمی‌دهند و بعضی دیگر نوزاد را می‌دهند و تا چرخه فروش نوزاد، رها شدنش در خیابان و استفاده ابزاری از نوزادان و کودکان همچنان ادامه داشته باشد.

چرا حساسیت نسبت به معضلات اجتماعی کمرنگ است؟

موضوعات رفاه اجتماعی در اولویت سیاستگذاران و تصمیم‌گیران نیست. مردم گرفتار مسائل اقتصادی هستند و آنقدر موضوعات کلان و مشکلات اقتصادی درست کردند که با همه ظرفیت به موضوعات اقتصادی اختصاص یافته و مسائل رفاه اجتماعی را رها کردند و آسیب‌های اجتماعی هر روز رشد فزاینده‌ای دارد. از سوی دیگر ظرفیت‌سازی نکرده و زیرساختی برای ساماندهی معضلات در اختیار نداریم. به عنوان مثال برای ساماندهی «کودکان کار» جایی برای نگهداری آنها وجود ندارد. به دلیل نبود زیرساخت‌ها آسیب‌های اجتماعی رها شده است.

مسائل اقتصادی چقدر در افزایش آسیب‌های اجتماعی تأثیر دارد؟

به هر حال این موضوعات زنجیره‌وار به هم وصل است. زمانی که پدر خانواده بیکار است دچار اعتیاد می‌شود و مجبور است از طریق بزهکاری کسب درآمد کند. در این شرایط دختر و زن خانواده احساس امنیت نمی‌کنند. پدری داریم که برای تأمین مواد خود دختر یا همسرش را می‌فروشد یا اجاره می‌دهد. طبیعی است دخترش باردار شود و پس از زایمان پدر نوزاد دخترش را در سطل زباله بیندازد. برای مردم هم این سؤال پیش می‌آید که یک مادر چطور نوزاد خود را به زباله می‌اندازد؟ اما نمی‌دانند این نوزادان قربانیان آسیب‌های اجتماعی هستند که همه رهایشان کرده‌اند. هر چند وقت یکبار این آسیب نمایان می‌شود، همه در مورد آن صحبت می‌کنند و با گذشت کوتاهی زمان دوباره فراموش می‌شود.

چه کسی مسئول ساماندهی این معضلات اجتماعی است؟

نهادهای حاکمیتی باید برای این موضوعات راه حل درستی پیدا کند. من معتقدم باید وزارت رفاه و تأمین اجتماعی داشته باشیم چون این معضلات آنقدر بزرگ است که در وقت اضافه دیگر دستگاه‌ها قابل حل نیستند. گاهی می‌گویند آسیب‌های اجتماعی دغدغه ماست و همه دستگاه‌ها را برای ساماندهی آن فرامی‌خوانند. ولی تمام دستگاه‌ها می‌خواهند در وقت اضافه به این آسیب‌های اجتماعی رسیدگی کند. ما نمی‌توانیم معضلات و آسیب‌های اجتماعی را در وزارت کشاورزی، نفت، آموزش و پرورش یا دیگر وزارتخانه‌ها حل کنیم. این موضوعات یک وزارتخانه نیاز دارد و متاسفانه وزارتخانه وجود ندارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha