در آخرین آزمون بینالمللی پیشرفت خواندن كه نتایج آن اعلام شده، ایران از بین 45 كشور رتبه 42 را به دست آورده است، یعنی از آخر چهارم شده است. این در حالی است كه طبق همان آزمونها رتبه نگرش دانشآموزان ایرانی به مطالعه كه میزان علاقه آنان را به «خواندن» تعیین میكند، در رتبههای نخست قرار دارد
انجمن نویسندگان كودك و نوجوان به مناسبت روز جهانی كودك، در بیانیهای ضمن انتقاد از وضعیت آموزشوپرورش كودكان ایرانی و گسترش اقدامات سلبی به جای انجام وظایف قانونی نهادهای دولتی، از خانوادههای ایرانی خواست به جای چشمانتظار اقدامات مسوولان نشستن، خود كمر همت بربندند و اصلاح وضعیت آموزشوپرورش را از خانههای خود و با تهیه و خواندن كتاب برای بچههایشان شروع كنند!
در بخشی از این بیانیه آمده است: در آخرین آزمون بینالمللی پیشرفت خواندن كه نتایج آن اعلام شده، ایران از بین 45 كشور رتبه 42 را به دست آورده است، یعنی از آخر چهارم شده است. این در حالی است كه طبق همان آزمونها رتبه نگرش دانشآموزان ایرانی به مطالعه كه میزان علاقه آنان را به «خواندن» تعیین میكند، در رتبههای نخست قرار دارد. به بیان دیگر علت چنین وضعیتی بیش از اینكه خود دانشآموزان باشند، تلقی نادرست از كودكان و آموزشوپرورش كودكان است و بیتوجهی به بخش بزرگی از جامعه.
در سیاستگذاریها و برنامهریزیها، دیواری كوتاهتر از دیوار كودكان و نوجوانان پیدا نمیشود و سهم آنان از ظرفیتهای كشور همواره در لابهلای اموری به ظاهر فوری گم میشود. این بیانیه میافزاید: تردیدی نیست كه در شكلگیری چنین وضعیتی همه مقصریم، از خانوادهها گرفته تا ما بهعنوان نویسندگان و مترجمان و دستاندركاران كتاب كودك، اما بیش از همه، این وضعیت احتمالا نتیجه سیاستهایی است كه به جای انجام وظایف ایجابی و قانونی، اقدامات سلبی را گسترش میدهد و به جای برطرف كردن ضعفهای موجود، عرصه را بر نویسندگان و پدیدآورندگان و اهل فكر و هنر برای كودكان تنگتر و موانع و دستاندازها را در راه انتشار كتابها بیشتر میكند و در این راه حتی از ایجاد مانع برای انتشار آثار كلاسیك و تحقیقات تاریخی ادبیات كودك نیز نمیگذرد.
انجمن نویسندگان كودك و نوجوان در این بیانیه بهعنوان نهادی كه اكثریت نویسندگان برجسته كشور در این حوزه، در آن عضویت دارند، از نهادهای رسمی خواسته است: به جای گسترش اقدامات سلبی كه اغلب مخالف نص صریح قانون است و اخبار آن را گاه به گاه از طریق رسانهها میشنویم و میبینیم، كوتاهیها را در انجام وظایف قانونی خود جبران كنند تا در سالهای آتی نهتنها پدیدههای زشتی مانند كودكآزاری از بین برود ، كودكان كار و خیابان، از حقوق اولیه خود برخوردار شوند و امكانات تحصیل برای همه فرزندان ایران فراهم شود كه در عرصههای بینالمللی نیز شاهد سربلندی فرزندان ایران باشیم.
این بیانیه همچنین از خانوادهها خواسته است: كودكان و حقوق آنان را به رسمیت بشناسند و سعی كنند، به آنان و خواستههایشان احترام بگذارند. با توجه به علاقه خانوادههای ایرانی به پیشرفت تحصیلی كودكانشان یادآور میشویم كه طبق تحقیقات بینالمللی و داخلی میان مطالعه غیردرسی و ادبی كودكان با پیشرفت تحصیلیشان رابطهای عمیق و گسترده وجود دارد، بنابراین از همه خانوادههای ایرانی دعوت میكنیم، به جای چشمانتظار اقدامات مسوولان نشستن، خود كمر همت بربندند و اصلاح وضعیت آموزشوپرورش را از خانههای خود و با تهیه و خواندن كتاب برای بچههایشان شروع كنند!
انجمن نویسندگان كودك و نوجوان در این بیانیه همچنین از معلمان و مربیان و دستاندركاران تعلیم و تربیت رسمی و غیررسمی كودكان خواسته تا با ابتكار و خلاقیتهای فردی و جمعی، زمینه را برای رفع این نقایص بزرگ فراهم كنند و بكوشند با احترام گذاشتن به كودكان و نوجوانان ایرانی و با اعتماد كردن به آنان و توجه به خواستها و علایق آنان، زمینه را برای رشد آنان فراهم كنند و منتظر برنامهریزی و تصمیمگیریهای كلان نباشند. این بیانیه میافزاید: طبیعی است كه راه چنین خلاقیتها و ابتكارهایی از كتابخانههای كوچك مدارس میگذرد و از تشویق دانشآموزان به خواندن.
شرق: نمایندگان مجلس شورای اسلامی نوزدهم آذرسال72 در صد و هشتاد و دومین جلسه خود با اكثریت آرا ماده واحده الحاق ایران به كنوانسیون حقوق كودك را تصویب كردند. بر اساس ماده یك این كنوانسیون، سن قانونی 18سال عنوان شده، اما در قانون كیفری ایران، این سن، سن شرعی 15سال است. طبق این كنوانسیون نباید احكام اعدام و زندان مادامالعمر غیرقابل بازگشت برای كودكان زیر 18سال صادر شود.
اما در ماده 9 قانون مدنی آمده است كه مقررات عهودی كه طبق قانون اساسی بین دولت و سایر دولتها منعقد شده باشد در حكم قانون است كه مفاد كنوانسیون در آن قسمت كه مورد ایراد شرعی شورای نگهبان قرار نگرفته در حكم قانون و لازمالاتباع برای دولت جمهوری اسلامی ایران است. اعدام كودكان زیر 18سال، اعدام در ملاءعام و تاثیر ناشایست آن بر كودكان، محرومیت كودكان از تحصیل، كودكان كار، نبود قانونی فراگیر برای كودكان و... موضوعاتی بود كه از سوی اعضای انجمن حمایت از حقوق كودكان مطرح شد.
پاسخ ما به نگاههای تلخ كودكانی كه هیچگاه فرصتی برای كودكیكردن نیافتهاند، چیست؟ شیوا دولتآبادی، روانشناس و عضو هیاتمدیره انجمن حمایت از حقوق كودكان به نتیجه مطالعاتی كه بعد از جنگهای بزرگ صورت گرفته، اشاره میكند: این مطالعات نشان داد هر زمان خشونت رواج یابد احتمال خشونت فردی نیز افزایش مییابد. او افزود: «با اجرای احكام اعدام در ملاءعام و مقابل دید كودكان و نوجوانان و افراد دیگر، باید منتظر بروز طیفی از رفتارهای خشن باشیم، چرا كه خشونت از این طریق عادی میشود.» به گفته دولتآبادی، عوارض جانبی اعدام در ملاءعام برای همه جامعهشناسان و روانشناسان شناخته شده است و میتواند به بروز خشونتهای عمدی و برنامهریزی شده بینجامد و تاثیراتی كه در ذهن و روان كودكان و نوجوانان از مشاهده صحنه اجرای احكام در ملاءعام بهجا میماند، تاثیرات ناگواری است.
گرفتن شانس آشنایی با جنس مخالف، عامل آسیبهای روانی
دولتآبادی با اشاره به مطرحشدن موضوع تفكیك جنسیتی در مهدهای كودك تاكید میكند: نگرانیای كه از منظر علم روانشناسی و تعلیم و تربیت از تفكیك جنسیتی در مهدهای كودك وجود دارد، این است كه با این كار شانس و فرصت آشنایی با جنس مخالف از كودكان گرفته میشود. هیجانهای متفاوتی كه دو جنس ابراز میكنند فرصتی مغتنم برای شكلگیری جنسیت است، چون هر كسی نه در درون خود بلكه در تفكیك و تمایز با جنس مخالف خودش را میشناسد. زمینههای شباهتپذیری جهت تفاهم و تمایز بیشتر برای شكلگیری نقش جنسیتی در این دوره رخ میدهد.
این متخصص علوم تربیتی میگوید: در بسیاری از مواقع به تبع تفاوتها نوع شكلگیری سالمتری از هویت جنسی افراد اتفاق میافتد. بهعنوان مثال در بسیاری از موارد پسران همجنسگرا، كه در كودكی صرفا با مادر بزرگ شدهبودند الگوی زنانه گرفته بودند. اینگونه تفكیكها حتی ممكن است به آسیبهای روانی ماندگار منجر شود. در مهدهای كودك جای هیچ نگرانی برای محافظت از جنس وجود ندارد به همین دلیل میتوان گفت كه دستگذاشتن روی این مسایل برای جبران نبود برنامهریزیها در بخشهای اصلی آموزش و پرورش است.
او بر مناسب بودن آموزش حركات ریتمیك در مهدهای كودك نیز تاكید میكند: این حركات زمینه مناسبی برای رشد حركات فیزیولوژیك بدن كودكان است كه منجر به هماهنگی رفتارها میشود. آموزش این حركات در سنین پایین یك نیاز است كه در سطح جهان نیز پذیرفته شده و حذف این حركات از برنامه مهدهای كودك نیاز به بازبینی دوباره دارد.
جمعآوری كودكان كار برای زیباسازی شهر و پاك كردن صورت مساله
علیاكبر اسماعیلپور، عضو دیگر هیاتمدیره انجمن حمایت از حقوق كودكان نیز به موضوع كودكان كار اشاره میكند و معتقد است با تمام بودجههای میلیاردی كه به نام كودكان كار هزینه شده حتی یك كار پژوهشی جدی با حمایت دولت و توسط یك موسسه پژوهشی مستقل صورت نگرفته كه با تكیه بر نتایج آن بتوان تعریف مشخصی از گروه هدف برنامههای مرتبط با كودكان كار و خیابان ارایه كرد.
به گفته اسماعیلپور، 90درصد كودكان خیابانی پس از پایان كار به خانه میروند و خانواده دارند. او شرایط كودكان شاغل در كارگاههای زیرزمینی را نگرانكنندهتر دانست: «از سال 1380 ایران علاوه بر كنوانسیون وزارت كار، مقاولهنامه منع اشتغال كودكان و شناسایی و محو بدترین اشكال كار كودك را نیز پذیرفته است. در حالی كه هیچ آمار مشخصی از اشكال پنهان اشتغال ارایه نمیشود در قانون كار، كارگاههای زیر 10 نفر از شمول قانون كار خارج میشوند در صورتی كه اغلب كودكان كار در اینگونه كارگاهها شاغل هستند.» اسماعیلپور میگوید: با طرحهای جمعآوری كودكان تنها به دنبال زیباكردن شهر و پاككردن صورت مساله كودكان كار هستند.
محرومیت كودكان بدون هویت از تحصیل
بر اساس آخرین آمار اعلامشده، بیش از 400 هزار كودك بدون هویت در كشور وجود دارد كه بیشترین آنها در استانهای هممرز با افغانستان و پاكستان زندگی میكنند. به گفته مونیكا نادی، دبیر كمیته حقوقی انجمن حمایت از حقوق كودكان، بیشتر این كودكان حاصل ازدواج دختران ایرانی با مردی با تابعیت بیگانه هستند یا به دنبال صیغه به دنیا آمدهاند.
نادی میگوید: اصلیترین مشكل بیهویتی این كودكان بیسوادی آنهاست كه آموزش و پرورش برای قبول این دانشآموزان حتما نیازمند شناسنامه است. ما میگوییم اگر شناسنامه و مدرك هویتی به این كودكان داده نمیشود حداقل مدركی به آنها داده شود كه بتوانند به تحصیل ادامه دهند و از تحصیل محروم نشوند.
لیلا ارشد، نایبرییس هیاتمدیره انجمن حمایت از حقوق كودكان نیز در مورد شرایط كودكانی كه مادرشان ایرانی است اما هویت ایرانی ندارند، گفت: «باید قبول كنیم كه بسیاری از دختران ایرانی به دلیل شرایط خانوادههایشان به مردان بیگانه فروخته شدهاند و در مواردی این مردان از كشور رفتهاند و حتی برخی از آنها فوت شدهاند.
بالاخره با تعریف كردن راهحلی باید مشكل هویتی این كودكان رفع شود تا آنها امكان سوادآموزی را پیدا كنند.» ارشد از نبود نهادی با نام شورایعالی كودك در كشور انتقاد میكند: «ما هنوز قانونی نداریم كه نگاه همهجانبهای به كودكان داشته باشد.
چرا هر كسی از نگاه خود و به صورت جزیرهای به موضوع كودكان مینگرد و در مورد آنها عمل میكند. در زمینه كودكان چرا یك شورا وجود ندارد كه به مسایل همهجانبه نگاه و همه نهادها و دستگاهها را كنار هم جمع كند.»
افزایش كودكآزاری
آنگونه كه نادی، دبیر كمیته حقوقی انجمن میگوید، هماكنون به كمك وكلا و حقوقدانهایی كه با انجمن همكاری میكنند پروندههای وكالت هانیه، باربد و پارسا چند مورد كودكآزاری كه امسال رخ داده و در مطبوعات منعكس شده بود، در حال بررسی است. به گفته او در تماسهایی كه از طریق صدای یارا ثبت شده میزان كودكآزاری افزایش معناداری یافتهاست. همچنین پروندههای حضانت و اثبات نسب نیز در این تماسها افزایش یافته است.
صدای یارا، خط یاریرسان كودكان و نوجوانان ایرانی در سهماه نخست امسال، بیش از 800 مورد تماس تلفنی را ثبت كرده كه تفكیك آن نشان میدهد بیش از 37درصد تماسها تنبیه بدنی را گزارش كردهاند.
شمارههای 88501414، 88501415، 88531109 و 88531113 از شنبه تا چهارشنبه از ساعت 9 تا 17 و پنجشنبهها از ساعت 9 تا 12 پاسخگوی مشكلات كودكان و نوجوانان است. آنگونه كه نایب دبیر انجمن حمایت از حقوق كودكان میگوید چند مورد كودكآزاری در مدارس نیز به انجمن گزارش شده است.
او میگوید: كودكآزاری در مدارس البته تنها تنبیه بدنی نیست، برچسب زدن به دانشآموز، برخوردهای تحقیرآمیز و تبعیض نیز از موارد كودكآزاری در مدارس است.
منبع:روزنامه شرق
نظر شما