با دستگیری 9نفر در جریان قتل کارشناس تصادفات که یک سرهنگ بازنشسته پلیس بود، یکی از متهمان بعد از گذشت 3‌ماه اسرار قتل را فاش کرد.

 راز قتل اشتباهی کارشناس تصادفات

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همشهری، یکی از روزهای اردیبهشت امسال در امین‌آباد واقع در جاده ورامین یک دستگاه خودروی پرشیا با ساینا برخورد کرد که این تصادف به جر و بحث و درگیری میان سرنشینان 2 خودرو کشیده شد.

با تشکیل پرونده در شورای حل اختلاف شهرری، کارشناس راهور برای تعیین میزان خسارت و مقصر به همراه یکی از راننده‌ها راهی محل حادثه شد.وی پس از کارشناسی، سوار بر خودرو شد تا نظریه کارشناسی خود را تحویل قاضی پرونده بدهد اما در بین راه راننده دیگر که در صحنه تصادف زخمی شده بود به همراه چند نفر راه را بر خودرویی که در آن کارشناس تصادفات حضور داشت سد کردند.

مهاجمان در اقدامی هولناک کارشناس تصادفات را که علی‌اصغر فرزام نام داشت به همراه سرنشین دیگر خودرو را با ضربات چاقو مجروح کردند که کارشناس میانسال پس از انتقال به بیمارستان جان باخت. به‌دنبال این اتفاق دردناک، مهاجمان که 9نفر هستند، دستگیر شدند و برای انجام تحقیق به پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران انتقال یافتند. در ابتدا هیچ‌کدام از آنها در بازجویی‌ها قتل را گردن نگرفتند و همه انگشت اتهام را به سمت دیگری نشانه گرفتند. در این شرایط دستور بازداشت هر 9متهم صادر شد و همگی آنها در اختیار اداره دهم آگاهی تهران قرار گرفتند.



قتل اشتباهی


تحقیقات از متهمان دستگیرشده ادامه داشت تا قاتل اصلی مشخص شود. از سوی دیگر راننده ای که به همراه سرهنگ فرزام(مقتول) در خودرو حضور داشت و هدف 16ضربه چاقو از سوی مهاجمان قرار گرفته بود از بیمارستان مرخص شد و قدم در اداره پلیس گذاشت تا اسرار جنایت را فاش کند.


وی گفت: روزی که تصادف اتفاق افتاد، سوار ماشینم بودم که با خودرویی برخورد کردم.

سرنشینان ماشین 2 مرد میانسال بودند که نسبت به رانندگی من اعتراض کردند. همین موجب شد تا با معترضان دست به یقه شوم و کار به درگیری بکشد. وی ادامه داد: آسیبی که به آنها وارد شده بود سطحی بود اما آنها از من شکایت کردند. در این ‌بین پیگیر کارهای شکایت بودم و دادگاه هم برای بررسی موضوع و مشخص شدن مقصر، ‌کارشناس تصادفات تعیین کرد. روز حادثه سرهنگ بازنشسته به‌عنوان کارشناس دادگستری با من راهی شد تا به محل تصادف برویم. پس از اینکه گزارش او آماده شد، سوار ماشین شدیم که چند نفر از اقوام همان افرادی که با خودروی آنها تصادف کرده بودم راه را بر ما سد کرده و مرا مجروح کرده و کارشناس تصادفات را به قتل رساندند.



رازگشایی پس از 3ماه


از طرف دیگر بازجویی از متهمان دستگیرشده توسط کارآگاهان جنایی ادامه داشت تا اینکه چهارشنبه گذشته، متهم اصلی پرونده به نام یاسر لب به اعتراف گشود و اسرار جنایت را فاش کرد. او گفت که قتل را خودش مرتکب شده و در این مدت به‌شدت عذاب وجدان داشته است. پس از اعتراف این مرد، وی به همراه همدستانش راهی محل درگیری مرگبار شدند و در مقابل بازپرس پرونده و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران، به بازسازی صحنه جنایت پرداختند. تحقیقات تکمیلی از متهمان به دستور بازپرس جنایی شهرری ادامه دارد.




زندگی با عذاب وجدان


متهم می‌گوید تا زمانی که نفس می‌کشد با عذاب وجدان زندگی خواهد کرد، چرا که جان یک بیگناه را گرفته است.



چه شد که این اتفاق افتاد؟


ماجرا برمی‌گردد به یک تصادف. یکی از اقوام‌مان با خودروی مردی به نام موسی تصادف کرد. آنها بعد از تصادف درگیر شدند و موسی با چاقو او را زخمی کرد. فامیل ما شکایت کرد اما برای ما افت داشت که یک نفر بیاید فامیل ما را در خیابان بزند. برای همین تصمیم گرفتیم انتقام بگیریم.


با قتل یک انسان بی‌گناه؟


نمی‌خواستیم اینطور شود. ما اصلا نمی‌دانستیم که فرزام، کارشناس تصادفات است. وقتی او را با موسی دیدیم، تصورمان این بود که یکی از اقوام موسی است و به همین دلیل به او هم حمله کردیم.


چطور چنین تصوری کردید؟


ما در کمین موسی بودیم. زمانی که او و مقتول از دادگاه بیرون آمدند با 3 خودرو تعقیب‌شان کردیم. در یک منطقه خلوت با ماشین پیچیدیم جلوی ماشین موسی و با او درگیر شدیم و بیش از 10ضربه چاقو به او زدیم. من اصلا متوجه نشدم که چه زمانی کارشناس تصادفات وارد درگیری شد. من فقط یک ضربه به او زدم اما همین ضربه باعث مرگش شد.


پرونده‌ات نشان می‌دهد که سال قبل هم یک درگیری منجر به مرگ داشته ای؟


درست است اما از قتل عمدی تبرئه شدم.


چه شد که تبرئه شدی؟


در آن پرونده من با مرد جوانی بر سر معامله یک ملک دچار اختلاف شدم. با او درگیر شدم و با چاقو چند ضربه به وی زدم. او به بیمارستان انتقال یافت و من دستگیر شدم. فکر می‌کنم یک‌ماه بعد آن مرد فوت شد و از آنجایی که پزشکی قانونی علت مرگ را سکته اعلام کرد، من از اتهام قتل عمد تبرئه و آزاد شدم اما فکرش را نمی‌کردم که چنین حادثه‌ای امسال اتفاق بیفتد و من در برابر اتهام قتل مرد بی‌گناهی قرار بگیرم. می‌دانم تا زمانی که زنده‌ام عذاب وجدان این اشتباه بزرگم با من می‌ماند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha