بهمن۱۳۴۱ بود که جنگل‌ها و مراتع ایران ملی شد و با این حساب نزدیک به ۱۲۰میلیون هکتار جنگل‌ و مرتع برای بهره‌برداری ملی در اختیار دولت قرار گرفت.

۳۰ تا ۵۰ سال آینده دیگر درختی باقی نخواهد نماند

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جام جم، با این حال بر کسی پوشیده نیست که طی این ۶۰‌سال روند نابودی جنگل‌ها چنان شتابی گرفته که امروز از احتمال حذف و از بین رفتن تمام جنگل‌ها در دهه‌های آینده صحبت می‌شود.به‌گفته کارشناسان اگر روند تخریب جنگل‌ها به همین صورت ادامه داشته باشد، شاید بین ۳۰ تا ۵۰ سال آینده دیگر درختی باقی نماند که بخواهیم به مجموع آنها، جنگل بگوییم.موقعیت جغرافیایی ایران طوری است که کمربند بیابان‌های دنیا از میان آن می‌گذرد.

بر همین اساس متوسط بارندگی جهانی ۶۰۰ میلی‌متر است و این رقم در ایران به ۲۳۵ میلی‌متر می‌رسد، یعنی چیزی حدود یک‌سوم متوسط جهانی. براین اساس ایران ازنظر بارندگی در مناطق آب‌وهوایی خشک و نیمه‌خشک قرار می‌گیرد.از ۱۶۵‌میلیون هکتار وسعت کشور ۱۲میلیون هکتار آن شامل جنگل‌ها می‌شود.

در میان جنگل‌های ایران، جنگل‌های بلوط زاگرس با وسعت شش میلیون هکتار مساحت نزدیک به ۵۰‌درصد جنگل‌های کشور را تشکیل می‌دهند، ۸۰‌درصد عشایر و بیش از ۵۰‌درصد دام‌ها در این نقاط حضور دارند و ۴۰‌درصد آب کشور ازاین منطقه تامین می‌شود.همین امر اهمیت جنگل‌های زاگرس را به‌عنوان وسیع‌ترین رویشگاه جنگلی غیرتجاری به‌خصوص از نظر تولید فرآورده‌های چوبی گوشزد می‌کند. با این تفاسیر متاسفانه طی سال‌های اخیر فعالیت‌های انسانی و طبیعی متعددی باعث زوال و مرگ تدریجی درختان بلوط زاگرس شده‌است.



کسی جنگل را نمی‌بیند


یک درخت بلوط در شرایط ایده‌آل می‌تواند تا ارتفاع ۴۰‌متر بالا رفته و به‌طور متوسط تا ۶۰۰‌سال عمر کند. با این‌که جنگل‌های زاگرس غیرتجاری محسوب می‌شوند اما از نظر حفاظت از منابع خاک تولید محصولات فرعی و ارزش‌های محیط‌زیستی اهمیت منحصر به‌فردی دارند.به‌گفته جابر امینیان، کارشناس حوزه محیط‌زیست، چرای بی‌رویه دام وفعالیت‌های دامداری ازجمله سرشاخه‌زنی در اواخر تابستان و اوایل پاییز به منظور تهیه علوفه زمستانی دام‌ها ضربات جبران‌ناپذیری به جنگل‌ها وارد می‌کند.

وی ادامه می‌دهد: «عبور و مرور دام در جنگل‌ها موجب سم‌ کوب‌شدن خاک می‌شود که در نتیجه آن جابه‌جایی هوا را مختل کرده و ریشه‌ها نمی‌توانند نفس بکشند. دراین حالت به علت سخت شدن خاک با اندک بارندگی سیل عظیمی به راه می‌افتد. ناگفته نماند که قطع درختان و هیزم‌گیری و تجارت زغال بلوط هم یکی از تجارت‌های پرسودی است که پای انسان‌ها را به جنگل‌ها و حتی نقاط بکر زاگرس باز کرده‌است.»


این کارشناس محیط‌زیست تصریح می‌کند: «در زاگرس، عدم زادآوری و خشکسالی در سال‌های اخیر موجب نابودی بلوط‌های این منطقه شده‌است. همچنین نفوذ ریزگردها موجبات ضعف فیزیولوژیک درختان را فراهم آورده به‌طوری که حملات حشرات و عوامل بیماری‌زا به خشکیدگی درختان در جنگل‌ها منجر شده‌است.»براساس اعلام سازمان ملل متحد در هر ۳ثانیه به اندازه یک زمین فوتبال از جنگل‌های کره زمین تخریب و نابود می‌شوند.

یعنی این کره خاکی در هر ثانیه ۲۵۰۰مترمربع از جنگل‌های خود را از دست می‌دهد.در ایران اما هر ۲۰ثانیه مساحتی به اندازه یک زمین فوتبال از جنگل‌ها نابود می‌شود. گرچه هنوز میزان تخریب جنگل‌های کشور به اندازه وضعیت تخریب جنگل‌ها در جهان وخیم نیست اما سرعت کاهش کیفیت جنگل‌های ایران بر اثر عوامل انسانی و طبیعی چنان افزایش یافته که موجب نگرانی شده‌است. مقایسه آمار سال ۱۳۹۹ با ‌۱۳۳۵ سطح جنگل‌های ایران نشان می‌دهد که طی این مدت چند میلیون هکتار از سطح جنگل‌ها کاسته شده‌است.



نیازمند نقشه و مدیریت هستیم


دکتر سیدصالح اسدی، کارشناس جنگلداری و منابع طبیعی در مورد این‌که در حال حاضر چه کاری می‌توان برای جنگل‌ها انجام داد، می‌گوید: «ابتدا باید به روش علمی طرحی جامع از مناطق جنگلی تهیه کنیم ‌که نقشه دقیق هر منطقه جنگلی در آن مشخص شده باشد. در این نقشه ‌باید حد بین عرصه‌های زراعی، مرتعی و جنگلی دیده شود و جنگل‌های دست‌نخورده شناسایی شود تا جنگل‌های مورد بهره‌برداری را ارزیابی کنیم.»

وی با بیان این‌که برای جنگل‌های کشور مدیریت واحد و یکپارچه‌ای از مدیران و کارشناسان با تجربه و دردآشنا نیاز است، ادامه می‌دهد: «مناطق جنگلی را به‌عنوان یک زیست‌بوم واحد، صرفه‌نظر از تقسیم‌بندی‌های استانی، زیرنظر یک مدیریت واحد قرار داده و مدیریت کرده و نقش آنها در هدایت و ساخت زیرساخت‌های حیاتی بیوم‌های پنج‌گانه کشور جدی گرفته شود.

در این مسیر باید جوامع بومی و تشکل‌های زیست‌محیطی را در ساختار مدیریت جدید تعریف کرده و برای دستیابی به وضعیت پایدار از رویکرد محدودبخشی به سیاست‌های بین‌بخشی روی آوریم.»اسدی با تاکید بر این‌که جنگل باعث تثبیت خاک، تامین آب و سایر خدمات زیست‌محیطی می‌شود، می‌گوید: «بخش‌های خاک و آب را زیرنظر مدیریت واحد درحفظ جنگل فعال کنیم و ذی‌نفعان جنگل را درسرنوشت جنگل درگیر ساخته وآنان را قانع کنیم که تداوم بهره‌برداری به پایداری وضعیت جنگل وابسته است.»به‌گفته این کارشناس، باید بر عملکرد بخش‌ها، نظارت دقیق داشته و با تخلفات براساس سازوکارهای کارآمد حقوقی و قضایی برخورد شود. ضمن این‌که حتما شبکه‌ای گسترده ازجنگل‌های طبیعی حفاظت‌شده به‌وجود بیاید تا تنوع ژنتیک و گونه‌های نادر در این شبکه مورد حفاظت قرار بگیرد.»


نیازمند مدیریت کارآمد


دانش زیست بوم‌شناختی امروزه با بهره‌گیری از تمامی دستاورهای علمی، اقتصادی و اجتماعی خود را تا سطح بالاترین قوانین جهانشمول ارتقا داده است. این دانش به ما می‌گوید که چگونه با اعمال مدیریت‌های غیرعلمی و ناکارآمد می‌توان یک زیست‌بوم را به‌کلی نابود ساخت یا در مقابل با یاری‌جستن از کار کارشناسی و علمی و اعمال مدیریت صحیح بر منابع، آن زیست‌بوم را فعال و پویا حفظ کرد. تجربه تلخ چند دهه اخیر نشان می‌دهد که در غیاب مدیریت علمی، منابع طبیعی چگونه سیر قهقرایی به خود گرفته‌اند بسیاری ازعرصه‌های طبیعی کشور رو به نابودی نهاده است.

طبیعت‌نابسامان منابع طبیعی در ایران همیشه یکی از مهم‌ترین نگرانی‌هایی است که ذهن طرفداران و کارشناسان محیط‌زیست را به خود مشغول کرده است. فاجعه زمانی قابل تصور است که بدانیم جنگل در مقایسه با کشتزارها، علفزارها و خارستان‌های کویری به ترتیب بیش از ۱۰۰درصد، ۱۶۸درصد و ۵۰۰درصد مناطق یادشده تولید انرژی خالص اولیه کند.

به‌عبارت دیگر درحالی که هرمترمربع جنگل معتدل قادر است سالانه ۸۰۰ کیلوکالری تولید خالص داشته باشد، کشتزارهای‌مصنوعی‌وانسان‌ساخت می‌توانند۷۰۰کیلوکالری درهرمترمربع و خارستان‌های کویری فقط ۳۶۰ کیلوکالری درهرمترمربع در طول یک‌سال تولید کنند. مورخان معتقدند که یکی ازمشکلات عبور لشکریان اسکندر مقدونی، وجود جنگل‌های انبوه بوده‌است. به‌عنوان مثال، از اصفهان تا دزفول چنان پردرخت بوده که از راه‌های باریکه جنگل دو نفر همراه با هم قادر به عبور نبوده‌اند.



جنگل‌هایی که جنگل نیستند


جنگل‌های ایران وضعیت نامناسبی دارند. البته شرایط جنگل در ایران شبیه دیگر اکوسیستم‌های طبیعی است. زاگرس به‌دلایل متعدد آسیب‌ دیده است و شاید بتوان گفت دیگر امیدی به احیای آن نیست، چون چند دهه است که جنگل به زمین کشاورزی و مرتع تبدیل شده‌است. طغیان آفات، توفان‌های گردوغبار در کنار بهره‌کشی کشاورزان و دامداران جنگل‌های باستانی را تخریب کرده‌اند.

آنچه درباره جنگل‌ها می‌توان گفت این است که جنگل‌های زاگرس اساسا دیگر به معنی واقعی کلمه جنگل محسوب نمی‌شوند. درمنطقه جنگلی زاگرس در طول زمان تغییرات شدیدی رخ داده است و جنگل‌ها به‌شدت تخریب شده‌اند. امروزه به‌جز مناطقی محدود، منطقه جنگلی زاگرس را شاید بتوان نوعی مرتع مشجر نامید.

زمان زیادی است که این منطقه از کشور مورد استفاده میلیون‌ها دام و کشاورزی سنتی در زیر اشکوب درختان جنگلی قرار دارد، به‌طوری‌که درختان و زمین، دیگر توان زادآوری خود را از دست داده‌اند و اگر هنوز هم قابلیت احیا و زادآوری داشته باشند، چرای دام وشخم زمین برای کشاورزی این فرصت را به اکوسیستم برای احیا نمی‌دهد و اگر وضعیت به‌همین منوال پیش برود، آخرین مقاومت‌های این اکوسیستم بی‌همتا در هم شکسته واز بین خواهد رفت وبه تبع آن جریان دائمی رودخانه‌های پرآب غرب کشور هم که بیشتر مدیون کارکردهای آن است ازجریان خواهد افتاد یا به صورت سیلاب‌های مخرب جاری خواهد شد،همان‌طورکه نشانه‌های این تحول رادرسال‌های اخیر دیدیم وبه تلخی‌تجربه کردیم.



نوع جنگل‌ها از ۱۲ میلیون سطح جنگل‌های ایران



جنگل انبوه ۱۲%
جنگل نیمه انبوه ۲۳.۹%
جنگل تنک ۵۷.۴%
جنگل ماندآبی ۰.۲%
جنگل دست کاشت ۶.۵%

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha