به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق ،روز جمعه اول دیماه 1402 در جشنواره سینماحقیقت، مستندی با نام «تکثیر در اسارت» اکران شد که برای اولین بار صحنههایی از سزارین «ایران» را نمایش میداد. انتشار پنج دقیقه از این مستند در فضای مجازی و رسانهها، باعث شد که حواشی، ابهامات، سؤالات و انتقادات بار دیگر مطرح شود. مجید جعفربگلو، بورد تخصصی جراحی دامپزشکی از دانشگاه شیراز، معتقد است که اصول ابتدایی جراحی، در سزارین ایران رعایت نشده است.
او نحوه سزارین ایران را قرونوسطایی دانست و به نبود امکانات و ابزارهای اولیه جراحی شدیدا انتقاد کرد و درباره اثر داروی بیهوشی اشتباه در ریکاوری دیرهنگام مادر و نگرفتن پستان مادر از طرف تولهها توضیح داد. او با اشاره به اینکه اصول ابتدایی جراحی در سزارین ایران رعایت نشده است، در گفتوگو با «شرق» توضیح میدهد که «در اواخر قرن نوزدهم میلادی، ویلیام هالستد (William Stewart Halsted) جراح آمریکایی و یکی از بنیانگذاران بیمارستان جان هاپکینز، قوانینی را تعیین کرد که در حقیقت اصول اولیه یک جراحی به حساب میآمد.
امروز که در قرن ۲۱ زندگی میکنیم، با گذشت صد و اندی سال از شروع تهیه قواعد جراحی، هر کتاب جراحی را که باز کنید، فصول ابتدایی آن مربوط به مباحث و مطالبی است که شما باید به صورت اصل و پایه برای انجام هرگونه جراحی به آن پایبند باشید؛ در غیراینصورت در علوم پزشکی به کاری که شما انجام میدهید، نمیتوان نام جراحی داد».
فیلم سزارین ایران منزجرکننده است
این دامپزشک جراح، ویدئوی منتشرشده از سزارین ایران را منزجرکننده خوانده و میگوید: «فیلم بهوضوح نشان میدهد به اصول جراحی که مهمترین آن رعایت دقیق تکنیکهای آسپسی موضع جراحی یعنی آمادهسازی موضع جراحی برای یک عمل بدون عفونت و همچنین استریلیزاسیون ابزار است، اصلا اعتنایی نشده است.
سزارین صحرایی در سایت تکثیر در اسارت یوز معنا ندارد
ایران، یوزپلنگ آسیایی که در پارک ملی توران استان سمنان در شرایط اسارت زندگی میکند، در دهم اردیبهشت 1401 سزارین شد. بهرنگ اکرامی، دامپزشکی که این حیوان را جراحی کرده بود، در همان سال در پاسخ به چرایی این اقدام توضیح داد که چون جراحی اورژانسی بوده، مجبور شده در شرایط صحرایی جراحی را انجام دهد.
درباره این موضوع جعفربگلو، جراح دامپزشک، با تأکید بر اینکه اصلا چیزی به اسم سزارین صحرایی در منابع و رفرنسهای علمی وجود ندارد، میگوید: «این حرفها مردود است. جراحی صحرایی نداریم و اگر منظور سازمان محیط زیست field wildlife surgery است، این نوع جراحی مختص فضاهای باز است و در سایت تکثیر در اسارت یوز معنا پیدا نمیکند؛ ضمن اینکه حتی برای جراحی در فضای باز هم توقع تأمین امکانات و ابزارهای اولیه و اجرای پروتکلها وجود دارد. سایت تکثیر در اسارت یوز هم میتواند اتاق مجهز جراحی داشته باشد، مشابه همه مراکز تکثیر حیات وحش دنیا».
بالاخره برای جراحی آماده بودید یا نبودید؟
او در ادامه با بیان اینکه سزارین، یک جراحی است که باید تحت یک مجموعه اصول و شرایط انجام شود، میگوید: «دامپزشکی که ایران را جراحی کرد، اولا باید بهعنوان دامپزشک برای زایمان مهمترین گونه گربهسان جهان از قبل پیشبینی میکرد. دوم اینکه اگر شما برای جراحی آماده نبودید، چطور از قبل ابزار جراحی شامل قیچی، پنس، نخ بخیه و تیغ جراحی در اختیار داشتید؟ آیا وجود همین اقلام در محل، نشاندهنده پیشبینی یک جراحی نیست؟».
دانش جراحی نداشتند
او تأکید دارد که «امکانات مورد نیاز برای یک جراحی تمیز و غیرآلوده، هزینه چندانی ندارد، تهیه آن هم ناممکن نبود. کافی بود از طریق تماس تلفنی با چند همکار دامپزشک، بلافصله به صورت خودجوش بهترین امکانات را فراهم میکردند. به نظر میرسد اساسا بحث نبود امکانات مطرح نبوده؛ بلکه بیشتر بحث نبود دانش جراحی در میان است».
با این وضع سزارین، زندهماندن «ایران» یک معجزه بود
در چند روز گذشته انتشار فیلم سزارین ایران، واکنش تعدادی از کاربران ایرانی را در فضای مجازی به دنبال داشت. عدهای تماشای این فیلم را دردناک و ناراحتکننده میدانند. تعدادی هم به رعایتنشدن بهداشت در حین جراحی معترضاند و عده دیگر مسئولان و مدیران سازمان محیط زیست را مقصر دانسته و سرزنش میکنند. دراینمیان اظهارنظرهای تخصصی اهمیت بسیاری دارد.
جعفربگلو با اشاره به اینکه ایران را با روشهای قرونوسطایی سزارین کردند، اینطور توضیح میدهد که «شما فرض کنید در روزگار کنونی یک متخصص زایمان مانند قرون وسطی یک انسان را بدون آمادهسازی صحیح پوست، بدون دستکش و گان (لباس جراحی) استریل، کلاه و ماسک و بدون هیچگونه شأن جراحی که موضع عمل را از محیط آلوده اطراف جدا میکند، دست به سزارین بزند.
به نظر شما پس از این جراحی، چه عاقبتی در انتظار مادر و فرزند خواهد بود؟ این همان بلایی است که سر ایران و تولههایش آمده است. حیوان را با تیغ اصلاح صورت تراشیدهاند، دامپرشک بدون رعایت کوچکترین نکات یک جراحی تمیز، دست به تیغ شده و تولهها را بیرون کشیده و با کثافتکاری تمام لایه به لایه دوخته است. به نظر من زندهماندن ایران خودش یک معجزه به حساب میآید».
اصول بیهوشی برای ایران رعایت نشده بود/ احتمال خفهشدن ایران وجود داشت
این دامپزشک با اشاره به اینکه متأسفانه باید بگویم جراحی ایران یک افتضاح پزشکی بود، درباره کنترلنشدن بیهوشی ایران در حین سزارین هم اینطور توضیح میدهد که «اگر حیات وحش نیاز به معاینه از نزدیک داشته باشد، معمولا دامپزشکان به یک نوع آرامبخش خیلی عمیق همراه با شلی عضلانی روی میآورند که اصطلاحا به آن مقیدسازی شیمیایی (chemical restraint) گفته میشود.
وقتی حیوان تحت مقیدسازی شیمیایی باشد، هنگام حمل و جابهجایی آن باید همواره حواسمان را جمع کنیم که شکل قرارگرفتنش به صورتی نباشد که محتویات معده به سمت مری برگشته، وارد نای و باعث خفگی شود؛ بهویژه در حیوان باردار به پشت خواباندن آن، ریسک خفگی را بالا میبرد. علاوهبراین در حیوان باردار به دلیل فشاری که از سمت محوطه شکمی به دیافراگم وارد میشود، حجم مجاری تنفس کاهش مییابد؛ بنابراین حیوانی را که تنفسش تا این حد حساس شده، نباید بیشازاین دچار دیسترس تنفسی کرد. در فیلم منتشرشده از سزارین ایران، میبینیم تا لحظهای که حیوان را روی میز قرار میدهند، متأسفانه این موارد را رعایت نمیکنند».
در حین سزارین تنفس و ضربان قلب ایران کنترل نشده
جعفربگلو در ادامه با بیان اینکه بعد از خواباندن حیوان روی تخت و شروع جراحی، دیگر مقیدسازی شیمیایی کاربردی ندارد و حیوان را باید وارد مرحله بیهوشی عمومی کرد، درباره ایرادات بیهوشی در حین جراحی ایران میگوید: «برای بیهوشی عمومی نیاز به لولهگذاری نای و مونیتورینگ بیهوشی است تا اگر موردی پیش آمد، بهسرعت بتوان اقدامی انجام داد.
تصاویر منتشرشده از جراحی ایران نشان میدهد که حیوان، لولهگذاری نشده و سادهترین مونیتورینگ بیهوشی هم وجود ندارد. در نتیجه سؤال مهم این است که از کجا متوجه میشدید که تنفس حیوان کافی است؟ یا از کجا متوجه میزان ضربان قلب و میزان اکسیژن خون ایران میشدید؟. اگر مشکلی در هنگام بیهوشی پیش میآمد چه کسی میخواست آن را مدیریت کند؟ خود جراح یا محیطبانان؟».
اثر داروی بیهوشی اشتباه روی ایران و پسرانش
دقت کنیم که ایران سه فرزندش را به دنیا آورد اما هر سه تلف شدند. بنا به گفته جعفربگلو این متخصص دامپزشکی، از داروی اشتباهی برای بیهوشکردن ایران استفاده شده است. ضمن اینکه ممکن است این دارو وارد بدن فرزندان ایران شده و در مرگ آنها اثر داشته است. او اینطور توضیح میدهد که «داروهای بیهوشی به دلیل اینکه روی مغز اثر میگذارند، میتوانند از سد خونی مغزی عبور کنند. بنابراین این داروها کاملا قابلیت گذر از سد خونی جفت و واردشدن به بدن جنین را دارند.
همین ماندگاری داروهای بیهوشی در بدن جنین یکی از دلایل اصلی مرگومیر نوزادان بعد از سزارین و یکی از دلایل اصلی ناتوانی در گرفتن پستان مادر است. در نتیجه داروهایی که برای سزارین استفاده میشوند، باید اثر بسیار کوتاهمدتی داشته باشند تا کمترین اثر را روی جنین بگذارد. بهترین روش برای ادامه بیهوشی، بیهوشی استنشاقی است ولی با توجه به گرانبودن دستگاه اگر از آن صرفنظر کنیم، میتوانستند داروهایی تهیه کنند که روی جنین کمترین اثر را داشته باشد. بههیچوجه نباید برای ادامه بیهوشی و عمیقترکردن آن از داروهای دمدستی که برای مقیدسازی شیمیایی استفاده شده، برای سزارین هم استفاده شود».
داروی بیهوشی باعث شد ایران دیر به هوش بیاید
یکی از حاشیههای جنجالی درباره سزارین ایران آن است که از چه دارویی و با چه مقدار دوز استفاه شده و این داروها چه اثری روی پسران او داشته است؟ ضمن اینکه بعد از پایان جراحی سزارین، حداقل دو ساعت طول کشیده تا ایران به هوش بیاید. سؤال مهم این است که آیا این فاصله زمانی طبیعی است یا نه؟ در پاسخ به این پرسش جعفربگلو تأکید میکند «این مدت زمان برای برگشت هوشیاری حیوان، اصلا طبیعی نیست و این نشاندهنده استفاده طولانیمدت از کتامین است که در پروتکل بیهوشی به آن اشاره شده است. شیشه ویال این دارو در تصاویر منتشرشده موجود است. کتامین برای بیهوشیهای کوتاهمدت در حیوانات غیرباردار استفاده میشود. استفاده از چنین دارویی در سزارین که آنتیدوت هم ندارد، آن هم طولانیمدت در زندهمانی تولهها و ریکاوری خود مادر اثر منفی دارد».
اثر منفی ریکاوری دیرهنگام روی عدم پذیرش یوزها توسط مادر
این جراح دامپزشک با بیان اینکه ممکن است ایران بعد از دو ساعت هم کامل ریکاوری نشده باشد، ادامه میدهد «اگر ریکاوری سریع بود، احتمال پذیرش نوزادان توسط مادر بیشتر میشد. احتمالا هم مادر درست ریکاوری نشده و هم نوزادان بر اثر عدم رعایت پروتکل بیهوشی برای مادر، دچار شلی عضلانی شده و نتوانستند درست از پستان مادر شیر بخورند». فراموش نکنیم که در اردیبهشت 1401، سازمان حفاظت محیط زیست حتی در تشخیص جنسیت فرزندان ایران هم دچار اشتباه شده و در ابتدا اعلام کرده بود که هر سه یوزپلنگ به دنیا آمده، ماده هستند که با توجه به اهمیت مادهها، این خبر باعث خوشحالی شد اما چند روز بعد سازمان محیط زیست اشتباه خودش را اصلاح کرد و توضیح داد که هر سه فرزند ایران پسرند نه دختر. طبیعتا این خطای فاحش باعث شوک همگان شد.
البته شوک دوم زمانی وارد شد که یکی از یوزهای به دنیا آمده، تنها چهار روز بعد از تولد، تلف شد. در همان زمان انتشار عکس و فیلمهایی از نحوه نگهداری و شیردادن به یوزها، صدای تعدادی از متخصصان حیات وحش را درآورد. در بحبوحه همین انتقادات، خبر رسید که یوز دوم هم در مسیر سمنان به تهران تلف شده است. گفته میشد که این یوز دچار مشکلات جدی گوارشی بوده و امکان دفع نداشته و همین یبوست باعث مرگش شده است.
در آن روزها، در میان حجم بالای اخبار منفی، تنها یکی از این یوزها توانست در جنگ تن به تن با مرگ، زنده بیرون بیاید. در تهران و در پارک پردیسان نگهداری میشد و بعد از بهبودی نسبی نام «پیروز» برای او انتخاب شد. پیروز هم در دوران حیات کوتاهش با مشکلات گوارشی و ضعف سیستم ایمنی مواجه بود و دست آخر در اسفندماه 1401 در 10ماهگی تلف شد که سازمان محیط زیست عارضه کلیوی را دلیل مرگ پیروز اعلام کرد، هرچند با گذشت حدود 10 ماه از مرگ این یوز آسیایی سازمان محیط زیست از انتشار نتایج پاتولوژی پیروز و روشنشدن دلیل واقعی مرگ آن اجتناب میکند.
ایران دوباره باردار میشود؟
ایران دوباره باردار میشود؟ این سؤال بسیاری از مخاطبان است. اگرچه سازمان محیط زیست بارها اعلام کرده که ایران با وجود سزارین، همچنان امکان جفتگیری و بارداری دارد، اما بسیاری همچنان درباره درستی این ادعا تردید دارند؛ مخصوصا که زمستان سال گذشته، ایران نتوانست باردار شود. با اینکه سازمان محیط زیست ماهها در اخبار و گزارشها با اطمینان ادعا میکرد که ایران برای دومین بار باردار شده اما معاینه دامپزشک آفریقایی ثابت کرد که خبری از بارداری نیست و حیوان صرفا دچار اضافهوزن و چربی شکمی شده است. مشکلی که همچنان وجود دارد.
سزارین واقعا نیاز بود؟
حالا بعد از مشاهده فیلم سزارین ایران، بخشی از ابهامات حل شده اما همچنان این علامت سؤال بزرگ باقی است که آیا ایران به سزارین نیاز داشت؟ آیا همانطورکه بهرنگ اکرامی دامپزشک معتمد سازمان محیط زیست و جراح ایران اعلام کرده، این حیوان واقعا دچار سختزایی بوده است و آیا سندی برای تأیید چنین ادعایی وجود دارد؟.
یک درخواست و یک سؤال از سازمان محیط زیست
حواسمان باشد که سایت تکثیر در اسارت یوز آسیایی در پارک ملی توران یعنی محل زندگی ایران مجهز به دوربین مداربسته است و حرکات این حیوان به طور 24ساعته ثبت میشود. سازمان محیط زیست میتواند این تصاویر را منتشر کند تا متخصصان درباره ضرورت سزارین نظر دهند. البته این سازمان بارها به این درخواست بیاعتنایی کرده است. گفتنی است در فیلم مستند «تکثیر در اسارت» هم شواهدی دالّ بر سختزایی ایران مشاهده نمیشود.
از سوی دیگر سؤال مهم آن است که آیا سازمان محیط زیست با وجود شعارهایش در جلب مشارکت متخصصان همواره سعی دارد تصمیماتش را پشت درهای بسته بگیرد و با غلطترین روشها اجرا کند یا از تجربه تلخ گذشته درس میگیرد؟ دستش را به سمت دانشگاهیان و متخصصان داخلی و خارجی دراز میکند و از دانش و تجربه آنها بهره میبرد یا اشتباهات گذشته را تکرار میکند و سرمایهها و فرصتهای محدود را به باد میدهد؟ برای حفاظت از آخرین نفرات یوزپلنگ آسیایی و آخرین تلاشها برای تکثیر در اسارت یوز زمان زیادی باقی نمانده است.
نظر شما