در گذشته، پیشینیان ما در اطراف روستاهای خود بند مستحکمی از خاک برای جلوگیری از ورود سیلاب‌های خروشان احتمالی به داخل روستا و تخریب سرمایه‌هایشان با کمک و همیاری همه اهالی و ساکنان احداث می‌کردند که با اسامی مختلفی مانند «بند»، «سیل‌بند» و امثال آن شناخته می‌شد.

تولید آب سبز از سیلاب مخاطره آمیز

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، اگرچه داخل روستا هر فرد برای ساختن و مدیریت خانه و سرپناهش، محل دام و طیورش، باغ و مزرعه‌اش، کارگاه گلیم و قالیبافی و سایر صنایع کوچک محلی‌اش به صورت منفرد و با هزینه‌های شخصی اقدام می‌کرد و از سرمایه‌گذاری‌های خود «منتفع شدن» و «تولید محصول» را مدنظر داشت، اما برای احداث بند یا سیل‌بند اولاً به صورت جمعی و با همکاری همگان و سرمایه عمومی روستا و ثانیاً با هدف محافظت از دارایی‌های خود در برابر یکی از بلایای طبیعی به نام «سیل» اقدام می‌کرد.


به ‌عبارت ‌دیگر پدران ما آگاهانه با دو نوع سرمایه و سرمایه‌گذاری آشنایی کامل و دقیق داشتند: 1- سرمایه‌های مولد(Productive Capital)، 2- سرمایه‌های محافظ (Protective Capital). آنها به خوبی می‌دانستند که تلاش برای احداث باغ، کارگاه صنایع روستایی و پرورش دام و طیور زمانی می‌تواند به عنوان سرمایه‌های مولد باعث رونق زندگی آنها شود و آنان را از فقر نجات دهد که قبل از آن یا حداقل به موازات آن، سرمایه‌هایی را برای حفاظت از آنها در برابر بلایای طبیعی، اختصاص دهند.

اگرچه هزینه‌ها و سرمایه‌های اختصاص داده شده برای احداث «بند» منجر به راه‌اندازی یک سرمایه مولد نخواهد شد، اما برای حفاظت و بهره‌برداری بهینه از سرمایه‌های مولد، لازم است ابتدا به سرمایه‌گذاری‌های «محافظ» توجه ویژه شود. بدیهی ‌است از آنجا که امکان سرمایه‌گذاری‌های محافظتی برای تک‌تک افراد به صورت مجزا امکان‌پذیر نیست، بنابراین تنها راه انجام آن تکیه بر اعتبارات، امکانات و سرمایه‌های عمومی و جمعی‌ است.


در سطح کلان و ملی نیز در کنار سرمایه‌گذاری‌های مولد (اعم از زیرساخت‌ها و صنایع مختلف) باید بخشی از اعتبارات عمومی و دولتی را به سرمایه‌گذاری‌های محافظ اختصاص داد. در غیر این صورت هر لحظه امکان از بین‌ رفتن و تخریب تمامی سرمایه‌های مولد در اثر سوانح و بلایای غیرمترقبه وجود دارد.


متأسفانه در بسیاری از نقاط جهان، بویژه در کشورهای جهان سوم و کمتر توسعه‌یافته (Less Developed Countries) و نیز در کشورهای در حال توسعه به علت کمبود اعتبارات و منابع مالی کافی تمامی سعی و تلاش بر توسعه سرمایه‌گذاری‌های مولد متمرکز شده است و با توسعه زیرساخت‌های راه‌ها، پل‌ها، راه‌آهن‌ها، فرودگاه‌ها، برق و گاز و سایر حامل‌های انرژی و نیز گسترش صنایع مختلف تولیدی فکر می‌کنند به توسعه همه‌جانبه و پایدار دست یافته‌اند، در صورتی ‌که همه این سرمایه‌های مولد می‌توانند در اثر سوانح طبیعی و غیرمترقبه از بین رفته یا آسیب جدی ببینند.


بنابراین شاید یکی از علل اساسی عدم رشد سریع کشورهای کمتر توسعه‌یافته یا در حال توسعه، بویژه در مناطق محروم این کشورها تمرکز صِرف بر سرمایه‌گذاری‌های «مولد» و عدم توجه به سرمایه‌گذاری‌های محافظ باشد، به ‌طوری ‌که پس از چند سال سرمایه‌گذاری، با یک سانحه طبیعی تمامی یا بخش‌های مهمی از آن سرمایه‌ها نابود و غیرقابل استفاده می‌شوند.

معمولاً میزان خسارات وارده به سرمایه‌های مولد در کشورهای فقیرتر و عقب‌مانده‌تر بیشتر از سایر کشورها و مناطق است. اینجاست که موضوع «تله فقر» (Poverty Trap) که برخی از دانشمندان علم اقتصاد بدان اشاره کرده‌اند معنی پیدا می‌کند. تله فقر در مناطقی حادث می‌شود که با وجود سرمایه‌گذاری‌های مولد، امکان خروج اهالی آن از فقر (به علل مختلف از جمله بروز خسارت‌های جدی و عمیق متعدد و متمادی به زیرساخت‌ها و سرمایه‌های مولد در اثر سوانح غیرمترقبه گوناگون) وجود نداشته باشد.


بارندگی‌های بسیار خوب و فراوان منطقه جنوب استان سیستان‌وبلوچستان، به‌ جای فراهم کردن فرصت‌های مبارک اقلیمی و سیرابی منطقه پس از چند سال کم‌آبی و استفاده بهینه و حداکثری از این نعمت الهی، متأسفانه تبدیل به بلایی خانمان‌برانداز شده و بسیاری از سرمایه‌گذاری‌های فراوان دولتی و بخش خصوصی را که در دهه‌های گذشته انجام شده بود نابود کرده و از بین برده است. با جاری شدن سیل معمولا بسیاری خانه‌ها، راه‌ها، پل‌ها، تأسیسات برق و آبرسانی، صنایع، دامداری‌ها، باغ‌ها و مزارع و سیستم‌های آبیاری که با سرمایه‌گذاری‌های کلان مردم، بخش خصوصی و نیز دولت انجام شده بود، به میزان قابل‌توجهی از بین می رود.


متأسفانه مردم شریف و در عین‌ حال محروم منطقه بلوچستان نتوانستند شیرینی سرمایه‌گذاری‌های مولد منطقه خود را به نحو احسن و اکمل بچشند. میلیاردها تومان سرمایه مولد در مدت‌ زمان کوتاهی از کف این مردم باغیرت، میهن‌دوست و مرزبان ما رفت. آیا اگر بخشی از این سرمایه با برنامه‌ریزی صحیح، جامع و بلندمدت به «سرمایه‌گذاری‌های محافظ» اختصاص می‌یافت، امروز شاهد خسارت‌ها و صدمات کمتری به منطقه و مردم نبودیم؟
سرمایه‌گذاری‌های محافظ عمدتاً در حوزه‌های محیط‌زیست و منابع طبیعی انجام می‌شود.

با سرمایه‌گذاری درست و اصولی در حوزه جنگل‌ها، مراتع و بیابان‌های منطقه با عملیات مکانیکی (آبخیزداری و آبخوانداری)، بیومکانیکی (توسعه سطوح آبگیر باران به همراه کاشت درخت و توسعه فضای سبز) و بیولوژیکی (کاشت درخت در مناطق مناسب و ایجاد جنگلداری مصنوعی با استفاده از آب‌های سبز) می‌توان به‌ خوبی از آب باران استفاده کرد.

عملیات یاد شده می‌تواند در زمان نزول رحمت الهی و بارش‌های شدید و فراوان به ما کمک کند تا به‌ جای شکل‌گیری سیلاب‌های خروشان و ویران‌کننده، آب باران به ‌مرور به درون خاک منطقه نفوذ کند یا در مکان‌های مناسب و نهایتاً به‌عنوان آب سبز در سطح زمین یا در سدهای زیرزمینی ذخیره شود و مورد استفاده قرار گیرد.


متأسفانه دهه‌هاست که مدیریت حل مشکلات روزمره و صرف هزینه‌های هنگفت تنها برای التیام‌بخشی موقت به زخم‌های تازه مردم، جای سرمایه‌گذاری‌های بموقع و صحیح محافظتی برای حل مسائل اساسی کشور را گرفته است. در صورتی ‌که سرمایه‌گذاری‌های محافظتی، به‌ منظور محافظت از سرمایه‌های مولد، یک‌بار هزینه برای همیشه تاریخ خواهد بود و ما را از پرداخت هزینه‌های مستمر و دائمی و در عین حال مسکن و با اثربخشی بسیار موقت بازمی‌دارد.

به همین دلیل رسالت این مؤسسه و پژوهشکده آبخیزداری و حفاظت خاک و نیز سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور، شناساندن و معرفی علمی سرمایه‌های محافظ به جامعه بویژه مسئولان، سیاستمداران، برنامه‌ریزان و تصمیم‌گیران کشور و نیز تبیین اهمیت حیاتی آن برای توسعه پایدار کشور و لزوم اختصاص اعتبارات کافی به این امر ملی از محل منابع مالی دولتی است.


امیدواریم این چرخه معیوب (یعنی منتظر سوانح نشستن و صرف همه منابع برای رفع مشکلات موقت مردم در پی بروز سوانح و بلایای طبیعی) جای خود را به سرمایه‌گذاری‌های کارشناسانه و دقیق محافظتی (که می‌تواند به‌‎عنوان یکی از اصول و مصادیق پدافند غیرعامل ایفای نقش کند) بدهد، مردم منطقه نیز از تله فقری که در آن گرفتار شده‌اند نجات می یابند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha