دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۱:۵۳
کد خبر: 385876

پیگیری‌ها نشان می‌دهد که حادثه فرار زندانی از بیمارستان شهید مدنی کرج حدود ساعت 19:30‌ سه‌شنبه 9 اردیبهشت رخ داده است؛ درست درزمان تغییر شیفت در بیمارستان. مردی با لباس عادی (نه لباس بیمارستان) در حالی که نه دستبند به دست و نه پابند به پا داشته از کنار مسئول شیف می‌گذرد. پرستار مسئول شیفت او را نمی‌شناخت و نمی‌دانست کدام بیمار است

فرار دردسرساز یک متهم از بیمارستان

به گزارش سلامت نیوز به نقل از شرق، بازداشت چهار پرستار و یک بیمار به دلیل «فرارکردن یک متهم» از بیمارستان شهید مدنی کرج، خبری بود که محمدشریفی مقدم، دبیر کل خانه پرستار، در شبکه ایکس (توییتر سابق) اعلام کرد. آن‌طورکه پرستاران بازداشتی گفتند، بازداشت آنها به دلیل موضوعی خارج از حوزه مسئولیتشان رخ داده و از رفتار مأموران کلانتری به‌شدت گلایه‌مندند. محمد شریفی‌مقدم، دبیر کل خانه پرستار، این رفتار را بی‌سابقه می‌داند و می‌گوید تا روشن‌شدن ابعاد این پرونده توسط وزارت بهداشت و سایر مسئولان مربوطه،‌ جامعه پرستاری ماجرا را پیگیری می‌کند.

زندانی بدون مأمور، دستبند و پابند

پیگیری‌ها نشان می‌دهد که حادثه فرار زندانی از بیمارستان شهید مدنی کرج حدود ساعت 19:30‌ سه‌شنبه 9 اردیبهشت رخ داده است؛ درست درزمان تغییر شیفت در بیمارستان. مردی با لباس عادی (نه لباس بیمارستان) در حالی که نه دستبند به دست و نه پابند به پا داشته از کنار مسئول شیف می‌گذرد. پرستار مسئول شیفت او را نمی‌شناخت و نمی‌دانست کدام بیمار است؛

چراکه بعد از چهار روز مرخصی، به بیمارستان برگشته بود. یکی از چهار پرستار بازداشت‌شده  می‌گوید: «وقتی این بیمار از کنار من رد شد، یکی از نیروهای خدمات بیمارستان به من گفت که احتمالا او یکی از بیماران است. مسئول شیفت هم از یکی از کمک‌پرستارها خواست به دنبال این فرد برود و او را به داخل بخش بازگرداند یا اینکه ماجرا را به نگهبانی اطلاع دهد. اما وقتی همکار ما به طبقه پایین بیمارستان رسید، آن بیمار را پیدا نکرد، بنابراین ماجرا را به نگهبانی گزارش داد. نگهبانی هم اعلام کرد فردی با چنین مشخصاتی، یکی، دو دقیقه قبل از بیمارستان خارج شده است. حتی مسئول شیفت هم پیگیر ماجرا شد و با نگهبانی درباره این موضوع تماس گرفت اما به او هم همین جواب را دادند.

مسئول شیفت بنا بر روال قانونی، فرم‌های مربوط به خروج بدون اطلاع بیمار از بیمارستان را پر کرد و این فرم‌ها توسط مسئول حراست بیمارستان و سوپروایزر بیمارستان مهر شد». او ادامه می‌دهد: «بعد از این ماجرا ساعت 20:30 یک سرباز کلانتری از ما سراغ بیمار مذکور را گرفت، ما ماجرا را برایش توضیح دادیم. مأمور هم از بیمارستان خارج شد. نکته آن بود که وقتی ما به بخش رفتیم، مأمور بدرقه در آنجا حضور نداشت. این در حالی‌ است که مأمور باید 24‌ساعته برای مراقبت از بیماری که از زندان آمده، ‌حضور داشته باشد. این بیماران باید دستبند و پابند داشته و لباس شخصی و سایر وسایل شخصی‌شان را هم جداگانه دریافت کرده باشند».

این پرستار می‌گوید بعدا که پرس‌وجو کرده‌اند متوجه شده‌اند که دلیل اینکه این فرد دستبند و پابند نداشته این است که به بهانه استفاده از سرویس بهداشتی، از سرباز خواسته بود این ابزارها را از او جدا کند. بعد از این درخواست هم سرباز او را تنها گذاشته بود. ماجرا همین‌جا تمام نمی‌شود. فردای همان روز حکم احضار چهار پرستار و یک بیمار می‌آید.

پرستار بازداشت‌شده ادامه می‌دهد: «ظهر روز بعد با همه ما تماس گرفته و اعلام کردند که به دستور مقام قضائی باید به کلانتری 32 حصارک مراجعه کنیم. در حالی که مسئول بخش به ما اطمینان می‌دهد که این مراجعه تنها برای یک سؤال و جواب ساده است اما کلانتری چهار نفر را بازداشت کرد». دو نفر از این افراد از پرستاران باسابقه بودند، دو نفر هم کمک‌پرستار و یک نفر نیز هم‌اتاقی زندانی بود که فرار کرد: «از ما سؤال می‌کردند که چقدر پول گرفته‌اید متهم را فراری دهید؟

حتی به ما می‌گفتند که زندانی فرارکرده از اقوام کدام‌یک از ما بوده است. به هر حال بعد از طی‌کردن روال اداری، چهارشنبه‌شب را در بازداشتگاه ماندیم. قرار بود روز پنجشنبه به دادسرا اعزام شویم که حدود ساعت ۱۱:۳۰ صبح‌ ما را به دادسرا فرستادند. بازپرس به اندازه دو دقیقه هم با ما صحبت نکرد، اما برایمان قرار وثیقه 300 میلیون تومانی صادر شد که با توجه به اعزام دیرهنگام ما به دادسرا،‌ وقت اداری پایان یافت و امکان گذاشتن وثیقه هم منتفی شد. به ناچار تا صبح روز شنبه در بازداشتگاه ماندیم. در این روز موفق به تودیع وثیقه شدیم و فعلا هم با قرار وثیقه آزادیم».

رفتارهای توهین‌آمیز در کلانتری

او به اعمال فشارهای روانی و توهین‌هایی که در کلانتری نسبت به آنها شده معترض است: «یکی از همکاران ما را به محوطه برده و مجبور کردند زمین را تمیز و سطل زباله‌ها را خالی کند. فضای بازداشتگاه از نظر بهداشتی بد بود. به ما آب معدنی ندادند و گفتند باید از سرویس کثیف و آلوده بازداشتگاه استفاده کنیم. از طرف دیگر خانواده‌ها برای ما غذا می‌آوردند و از چند غذا، تنها دو غذا به ما می‌دادند. هم‌اتاقی زندانی فرارکرده هم با ما در بازداشتگاه بود، او یک سالمند ۶۵، ۷۰‌ساله بود که دستش زیر دستگاه رفته و به‌تازگی عمل پیوند انگشت انجام داده بود. او درد زیادی می‌کشید و نگران بودیم دستش دوباره عفونت کند.

با التماس توانستیم راضی‌شان کنیم که داروهایش را بدهند و بگذارند پانسمان دستش را عوض کنیم». به گفته این پرستار، دلیل این رفتارها مشخص نیست. برخوردها آن‌قدر بد بود که یکی از همکاران روز شنبه دچار حمله شد، احتمالا حمله عصبی بود. نیاز به معاینه داشت اما کسی رسیدگی نمی‌کرد. مدام فریاد می‌زدند و بی‌احترامی می‌کردند: «به‌سختی راضی‌شان کردیم به اورژانس اطلاع دهند».

او تأکید می‌کند که برای پرستار فرقی نمی‌کند بیمار نماینده مجلس باشد یا فرد عادی یا یک متهم فراری: «ما موظفیم خدمات درمانی و مراقبتی‌مان را ارائه دهیم. مسئله حفاظت از بیماران زندانی یا متهمان با نیروی انتظامی است، بیماران زندانی دو سرباز مراقب دارند و بیماران کلانتری یک سرباز مراقب. با وجود اینکه مسئولیت مراقبت از زندانی به عهده نیروی انتظامی است به ما اتهام «تبانی در فرار» وارد کردند.

حتی به ما گفتند که فیلم دوربین‌های مداربسته نشان می‌دهد که شما با او ایما و اشاره داشته‌اید. در حالی که این دوربین‌ها فاقد صدا هستند و حرکات افراد را به هر شکل می‌توان تفسیرکرد. به علاوه اینکه اتفاق زمانی رخ داد که من و همکارانم حدود یک ربع یا 20 دقیقه بود که شیفت بخش را تحویل گرفته بودیم». این پرستار از بی‌توجهی مسئولان رده‌بالای بیمارستان هم گلایه‌مند است: «نه رئیس و نه مسئول حراست بیمارستان و نه هیچ فرد دیگری کار ما را پیگیری نکرد. در حالی که این اتفاق در محل کار و به موجب اینکه ما پرستار هستیم برایمان رخ داده بود. سؤال ما این بود که چرا از پرسنل نگهبانی دراین‌باره سؤال نمی‌شود و این برخوردها تنها با ما انجام شد».

محمد شریفی‌مقدم، دبیر کل خانه پرستار که این خبر را به رسانه‌ها داده، می‌گوید: «مسئولیت در چنین مواردی، در درجه اول بر عهده مأمور زندان یا کلانتری است، بعد از او این مسئولیت متوجه حراست،‌ نگهبانی و مدیریت بیمارستان است. بنابراین تنها فردی که هیچ مسئولیتی در قبال جلوگیری از خروج بیمار از بیمارستان ندارد و قانونا اجازه ندارد از خروج او ممانعت کند، ‌پرستار است. بنابراین پرستاران مسئولیتی در قبال فرار زندانی یا بازداشتی ندارند». او با طرح این سؤال که چرا قصور نیروی انتظامی به گردن پرستاران افتاده است، توضیح می‌دهد: «پرستاری در ایران بی‌صاحب شده است. به همین دلیل هرکس به خود اجازه می‌دهد به پرستاران توهین کند. از وزارت بهداشت تا رئیس بیمارستان و حراست و... حالا فقط نیروی انتظامی مانده بود. البته مدتی پیش در خوزستان،‌ یک مأمور نیروی انتظامی به دلیل فوت بیمارش در بیمارستان پرونده‌اش را به صورت خانم پرستار پرت کرده بود».

سکوت نمی‌کنیم

شریقی‌مقدم تأکید می‌کند که تأمین سلامت شهروندان وظیفه حاکمیت است. حاکمیت هم این مأموریت را به وزارت بهداشت سپرده تا از طریق ارائه خدمات بهداشتی و درمانی سلامت مردم را تأمین کند: «مهم‌ترین ابزار تأمین سلامت مردم هم کادر بهداشت و درمان و به‌ویژه پرستاران هستند. مأموریت وزارت بهداشت را نیروی خط (افرادی که مستقیم به مردم خدمات بهداشتی و درمانی ارائه می‌دهند) انجام می‌دهد.

فلسفه وجود افرادی در پشت خط مانند رئیس و مدیر بیمارستان،‌ رئیس دانشگاه،‌ وزیر بهداشت،‌ رئیس حراست و... پشتیبانی از نیروهای خط است. اگر این خط فروبریزد به‌شدت مشکل‌ساز می‌شود. ‌متأسفانه در حال حاضر این خط به دلیل مشکلات دستمزدی و پایمال‌شدن مکرر حقوق‌شان،‌ فروریخته است. در واقع پرستاران به عنوان بخشی از نیروهای خط به‌جای حمایت، تهدید می‌شوند. نمونه آن هم ادمین کانال تلگرامی خانه پرستار است که به‌دلیل اطلاع‌رسانی یک موضوع با شکایت رئیس دانشگاه علوم پزشکی مشهد به دادسرا احضار شد».

او ادامه می‌دهد: «وزارت بهداشت، به‌ویژه معاونت پرستاری و سازمان نظام پرستاری که فلسفه وجودشان،‌ حمایت از پرستاران است، تبدیل به ابزار فشار بر پرستاران شده‌اند. ساختار بهداشت و درمان کشور می‌گوید پرستار تحت هر شرایطی باید خدمات خود را ارائه دهد؛ چراکه ارباب‌رجوع ما پرستاران، بیماران هستند، ارباب‌رجوع وزارت بهداشت،‌ رئیس و مدیر بیمارستان، رئیس پرستاری بیمارستان و دانشگاه‌های علوم پزشکی هم «پرستاران» هستند.

با وجود این در طول بازداشت پرستاران مذکور در کلانتری، مسئولان مربوطه از رئیس بیمارستان و حراست آن تا معاونت پرستاری و وزارت بهداشت در مقابل این موضوع سکوت کردند. به‌ویژه آنکه یک بیمار هم در این ماجرا به بازداشتگاه برده شد در حالی که این اقدام روند درمان او را تحت تأثیر قرار می‌دهد».

شریفی‌مقدم سکوت مسئولان مربوطه را فاجعه‌ای برای جامعه پرستاری کشور توصیف می‌کند: «جامعه پرستاری از این موضوع نمی‌گذرد و پیگیر خواهد بود. ما از دکتر ظفرقندی،‌ رئیس بیمارستان شهید مدنی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی البرز و نهادهای حمایت از پرستاران می‌خواهیم که در مقابل بازداشت بی‌اساس آنها سکوت نکنند؛ زیرا سکوت به معنای حمایت است. جامعه پرستاری خواستار بررسی و شفاف‌سازی ابعاد این موضوع است. در طول این سال‌ها برخوردهای مختلفی با پرستاران شده اما این برخورد همراه با توهین و تحقیر از سوی مأموران کلانتری بی‌سابقه بوده است».

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha