به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم، هر روز در گوشهای از ایران، خانوادهای داغدار جوانی میشود که قربانی خودروهای ناایمن و نقاط حادثهخیز جادههای کشورشده است؛ جادههایی که آرزوهای نسل جوان را در پیچوخمهای مرگبارش برباد میدهد. آمارها نیز این واقعیت تلخ را تأیید میکنند.
دیروز سردار حسن مومنی، جانشین پلیس راهور فراجا گفت که ۶۵ درصد از قربانیان تصادفات، جوانان۲۰ تا ۳۰ ساله هستند و با توجه به اینکه سال گذشته حدود ۲۰ هزار نفر در تصادفات جادهای کشور جان خود را از دست دادهاند، میتوان گفت ۱۳ هزار نفر از آنها جوان بودهاند. این وضعیت درحالی است که بهگفته او ۴۸۰۰ نقطه حادثهخیز نیز در کشور شناسایی شده است. حال این پرسش مطرح میشود که چگونه میتوان با اقدامات مؤثر، از این روند مرگبار جلوگیری کرد؟
مرگ جوانان در تصادفات، تنها یک تراژدی خانوادگی نیست بلکه ضربهای بزرگ برای جامعه محسوب میشود چراکه جوانان آیندهسازان این سرزمینند.
اینروزها که در هفته ملی جمعیت قرار داریم، باید بیشتر برای تحقق شعار این هفته یعنی «همه برای ایران جوان» تلاش کنیم زیرا زندگی جوانان ایرانی از سوی خودرو و جادههای ناایمن نیز تهدید میشود. علیرضا اسماعیلی، رئیس پیشین پلیسراه کشور و مدرس دانشگاه تهران با اشاره به اینکه بیشترین نیروی فعال جامعه را جوانان تشکیل میدهند، به «جامجم»میگوید: «درکنار تأثیر مسأله خودروهای ناایمن و جادههای غیر استاندارد در افزایش آمار مرگ و میر تصادفات باید به خاطر داشت که دوره جوانی، زمانی است که افراد بیشترین فعالیت را دارند. از سوی دیگر، رانندگی در این سنین به دلیل انرژی و هیجان بالای جوانان، معمولا با خطرات بیشتری همراه است.»
آنطور که او توضیح میدهد در این بازه سنی، بالاترین میزان تصادفات امری است که فقط مختص کشورما نیست چرا که این وضعیت در سایر کشورهای جهان نیز مشاهده میشود. حتی سازمان بهداشت جهانی نیز بیشترین نرخ جانباختگان ناشی از تصادفات را در همین گروه سنی تعریف کرده است که نشاندهنده یک الگوی مشترک در سراسر دنیا ست. البته در این بین نباید فقط انگشت اتهام را به سمت جوانان گرفت، زیرا آنچه شرایط را در کشورما بحرانی کرده، افزایش آمار مرگومیر سوانح جادهای بهدلیل غیراستاندارد بودن خودروها و جادههای کشور است. برای نمونه رئیس پلیس راهور فراجا مدتی پیش هشدار داد که استحکام بدنه خودروهای داخلی همچنان درحد صفر است! افزون بر این آموزشهای رانندگی در کشورمان نیز اغلب ناکافی و غیرجذاب است و بسیاری از جوانان بدون درک عمیق از خطرات جادهای، گواهینامه میگیرند و وارد جادههایی میشوند که خود به میدان خطر تبدیل شدهاند.
هزینههای سنگین یک فاجعه
براساس آمارهای سازمان پزشکی قانونی که متولی اعلام آمارهای فوتی ناشی از تصادفات در کشور است، سال گذشته در این حوادث ۱۹۴۳۵ نفر جان خود را از دست دادهاند. هرچند این آمار نسبت به سال ۱۴۰۲ حدود ۳درصد کاهش یافته اما همچنان باید تأکید کرد که آمار مرگ و میر ناشی از تصادفات در کشورمان بالاست و باید برای کاهش آن برنامهای جامع را در دستور کار قرار داد.
سردار مومنی در ادامه ارائه آمار به مسأله نگرانکننده دیگری نیز پرداخته و گفته است: « بین ۱۰تا۱۵ درصد از جوانان در تصادفات دچارمعلولیت میشونداما برای نجات جان جوانان وکاهش تصادفات،چه اقداماتی فوریوضروری است؟» اسماعیلی در پاسخ به این پرسش، ضمن اشاره به راهکارهای مختلفی که در سراسر جهان بهکار گرفته شدهاند، بیان میکند: «در بسیاری از کشورها، فضاهایی برای تخلیه هیجان جوانان طراحی شده. این شرایط باعث کاهش التهاب و هیجان آنها میشود بهگونهای که هنگام رانندگی واقعی دیگر تحت تأثیر هیجانهای لحظهای نیستند و صرفا قوانین رانندگی را رعایت میکنند.»
او با تأکید بر این نکته که البته بخشی از تصادفات به شرایط مهندسی راه و مسائل ایمنی خودروها مرتبط است، ادامه میدهد: «در طول سال باید نظارتهای کیفی بر رانندگی جوانان انجام شود و محدودیتهایی برای رانندگی آنها اعمال گردد. همچنین لازم است آموزشهای خاصی را برای دریافت گواهینامه پشتسر بگذارند تا مهارتهای لازم را کسب کنند. علاوه بر این،
هرچند سال یکبار باید دورههای بازآموزی برای این گروه برگزار شود تا دانش و مهارتهای رانندگی آنها بهروز بماند.» جوانان نیروی کار و خلاقیت جامعه را تأمین میکنند و ازدست دادن آنها، علاوه بر خسارتهای عاطفی، بار اقتصادی، مالی و تبعات اجتماعی سنگینی به کشور تحمیل میکند.
نقش نقاط حادثهخیز در بحران تصادفات
وجه دیگر ماجرای تصادفات به وجود ۴۸۰۰ نقطه حادثهخیز باز میگردد؛ نقاطی که مانند تلههای مرگ، رانندگان و مخصوصا جوانان را غافلگیر میکند؛ یک پیچ ناایمن، یک تقاطع غیراستاندارد یا یک جاده فرسوده که همهچیز را برای همیشه متوقف میکند. علیرضا اسماعیلی با تأکید بر ماهیت زایشی نقاط حادثهخیز، عنوان میکند: «این نقاط باید اصلاح شوند؛ در بسیاری از مناطق، بدون در نظرگرفتن اصلاحات هندسی و مهندسی، مسکن یا مسیرهای جدید احداث میشود اما پل هوایی، زیرگذر، کنارگذر، تجهیزات ایمنی و حتی تابلوهای هشداردهنده در نظر گرفته نمیشود. طبیعی است در چنین شرایطی، تصادفات برای عابران پیاده و خودروها اجتنابناپذیر باشد. بنابراین، پیش از ساخت مجتمعهای مسکونی و توسعه شهری، لازم است زیرساختهای ایمنی بهطور دقیق طراحی و اجرا شوند.»
البته هادی هاشمی، رئیس پلیس راهور سابق تهران معتقد است که علاوه بر کمبود شدید راهها در کشور با نواقصی هم در زمینه راهها مواجهیم که منجربه کاهش آستانه تحمل رانندگان و الگوی نظم ترافیکی آنان میشود.
وی همچنین با اشاره به آماری از میزان راههای سایر کشورها میافزاید: «باید وضعیت جادهها را اصلاح کرده و راههای بیشتری بسازیم چرا که سوریه و پاکستان ششبرابر، آفریقای جنوبی ۱۵برابر، فرانسه و آلمان بیش از ۳۵ برابر و ژاپن بیش از ۱۲۰برابر ما جاده دارند؛ موضوعی که منجربه افزایش ایمنی ترافیک میشود.»
علاوه بر این باید یادآور شد که در کشور ما نگهداری راهها نیز جدی گرفته نمیشود. برای نمونه در کشورهای توسعهیافته هر سال ۶درصد از ارزش راهها برای نگهداری جادهها هزینه میشود اما شوربختانه در کشور فقط یکدرصد ارزش راهها برای نگهداری در نظر گرفته میشود که در نهایت تنها نیمدرصد آن محقق میشود. به هر حال تصادفات رانندگی در ایران، بهویژه برای جوانان به یک بحران ملی تبدیل شده است و اگر امروز اقدام نکنیم و دستبهکار نشویم، بهزودی آیندهسازان بیشتری را در جادهها از دست خواهیم داد. اصلاح نقاط حادثهخیز، تقویت آموزش و فرهنگسازی و اجرای قاطع قوانین گامهای مؤثری است که میتواند این روند را متوقف کند.
نظر شما