به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری، دکتر سیدداود شیروانی بروجنی، رزیدنت بیماریهای عفونی بیمارستان امام خمینی(ره)، در حمله رژیم صیونیستی به زندان اوین به شهادت رسید. طبق آنچه بازماندگان این حادثه روایت کردهاند، این پزشک متعهد وقتی صدای انفجار را میشنود سربازی را که در حال معاینهاش بود، زیر میز هل میدهد تا در امان بماند. سرباز زنده میماند و خودش به شهادت میرسد.
دکتر شیروانی سال 1351در بروجن به دنیا آمد و قصد داشت آخر همین تابستان بعد از تکمیل دوره تخصصی در رشته بیماریهای عفونی، به دیار خودش برگردد و آنجا کار کند که موشک اسرائیل، نمادین و ناغافل او را برد. پزشکی که به گفته استادش دکتر حمید عمادی، رئیس بخش عفونی و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، فردی متعهد، صبور و پرتلاش بود.
دکتر عمادی میگوید: «همسر و 3فرزند ایشان در قم زندگی میکنند و او برای گذراندن دوره تخصص همیشه در حال تردد در مسیر قم-تهران بود. از آنجا که حقوق رزیدنتی کفاف گذران زندگی را نمیدهد، به عنوان پزشک کشیک در زندان اوین مشغول به کار شد و در جریان حمله اسرائیل به زندان اوین به شهادت رسید.»
دکتر عمادی میگوید که شهید شیروانی از دانشجویان منظم و باپشتکار او بود و بهرغم دوری مسیر، همیشه سر وقت در محل کارش حاضر میشد. اغلب سرش به کار خودش بود و اهل بگومگو یا حرف زدن پشت دیگری نبود؛ «حالا که رفته است، وقتی گذشته را مرور میکنیم، میبینیم چه پزشک بیحاشیه و بااخلاقی بود.»
صبور و پرحوصله
دکتر مهدی صفانژاد، همکلاسی و دوست او در دوره تخصص، صبوری دکتر شیروانی را مثالزدنی میداند: «گذراندن تخصص در این سن اراده زیادی میخواهد. آن هم رزیدنتی بیمارستان امام (ره) که سال اول چندکیلو به خاطر سختی کار وزن کم میکنی. اما او بهخوبی از پس کار برمیآمد. در برابر بیماران پرحوصله و باسواد هم بود و همیشه نمرات خوبی میگرفت. به خانواده هم بسیار متعهد بود و در هفته چند بار به قم میرفت و میآمد.»
آنها 4برادر بودند و داود برادر بزرگتر بود. سیدیاسین برادر کوچک خانواده از محبوبیت شهید بین خانواده و اهالی شهر میگوید: «نوه اول بود و همه بسیار دوستش داشتند، آنقدر که خوشاخلاق و متواضع بود. دوست داشتنی بودنش در مراسم خاکسپاری او بیشتر نمایان شد؛ تشییع باشکوهی در شهرمان برگزار شد و جمعیت زیادی از دوستدارانش در مراسم تشییع حاضر شدند.»
برادر شهید در باره انگیزه او از گذراندن دوره تخصص چنین توضیح میدهد: «همیشه سختکوش بود وعلاقهمند به ارتقای سطح علمی خود. برای همین بعد از گذراندن پزشکی عمومی در دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، کارشناسی و کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی را در دانشگاه علامه طباطبایی تهران گذراند. به تاریخ ایران باستان و اقوام ایرانی هم علاقهمند بود و اطلاعات عمومی بالایی داشت. به زبان روسی هم مسلط بود.»
کاشت درخت در جاده تهران-قم
سیدیاسین شیروانی به خاطرات برادر مراجعه میکند و میگوید: «میگفتند برادر شهیدم در کودکی خیلی شیطنت داشته و زیاد سنگ پرانده و شیشه شکسته. بزرگ که شد تصمیم گرفت جای همه شیشههای شکسته، درخت بکارد. درختهای زیادی هم در شهر خودمان کاشت که حالا سن درختها از 30سال هم گذشته است. در مسیر تهران-قم هم درخت سنجد کاشت و هر وقت از آن مسیر میگذشت، آبشان میداد.»
دکتر شیروانی حتی در جاده هم مشغول مداوا بود و به گفته برادرش، ماشین مجهزی برای این کار داشت: «همیشه وسایل کمکهای اولیه و پزشکی در صندوق عقب ماشین خود داشت. میگفت زیاد در جاده هستم و تصادف میبینم. مکرر پیش آمده بود که بلافاصله بعد از تصادف بالای سر مصدوم برسد و حتی از مرگ یا صدمه جدی به نخاع جلوگیری کند. اهل ورزش هم بود و با وجود داشتن 4شیفت سنگین در بیمارستان و زندان اوین، باشگاه کشتی هم میرفت.» روایتهایی از بازماندگان این حمله به زندان دهان به دهان میچرخد. میگوید روز دوم تیر، این پزشک متخصص، وقتی متوجه حمله میشود، بیدرنگ سربازی را که داشت معاینه میکرد، زیر میز هل میدهد تا جان او را حفظ کند. سرباز زنده میماند و اما دکتر، میرود و دیگر نمیتواند همسر، 2دختر 14 و 18 ساله و پسر دانشجوی خود را ببیند.
نظر شما