یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۱
کد خبر: 388611

کارشناس حوزه آب، معتقد است که ده‌ها راه برای مدیریت بحران آب در کشور وجود دارد، اما چیزی که وجود ندارد اراده تغییر است

آب کم نیست آن را می‌فروشند

به گزارش سلامت نیوز به نقل از اطلاعات، در سال‌های اخیر، بحران کم‌آبی به یکی از جدی‌ترین چالش‌های زیست‌محیطی و اجتماعی در ایران تبدیل شده است. نادیده‌گرفتن اصول توسعه پایدار و فقدان فرهنگ‌سازی مناسب در مصرف آب، نشان‌دهنده شکافی خطرناک میان تصمیم‌گیرندگان و واقعیت‌های محیط‌زیستی کشور است. مسئله کم‌آبی و بحران آب از آن زخم‌های کهنه‌ای است که گه‌گاهی سر باز می‌کند و دستمایه‌ی انواع و اقسام نظرات کارشناسانه و غیر کارشناسانه می‌شود.

مسئولان در اغلب موارد انگشت اتهام را به سمت مردم و مصرف بی‌رویه‌شان می‌گیرند یا شرایط اقلیمی و خشکسالی را مقصر اصلی جلوه می‌دهند. اما واضح است که مسائل و اقداماتی همچون سدسازی‌های غیرضروری و غیراصولی، کشاورزی ناکارآمد، مهاجرت بی‌رویه از روستاها به شهرها و گاهی هم بی‌توجهی به نوآوری‌ها و روش‌های نوینی که در این زمینه می‌توانند راهگشا باشند، همگی دست به دست هم داده‌اند و این وضعیت را رقم زده‌اند. وضعیتی که هر لحظه ما را بیش از پیش نگران حیات امروز و فردایمان می‌کند.

تولید ثروت با فروش آب

محمد درویش، پژوهشگر و فعال محیط زیست، درباره مسئله آب در ایران و رویه‌ای که مسئولان برای توسعه کشور در نظر گرفته‌اند، بر این باور است که این اقدامات غلط و نابخردانه نتیجه‌ای جز نابودی قریب الوقوع میراث‌های طبیعی و آبی ما را در پی ندارد: «ایران از نظر اقلیمی مشکلی در زمینه آب ندارد و ریشه گرفتاری‌ها را باید در سوء‌مدیریت‌هایی جست که در طی سالیان متمادی گریبان این آب و خاک را گرفته‌ است. ایران بیش از ۲۵ برابر کل کشورهای جنوب خلیج فارس، یعنی کویت، امارات متحده عربی، عمان، عربستان سعودی، یمن و قطر در سال آب قابل استخراج دارد. اما متاسفانه برنامه‌ای که برای توسعه کشور انتخاب کردیم، مبتنی بر صادرات محصولات کشاورزی و استقرار صنایع آب‌بر است. این یعنی ما با فروش آب می‌خواهیم تولید ثروت بکنیم. در صورتی که آب یک کالای زیستی است و باید با حفاظت از آن زندگی سالمی را برای مردم فراهم بکنیم».

این فعال محیط زیست با اشاره به مسئله ناترازی آب در کشور به خبرنگار اطلاعات آنلاین توضیح می‌دهد: «بنابر آمارهای رسمی، کشور ما بیش از ۱۵۰ میلیارد متر مکعب ناترازی آب دارد. اما نکته قابل توجه این است که در حال حاضر مدیرانی در راس کار هستند که تمام افتخارشان این است که صادرات محصولات کشاورزی را در طول چهل سال اخیر ۴ برابر افزایش داده‌اند».

آمارها حاکی از این است که بین ۸۰ تا ۹۰ درصد منابع آب کشور را بخش کشاورزی می‌گیرد. واقعیت تلخی که وجود دارد، این است نه تنها تلاش چندانی برای اصلاح این رویه‌ی نادرست صورت نگرفته، بلکه سال به سال هم این وضعیت وخیم‌تر شده: «ما باید ۴۰ درصد آب را اختصاص می‌دادیم به محیط زیست که همان تالاب‌ها و رودخانه‌ها هستند. حدود ۵/۸ تا ۹ درصد برای شرب و چیزی حدود ۵۰-۶۰ درصد باقی مانده را برای مصارف کشاورزی و صنعت در نظر می‌گرفتیم که این کار را نکردیم».

احداث سدهای بی‌مصرف، تا کی؟

مسئله سدسازی و سود سرشار حاصل از آن معضل دیگریست که سرگذشت پر سوز و گداز آب را در این کشور بیش از پیش بغرنج کرده. با احداث سدهای اضافه‌ای که هرگز پر نخواهند شد، خسارات و مشکلات بسیار زیادی  برای محیط زیست رقم می‌خورد: «تقریبا برای ۱۰ برابر نیاز آب شربمان مخزن زدیم و حالا می‌خواهیم آن را به ۱۵ تا ۲۰ برابر برسانیم. در واقع وزارت نیروی ما از این مخازن دارد ثروت کسب می‌کند. غافل از این که با این کار تالاب‌ها را در پایین دست خشک می‌کنیم، بارگذاری‌ها را در بالادست به صورت مصنوعی افزایش می‌دهیم، صدها هزار هکتار جنگل را از بین می‌بریم، چشمه‌های تولید گرد و خاک را افزایش می‌دهیم و کشور را فقیرتر می‌کنیم».

و اما موضوع مهاجرت از روستاها به شهرها، علاوه بر مسائل و آسیب‌های اجتماعی بی‌شماری که به دنبال دارد، خود یکی از موانع بسیار جدی و محکم برای حل مشکل آب در شهرهای بزرگ، به خصوص تهران است: «تهران ظرفیت زیستی‌اش چیزی حدود ۲.۵ تا ۳ میلیون نفر بوده، اما درحال حاضر بیش از ۱۰ میلیون نفر در آن اقامت دارند. واضح است که از نظر تامین آب دچار مشکل هستیم».

درویش راه برون رفت از این وضعیت و نجات ایران را در این می‌بیند که یک اقتصادی برای کشور تعریف شود که آب‌محور نباشد: «باید برویم به سمت بالفعل کردن مزیت‌های بالقوه این سرزمین، مثل رونق بخشیدن به حوزه گردشگری طبیعی و تاریخی تا از آن طریق مردم از حداکثر خلاقیت خود برای تولید ثروت استفاده کنند».

راه حل هست، اراده نیست

محسن اربابیان، کارشناس حوزه آب، معتقد است که ده‌ها راه برای مدیریت بحران آب در کشور وجود دارد، اما چیزی که وجود ندارد اراده تغییر است، آن هم به چند دلیل:‌ «در درجه اول ما با یک تعارض منافع مواجه هستیم که باید آن را حل کرد. بدین معنا که هرچه مردم بیشتر آب مصرف کنند، شرکت آب و فاضلاب که متولی دریافت پولش است منفعت بیشتری می‌برد». به همین جهت، هرچه مردم کمتر آب مصرف کنند پول کمتری نصیب این سازمان‌ می‌شود و طبیعتا چنین چیزی مطابق میل و خواست آنان نیست. بنابراین، وقتی پای منفعت در میان باشد، میل به تغییر از میان می‌رود.»

این کارشناس حوزه آب مشکل بخشی‌نگری را از دیگر مشکلاتی می‌داند که مانع رسیدن به راه حل‌های جامع و کامل برای بحران آب است. او با ذکر یک مثال درباره این نوع رویکرد در رابطه با حل مسئله آب در کشاورزی می‌گوید: «در مصاحبه‌های تلویزیونی به وفور می‌بینیم که کارشناسان برق می‌گویند که از کشاورزان خواهش می‌کنیم در زمان اوج مصرف برق از آب استفاده نکنند و پمپ‌هایشان را خاموش کنند. در زمان دیگری ما تا چند ساعت اضافه به آن‌ها سهمی را اختصاص می‌دهیم. خب چه چیزی به آن‌ها اضافه می‌دهید؟ برق اضافه می‌دهید که آب مصرف کنند و این خود به یک نوعی اضافه برداشت آب است».

اربابیان همچنین به این موضوع اشاره می‌کند که بحث بارور کردن ابرها، بحثی است که از حدود ۷-۸ سال پیش مطرح بوده و کشور ما در این زمینه اقداماتی انجام داده و تکنولوژی‌اش را در اختیار دارد. بارور کردن ابرها که یکی از روش‌های کارآمد برای تولید آب است و این پتانسیل را دارد که دردی از دردها را کم کند، اما متاسفانه چندان جدی گرفته نمی‌شود و باز هم اراده به کار بستن آن وجود ندارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha