به گزارش سلامت نیوز به نقل از جوان، تهران، پایتخت ایران با جمعیتی بالغ بر ۷ /۸ میلیون نفر، یکی از پرمصرفترین شهرهای کشور از نظر منابع آبی است. این شهر در سال آبی ۱۴۰۳-۱۴۰۴ با بدترین بحران آبی در یک قرن اخیر مواجه شده است. این بحران نتیجه ترکیبی از عوامل طبیعی مانند خشکسالی و تغییرات اقلیمی و عوامل انسانی مانند مشکلات مدیریتی و مصرف بالای آب است. تغییرات اقلیمی نقش مهمی در تشدید این بحران ایفا کرده و منابع آب سطحی و زیرزمینی تهران را به شدت تحت فشار قرار داده است. این گزارش به تشریح دلایل بحران با تأکید بر تأثیرات تغییرات اقلیمی، آسیبشناسی دقیق و ارائه راهحلهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت میپردازد.
منابع آبی تهران
تهران برای تأمین آب مورد نیاز خود به منابع زیر شامل منابع آب سطحی، منابع آب زیرزمینی و انتقال آب بینحوضهای وابسته است. سدهای اصلی تهران که یکی از آنها سد کرج (امیرکبیر) است که منبع اصلی تأمین آب شرب تهران به شمار میرود تحت فشار کاهش ورودی آب قرار دارد. سد بعدی سد لتیان است که تأمینکننده آب شرق تهران با ظرفیت پرشدگی کمتر از ۵۰درصد تا تابستان ۱۴۰۴ گزارش شده است. همچنین سد لار با ظرفیت کمتر از ۱۰درصد، در وضعیت بحرانی و نزدیک به خشکشدن است. از سوی دیگر سد ماملو با ظرفیت حدود ۹درصد، عملاً غیرقابل استفاده برای تأمین آب پایدار به شمار میرود. از طرف دیگر بخشی از آب سد طالقان نیز به تهران اختصاص دارد، اما بخش عمده به دشت قزوین و کرج منتقل میشود.
از سوی دیگر رودخانهها نیز یکی دیگر از منابع تأمین آب تهران هستند. رودخانههای کرج و جاجرود منابع کلیدی آب سطحی به شمار میروند، اما باکاهش بارندگی و ذوب یخچالها جریان آنها نیز کاهش پیدا کرده است. بخش دیگر از منابع آب تهران منابع آب زیرزمینی است. تهران دارای حدود ۴۰هزار حلقه چاه است که ۶۰درصد آنها (حدود ۲۴هزار چاه) غیرمجاز هستند. برداشت بیرویه از این منابع باعث افت شدید سطح آب زیرزمینی و فرونشست زمین در دشتهای تهران و ورامین شده است.
وضعیت کنونی منابع آبی تهران
تهران در سال آبی جاری (۱۴۰۳-۱۴۰۴) با بحران بیسابقهای مواجه بوده که یکی از دلایل اصلی آن کاهش بارندگی است. بارشها ۴۲درصد کمتر از میانگین بلندمدت (۴/ ۱۵۸ میلیمتر در مقابل ۲۷۰ میلیمتر) بوده و ۴۷درصد کاهش نسبت به سال گذشته را نشان میدهد، در نتیجه سدهای لار و ماملو با ظرفیت کمتر از ۱۰درصد در آستانه خشک شدن هستند. از سوی دیگر سد لتیان با ۵۲درصد ظرفیت نیز در وضعیت هشدار قرار دارد. در نتیجه این اتفاقات شاهد افت فشار و قطعی آب در این شهر هستیم و مناطق جنوبی و شرقی تهران با افت شدید فشار آب مواجهند، از سوی دیگر از دوم مرداد ۱۴۰۴، آب استخرهای عمومی و خصوصی به دلیل اولویت تأمین آب شرب قطع شده است. همه اینها در حالی است که مصرف روزانه آب تهران حدود ۳میلیارد لیتر است که در برخی ایام (مانند اسفندماه) به بیش از ۵۲هزار لیتر در ثانیه میرسد. این وضعیت موجب هشدارهای رسمی شده است و مقامات هشدار دادهاند بدون صرفهجویی ۲۰درصدی، تهران ممکن است تا ۴۰ روز آینده با بیآبی کامل مواجه شود.
آسیبشناسی بحران آبی تهران
بحران آبی تهران نتیجه ترکیبی از عوامل طبیعی، انسانی و سیاستی است که تغییرات اقلیمی نقش کلیدی در تشدید آنها ایفا کرده است. از جمله عوامل طبیعی در این میان خشکسالیهای پیاپی است. تهران طی پنج سال اخیر شاهد خشکسالیهای شدید بوده و کاهش ۴۷درصدی بارندگی در سال جاری ورودی آب به سدها و رودخانهها را کاهش داده است.
همچنین تغییرات اقلیمی را نیز در این میان شاهد هستیم که یکی از آنها کاهش بارندگی و تغییر الگوهای بارش است. از یک سو بارشها به صورت رگباری و غیرمؤثر شدهاند که تغذیه منابع زیرزمینی و سدها را کاهش داده است. از سوی دیگر افزایش دما و تبخیر را داریم و میانگین دمای تهران ۵/ ۱ تا دو درجه سانتیگراد افزایش یافته که باعث افزایش ۷درصدی تبخیر آب از سدها و رودخانهها شده است. در این میان ذوب یخچالهای طبیعی اتفاق افتاده است و شاهد کاهش ۵۰درصدی پوشش یخچالهای طبیعی در البرز (۱۳۹۲- ۱۴۰۰) هستیم که جریان دائمی رودخانههای کرج و جاجرود را کاهش داده است. یکی دیگر از تغییرات اقلیمی تشدید پدیدههای زیستمحیطی از جمله تشدید فرونشست زمین، بیابانزایی و توفانهای گردوغبار به دلیل کاهش رطوبت خاک و پوشش گیاهی است. در این میان تهران از فقیرترین استانها از نظر سرانه منابع آب تجدیدپذیر است. در کنار این موضوعات اقلیمی و طبیعی شاهد عوامل انسانی هم هستیم که یکی از آنها مدیریت ناکارآمد است و از نشانههای آن هدررفت آب است. گفته شده حدود ۲۲درصد آب (۷۱۵میلیون لیتر روزانه) به دلیل فرسودگی شبکههای آبرسانی هدر میرود. از سوی دیگر چاههای غیرمجاز نیز وجود دارند و ۲۴هزار چاه غیرمجاز منابع زیرزمینی را تخلیه و فرونشست زمین را تشدید کردهاند. در این میان عدمسرمایهگذاری نیز اتفاق افتاده است و شاهد کمبود بودجه برای نوسازی زیرساختها، توسعه آبخیزداری و بهروزرسانی تصفیهخانهها هستیم.
در کنار همه اینها مصرف بالا نیز وجود دارد و نه تنها شاهد تغییر در الگوی مصرف خانگی، کشاورزی و صنعتی در این شرایط بحرانی نیستیم بلکه به نظر میرسد فرهنگسازی کافی برای صرفهجویی نیز انجام نشده است، آن هم در شهری که به دلیل تراکم جمعیتی فشار بالای جمعیتی را بر منابع محدود آبی تهران وارد میکند. در کنار این مسائل عوامل سیاستی و مدیریتی نیز وجود دارد که یکی از آنها ناهماهنگی بین دستگاههاست و برخی از نبود همکاری مؤثر بین وزارت نیرو، سازمان حفاظت محیطزیست و شهرداری سخن میگویند، از سوی دیگر فقدان برنامهریزی بلندمدت هم مشهود است و میتوان نبود برنامههای جامع برای مدیریت بحران آب با توجه به تغییرات اقلیمی را دید که با ضعف و نبود نظارت کافی بر برداشتهای غیرمجاز و مصرف غیربهینه آب همراه شده است.
راهحلهای پیشنهادی
برای مدیریت بحران آبی تهران راهحلها در سه بازه زمانی به نظر میرسد که شامل راهحلهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت است.
راهحلهای کوتاهمدت یا فوری برای کمتر از یک سال که یکی از آنها صرفهجویی در مصرف آب است و راهاندازی کمپینهای رسانهای برای ترویج صرفهجویی ۲۰درصدی با تأکید بر تأثیرات تغییرات اقلیمی میتواند از جمله آنها باشد، از سوی دیگر قطع آب فعالیتهای غیرضروری مانند استخرها، کارواشها و آبیاری فضای سبز در کنار نصب کنتورهای هوشمند برای کنترل مصرف خانگی و صنعتی میتواند از دیگر راهحلهای کوتاهمدت باشد. راهحل دیگر به بخش مدیریت توزیع آب برمیگردد که تنظیم فشار آب در شبکههای آبرسانی برای کاهش هدررفت و توزیع عادلانه در کنار اولویتبندی تأمین آب شرب در مناطق پرجمعیت و کمبرخوردار میتواند در این خصوص اتفاق بیفتد، همچنین لازم است نظارت بر منابع به عنوان یک راهحل فوری انجام شود که شامل پلمب فوری چاههای غیرمجاز برای جلوگیری از تخلیه بیشتر آب زیرزمینی و پایش دقیق منابع آب در شرایط کاهش بارندگی است.
راهحلهای میانمدت برای یک تا پنجساله زمانبندی میشود که یکی از آنها نوسازی زیرساختهاست و در این راستا شبکههای آبرسانی برای کاهش هدررفت آب از ۲۲درصد به کمتر از ۱۰درصد باید تعمیر شود، همچنین تصفیهخانههای فاضلاب برای بازچرخانی آب در بخشهای کشاورزی و صنعتی باید توسعه پیدا کند و از فناوریهای مقاوم در برابر گرما مانند لولههای عایقشده برای کاهش تبخیر استفاده شود. از سوی دیگر باید مدیریت تقاضا انجام شود که شامل تغییر الگوی کشت در دشتهای اطراف تهران به محصولات کمآببر و استفاده از آبیاری قطرهای و تشویق صنایع به بازچرخانی آب با ارائه مشوقهای مالی است. یکی دیگر از راهحلهای میانمدت آبخیزداری و آبخوانداری است که شامل اجرای پروژههای آبخیزداری در حوضههای آبریز البرز برای افزایش نفوذ آب و کاهش روانآب و احیای آبخوانهای زیرزمینی از طریق مدیریت برداشتها میشود.
راهحلهای بلندمدت شامل راهحلهایی بیش از پنج سال است که مهمترین آن توسعه منابع آبی پایدار است و شامل توسعه سیستمهای بازچرخانی آب در مقیاس بزرگ برای استفاده در بخشهای غیرشرب و مطالعه امکان شیرینسازی آب دریا با فناوریهای کممصرف و پایدار میشود، هرچند اخیراً رئیس شورای اسلامی شهر تهران با اشاره به محدودیتهای جغرافیایی پایتخت اعلام کرده است انتقال آب از دریای خزر یا دریای عمان به تهران به دلیل فاصله بسیار زیاد و هزینههای سنگین، عملاً امکانپذیر نیست. راهحل بلندمدت بعدی مقاومسازی در برابر تغییرات اقلیمی است که میتواند شامل حفاظت از یخچالهای طبیعی البرز با کاهش فعالیتهای صنعتی و معدنی در این مناطق، توسعه پوشش گیاهی و جنگلکاری در حوضههای آبریز برای کاهش تبخیر و افزایش نفوذ آب و همچنین تدوین برنامههای ملی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای و تأثیرات آن بر منابع آبی باشد.
راهحل بلندمدت بعدی ایجاد مدیریت یکپارچه است که میتواند شامل ایجاد نهاد مرکزی برای مدیریت منابع آب با تمرکز بر سازگاری با تغییرات اقلیمی و بازنگری طرحهای انتقال آب بینحوضهای با تأکید بر پایداری زیستمحیطی باشد، همچنین آموزش و فرهنگسازی هم راهحل بلندمدت دیگری است که گنجاندن آموزش مدیریت منابع آب و اثرات تغییرات اقلیمی در برنامههای درسی و ترویج فرهنگ صرفهجویی و سازگاری با کمآبی از طریق رسانهها و مشارکتهای مردمی از جمله این آموزشها و فرهنگسازیهاست.
نتیجهگیری
در پایان واضح است که تهران در سال ۱۴۰۴ با بحرانی بیسابقه در منابع آبی خود مواجه است که تغییرات اقلیمی نقش کلیدی در تشدید آن داشته است. کاهش بارندگی، افزایش دما، ذوب یخچالهای طبیعی و تشدید پدیدههایی مانند فرونشست زمین و بیابانزایی، منابع آب سطحی و زیرزمینی را به شدت کاهش دادهاند. این عوامل در کنار مدیریت ناکارآمد، هدررفت آب و مصرف بالا، تهران را در آستانه بیآبی کامل قرار داده است. برای مدیریت این بحران، اجرای همزمان راهحلهای کوتاهمدت یعنی صرفهجویی و نظارت، میانمدت یعنی نوسازی زیرساختها و آبخیزداری و بلندمدت یعنی حفاظت از منابع طبیعی و توسعه منابع پایدار ضروری است. در این شرایط همکاری بین دولت، نهادهای محلی و شهروندان، همراه با سیاستگذاری اقلیمیمحور، میتواند تهران را در برابر این بحران مقاومتر و از پیامدهای فاجعهبار آن جلوگیری کند.
نظر شما