روغن محبوب آرگان، از منطقه آرگانِرایی در قلب جنگل‌های بومی آرگان می‌آید، جایی در سواحل جنوب‌غربی مراکش که سال ۱۹۹۸ از سوی یونسکو در جایگاه نخستین ذخیره‌گاه زیست‌کره این کشور معرفی شد.

بار تقاضای جهانی روغن آرگان بر دوش زنان مراکشی

به گزارش سلامت نیوز به نقل از پیام ما، «آرگان» از سال‌ها پیش یکی از اصلی‌ترین عناصر برندهای لوکس آرایشی دنیاست. برندها به اینکه شامپوها، کرم‌ها و سرم‌هایشان «حاوی روغن آرگان» است، می‌بالند و فروش «طلای مایع» اصل و بی‌رقیب را تبلیغ می‌کنند.

خریداران هم در آرزوی داشتن مویی پرپشت و پوستی نرم و مرطوب، برای آرگان سر و دست می‌شکنند. اما کمتر کسی می‌داند که این «اکسیر جوانی» از راهی دور می‌رسد، از جنگل‌های آرگان در مراکش؛ جایی که زنان مهم‌ترین نقش را در تولید این محصول بومی دارند. آنها دانه‌های آرگان را می‌چینند، می‌شکنند و با سنگ آسیاب خرد می‌کنند و روغنش را بیرون می‌کشند. اما فاجعه از جایی در حال آغاز است که تقاضای روزافزون روغن آرگان، جنگل‌های کهنسال را به آستانه فروپاشی کشانده است.

روغن محبوب آرگان، از منطقه آرگانِرایی در قلب جنگل‌های بومی آرگان می‌آید، جایی در سواحل جنوب‌غربی مراکش که سال ۱۹۹۸ از سوی یونسکو در جایگاه نخستین ذخیره‌گاه زیست‌کره این کشور معرفی شد. این منطقه حدود ۲٫۵ میلیون هکتار است. آرگان چنان با زیست و فرهنگ مراکش در آمیخته که در سال ۲۰۱۴، یونسکو «آرگان، سنت‌ها و دانش مرتبط با درخت آرگان» را هم در فهرست میراث‌فرهنگی ناملموس بشری ثبت کرد. اما برداشت بیش‌ازحد، هم‌زمان با خشکسالی و تشدید تغییراقلیم، درختان جنگل‌های آرگان را که زمانی بسیار مقاوم شناخته می‌شدند، به‌تدریج در هم شکسته است.

محبوبیت بی‌رویه و خطر فقر


«سم متز»، نویسنده آسوشیتدپرس، در گزارشی نوشته است تولید یک کیلوگرم روغن آرگان که تقریباً دو روز کار مداوم می‌طلبد، برای زنان روستایی حدود سه دلار درآمد دارد؛ درآمدی که در اقتصادی با فرصت‌های اندک، تکیه‌گاهی کوچک فراهم می‌کند. این کار همچنین آنها را به نسل‌های گذشته پیوند می‌دهد.


قرن‌هاست که درختان آرگان در تپه‌های خشک میان اقیانوس اطلس و کوه‌های اطلس حامی زندگی‌اند؛ آنها انسان‌ها و حیوانات را تغذیه می‌کنند، خاک را در جای خود نگه می‌دارند و مانع گسترش صحرا می‌شوند.
این درختان می‌توانند در مناطقی با کمتر از یک اینچ (۲.۵۴ سانتی‌متر) بارندگی سالانه و دمایی تا ۵۰ درجه سانتی‌گراد زنده بمانند. آنها خشکسالی را با ریشه‌هایی که تا ۳۵ متر زیر زمین گسترش یافته‌اند، تاب می‌آورند. بزها از درختان بالا می‌روند، میوه‌شان را می‌خورند و دانه‌ها را پراکنده می‌کنند؛ این بخشی از چرخه احیای جنگل است.


«حفیده الهنتاتی»، مالک یکی از تعاونی‌ها در حومه شهر ساحلی اَسویره که میوه‌های آرگان را جمع‌آوری و روغن استخراج می‌کند، می‌گوید: «اگر این درختان را از دست بدهیم، همه چیزهایی که ما را تعریف می‌کنند و آنچه اکنون داریم را از دست خواهیم داد.»


مراکشی‌ها روغن را در کره‌های مغزی مخلوط کرده و روی طاجین (نوعی ظرف سفالی) می‌ریزند. این روغن غنی از ویتامین E، روی پوست و موهای خشک مالیده می‌شود تا پوست را مرطوب و نرم نگه دارد و موها را پرپشت‌تر و محافظت‌ کند. بعضی از آن برای تسکین اگزما یا درمان آبله‌مرغان استفاده می‌کنند.


اما جنگل به‌تدریج تحلیل رفته است. درختان، میوه کمتری می‌دهند و شاخه‌هایشان از تشنگی تاب‌خورده است. در بسیاری از نقاط، زمین‌های کشاورزی جای درختان را گرفته و مزارع مرکبات و گوجه‌فرنگی که بسیاری برای صادرات کشت می‌شوند، گسترش یافته‌اند.
روستاها زمانی جنگل‌ها را به‌صورت جمعی مدیریت می‌کردند و قوانین چرا و برداشت وضع می‌کردند، اما اکنون این نظام در حال فروپاشی است.

جنگل ۴۰ درصد کوچک‌تر شد


کشورهای دیگری هم آرگان دارند؛ مثل الجزایر که مکان طبیعی بسیار محدودی دارد و هم‌اکنون پروژه‌های کاشت در آن در جریان است. کاشت آرگان در اسپانیا، تونس و مکزیک هم در قالب کشت محدود تحقیقی دنبال می‌شود و در مواردی درختان توانسته‌اند با زیستگاه سازگار شوند. اما مراکش زیستگاه اصلی و گسترده جنگل‌های آرگان را در خود دارد. هرچند جنگلی که در آستانه قرن گذشته حدود چهارده هزار کیلومترمربع گسترده بود، اکنون ۴۰ درصد کوچک‌تر شده است. دانشمندان هشدار می‌دهند که درختان آرگان شکست‌ناپذیر نیستند.


«زبیده شاروف»، شیمی‌دانی که در دانشگاه «محمد پنجم» رباط روی آرگان تحقیق می‌کند، می‌گوید: «ازآنجاکه درختان آرگان مانند پرده‌ای سبز بخش بزرگی از جنوب مراکش را در برابر پیشروی صحرای بزرگ حفاظت می‌کردند، ناپدیدشدن آرام آنها اکنون یک فاجعه محیط‌زیستی به‌شمار می‌رود.»


تغییراقلیم بخشی از مشکل است. هر سال میوه‌ها و گل‌ها زودتر از همیشه جوانه می‌زنند؛ با افزایش گرمایش، فصل‌ها از هماهنگی خارج شده‌اند.
بزهایی که در پراکندن دانه‌ها نقش دارند، می‌توانند مخرب هم باشند، به‌ویژه اگر پیش از رشد کامل، نهال‌ها را بخورند. دامداران و گردآورندگان میوه از مناطق خشک‌تر گریخته‌اند و وارد زمین‌هایی جدید شده‌اند. از همین رو، چرای بی‌رویه تشدید شده است.
جنگل‌ها همچنین با تهدید شترهایی روبه‌رو هستند که ثروتمندان منطقه آنها را پرورش می‌دهند. به‌گفته شاروف، شترها گردنشان را میان شاخه‌های درختان می‌کشند، شاخه‌ها را کامل می‌جوند و آسیبی ماندگار بر جای می‌گذارند.

طلای مایع در جیب برندها


بخش زیادی از روغنی که زنان تولید می‌کنند، از طریق دلالان به شرکت‌ها و زیرمجموعه‌های «لورآل»، «یونیلیور» و «استی‌لودر» می‌رسد تا در قالب محصولات مختلف به فروش برسد.
کارگران می‌گویند سودها به جایی دیگر روانه می‌شود و آنها درآمد ناچیزی دارند. تعاونی‌ها می‌گویند بخش زیادی از این فشار ناشی از افزایش قیمت‌هاست. قیمت یک بطری یک‌لیتری اکنون ۶۰۰ درهم مراکش (۶۰ دلار) است؛ درحالی‌که سه دهه پیش فقط ۲۵ درهم (۲.۵ دلار) بود. محصولاتی که با روغن آرگان ترکیب شده‌اند، در خارج از کشور با قیمت‌های بسیار بالاتری فروخته می‌شوند.
شرکت‌های تولید لوازم آرایشی، آرگان را گران‌ترین روغن گیاهی بازار می‌نامند. همه‌گیری کرونا تقاضا و قیمت‌ها در بازار جهانی را به‌هم ریخت و باعث شد بسیاری از تعاونی‌ها تعطیل شوند. مسئولان تعاونی‌ها می‌گویند در شرایطی که خشکسالی میزان روغن قابل استخراج از هر میوه را کاهش داده، رقبای تازه‌ای بازار را اشباع کرده‌اند.


تعاونی‌ها راه‌اندازی شدند تا به زنان دستمزد پایه بدهند و آنها را هر ماه در سود سهیم کنند. اما «جمیله اید بروس»، رئیس اتحادیه تعاونی‌های زنان تولیدکننده آرگان، می‌گوید فقط تعداد کمی از آنها بیش از حداقل دستمزد ماهانه در مراکش درآمد دارند. «پول را کسانی درمی‌آورند که محصول نهایی را می‌فروشند.»
برخی کسب‌وکارها هم می‌گویند شرکت‌های چندملیتی بزرگ از قدرت خود برای تعیین قیمت‌ها و کنار زدن دیگران استفاده می‌کنند.
«خدیجه سای»، یکی از مالکان تعاونی «آجورد»، می‌گوید نگرانی‌ها درباره انحصار بازار جدی است: «با فقرا برای تنها چیزی که از آن ارتزاق می‌کنند، رقابت نکنید. وقتی مدل کسب‌وکار آنها را می‌گیرید و به‌خاطر پولتان بهتر انجامش می‌دهید، این دیگر رقابت نیست؛ فقط حذف آنهاست.»
طبق داده‌های تعاونی‌های محلی، شرکتی به‌نام «اُلوا» ۷۰ درصد بازار صادرات را در دست دارد. تعاونی‌ها می‌گویند تعداد کمی از رقبای دیگر توانایی پاسخگویی به سفارش‌های بزرگ برندهای جهانی را دارند.
یکی دیگر از مشکلات، زنجیره تأمین است. «اید بوروس»، رئیس اتحادیه تعاونی‌های زنان تولیدکننده آرگان می‌گوید: «بین زن روستایی و خریدار نهایی چهار واسطه وجود دارد. هرکدام سهمی می‌برند. تعاونی‌ها توانایی انبارداری ندارند. بنابراین، کالا را ارزان به کسی می‌فروشند که پول را از پیش می‌دهد.»

چالش‌های فزاینده، راه‌حل‌های محدود


روی تپه‌ای مشرف به اقیانوس اطلس، کامیون آب‌رسانی دولتی میان ردیف‌های درختان حرکت می‌کند و گاه‌گاهی متوقف می‌شود و نهال‌هایی را که تازه شروع به جوانه زدن کرده‌اند، آبیاری می‌کند.
این درختان بخشی از پروژه‌ای است که مراکش از سال ۲۰۱۸ آغاز کرده است؛ کاشت ۱۰۰ کیلومترمربع آرگان در اراضی خصوصی مجاور جنگل‌ها. برای حفظ آب و بهبود باروری خاک، درختان آرگان در ردیف‌هایی متناوب با گیاه کاپر کاشته شده‌اند؛ تکنیکی که «کشت مخلوط» یا «کشت هم‌زمان» نامیده می‌شود.
هدف این است که پوشش جنگلی گسترش یابد و اثبات شود که آرگان، اگر به‌درستی مدیریت شود، می‌تواند منبع درآمد قابل‌اطمینانی باشد. مقام‌های رسمی امیدوارند این کار فشار بر منابع عمومی را که بیش‌ازحد بهره‌برداری شده‌اند، کاهش دهد و دیگران را برای سرمایه‌گذاری دوباره در زمین متقاعد کند. انتظار می‌رفت درختان امسال شروع به محصول‌دهی کنند، اما به‌دلیل خشکسالی این اتفاق نیفتاد.
«لیدیا گروسمن» در گزارشی با تیتر «درختان آرگان ریشه‌ای عمیق در توسعه پایدار مراکش دارند»، در وب‌سایت High Atlas Foundation نوشته است: «اگرچه اهمیت درختان آرگان برای توسعه پایدار مراکش روشن است، برخی پژوهشگران از استراتژی ملی توسعه صنعت روغن آرگان انتقاد کرده‌اند که آن را بیش‌ازحد تجاری‌سازی‌محور و به زیان مالکیت محلی تولید آرگان می‌دانند.»

تغییراقلیم با جنگل آرگان چه کرد؟


وب‌سایت خبری میدل‌ایست‌آی (Middle East Eye) نیز پیش‌ازاین درباره اثر تغییراقلیم بر آرگان نوشته بود و اینکه اکنون زنان مراکش بیش از دیگران پیامدهای این پدیده را احساس کرده‌اند.
«شریف حرّونی»، استاد و پژوهشگر در مؤسسه کشاورزی و دامپزشکی حسن دوم در شهر اگادیر، سال‌هاست که جنگل آرگان را مطالعه می‌کند و می‌گوید: «در شصت سال گذشته، یعنی بین سال‌های ۱۹۶۰ تا ۲۰۲۰، دما در بخش‌هایی از جنگل آرگان بیش از دو درجه افزایش یافته و بارندگی ۲۰ درصد کاهش داشته است. در کنار جنگل‌زداییِ ناشی از فعالیت‌های انسانی، این ارقام نشان می‌دهد چرا بهره‌وری این ناحیه جنگلی کاهش یافته است.»
دولت مراکش طرح‌هایی برای جنگل‌کاری دوباره در این منطقه دارد، اما این برنامه‌ها در کوتاه‌مدت مشکل دائمی کم‌آبی یا جنگل‌زدایی را حل نخواهد کرد.
حرّونی می‌گوید: «در شصت سال گذشته، سطح سفره‌های آب زیرزمینی به‌طور چشمگیری کاهش یافته و همین مسئله، منطقه را با دشواری شدید روبه‌رو ساخته است. برداشت بیش‌ازحد از این منابع باعث شده سطح آب آنها مدام پایین‌تر برود و حالا حتی درختانی که ریشه‌های ژرف دارند، از این سفره‌ها محروم شده‌اند.»
بااین‌حال، زنانی که با درخت آرگان کار می‌کنند با مسائل درهم‌تنیده زیادی روبه‌رو هستند. تقاضای جهانی برای روغن همچنان بالاست و آنها را مجبور می‌کند با شرکت‌های بین‌المللی رقابت کنند، درحالی‌که بهره‌وری جنگل کاهش یافته و جنگل‌زدایی همچنان ادامه دارد.
درنهایت، ازدست‌رفتن جنگل آرگان به‌خاطر تغییراقلیم، بهره‌برداری بیش‌ازحد، یا ترکیبی از هر دو، هم فاجعه‌ای محیط‌زیستی است و هم زندگی زنانی را که در صف مقدم این صنعت هستند، به‌شدت تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha