به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری، محمد جعفری 40روز پس از قتل جوان ورزشکار در منطقه درکه توسط زورگیرانی که قصد سرقت گوشیاش را داشتند، تلاشها برای دستگیری عامل اصلی جنایت ادامه دارد. این در حالی است که مادر مقتول همچنان قتل تنها پسرش را باور ندارد و چشمانتظار است تا قاتل دستگیر شود.
شامگاه هفتم تیرماه امسال سروش ستوده، از مربیان مشهور رشته بدنسازی سوار بر موتورسیکلتش در یکی از خیابانهای منطقه درکه در شمال تهران منتظر دوستش بود که زورگیران به او حمله کردند. یکی از سارقان گوشی سروش را قاپید و سوار موتورسیکلتی شد که منتظرش بود اما سروش تلاش کرد مانع فرارشان شود و در این شرایط بود که آنها با 3ضربه چاقو او را به قتل رساندند و گریختند.
دستگیری نخستین متهم
لحظاتی پس از گزارش این قتل، به دستور بازپرس جنایی پایتخت گروهی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تلاش خود را برای دستگیری عاملان جنایت آغاز کردند. آنها با استفاده از تصاویر دوربین مداربسته موفق به شناسایی هویت 2 متهم شدند و چند روز بعد یکی از آنها را دستگیر کردند. او ضمن اعتراف بهدست داشتن در این زورگیری مرگبار گفت که قتل را همدستش مرتکب شده است. در این شرایط تلاشها برای دستگیری قاتل فراری ادامه پیدا کرد
.
پسرم قرار بود داماد شود
منیژه علیجعفری، مادر سروش که روزها و شبهای سختی را میگذراند، از حال و هوای این روزهایش میگوید: سروش متولد سال 75بود و از همان اول هم به ورزش علاقه داشت. در ادامه مدرک بینالمللی گرفت و مربی شد. او همیشه تلاش میکرد محبوب و با شخصیت باشد. بهخصوص از 5سال قبل که پدرش فوت شد، مرد خانواده ما شد. میگفت شما وظیفه خودتان را انجام دادید و حالا من باید به همهچیز برسم و از شما حمایت کنم.
این مادر داغدار ادامه میدهد: پسرم اخیرا نامزد کرده و قرار بود تا یک سال آینده ازدواج کند و انگیزههایش بیشتر شده . میگفت دوست دارم بچهدار شوم. من میتوانم پدر خوبی باشم. زندگی سالمی داشت و فقط ورزش میکرد. شنیده بودم که سروش محبوب است اما نمیدانستم تا این حد، چون در مراسم سروش بیشتر از 600نفرآمده بودند.
آخرین دیدار در سردخانه
وقتی حرفهای مادر سروش به اینجا میرسد گریه امانش را میبرد: شب حادثه نامزدش تماس گرفت و گفت سروش از روی موتور افتاده. دلشوره گرفتم و رفتم بیمارستان. حس کردم وضعیت عادی نیست. اسم جنازه شنیدم. باورم نمیشد. تا اینکه بالاخره به من گفتند که سروش به قتل رسیده. اصرار کردم که باید پیکر پسرم را ببینم و هر طور بود در سردخانه پیکر سروش را به من نشان دادند. بغلش کردم. در گوشش با او صحبت کردم. حالم بد شد. همان موقع بود که از پلیس آگاهی آمدند و گفتند مادر قول میدهیم که قاتل را دستگیر کنیم.
سرقت ناجوانمردانه
مادر سروش در ادامه میگوید: آن شب سروش رفته بود مجتمعی که کلاس داشت، 10دقیقه زود رسیده بود و منتظر بود تا سر وقت وارد شود. در همان چند دقیقه گوشیاش را چک میکرد. همان موقع من به سروش پیام دادم که خوبی؟ گفت خوبم و... و این آخرین پیامهای من و پسرم بود و بعد از آن او توسط سارقان به قتل رسید. آنها با چاقو به بازو، سینه و شاهرگش زده بودند و خونریزی شدید باعث مرگش شده بود. درست در همان لحظات که من در خانه بودم احساس کردم قلبم درد گرفت. این لحظات درست همان موقعی بود که پسرم هدف چاقوی سارقان قرار گرفت و جانش را از دست داد. انگار چاقو را به قلب من زدند و این خیلی حس بدی بود که پسرم آن موقع تنها بود و کسی نبود که کمکش کند.
مکث
درخواست از پلیس و دستگاه قضایی
با اینکه 40روز از قتل سروش گذشته اما هنوز مادرش نتوانسته با این غم بزرگ کنار بیاید. حالا فقط یک خواسته دارد و آن هم دستگیری قاتل است. او میگوید: درخواست دارم که هرچه سریعتر قاتل پسرم دستگیر شود و خواسته من قصاص است. پسر من را به عمد به قتل رساندهاند. اگر چاقو را به قسمت دیگری از بدن پسرم میزدند شاید میشد گذشت کرد اما وقتی چاقو را به شاهرگش زدند نشان میدهد که قصد قتل داشتند. آن هم بهخاطر یک گوشی موبایل. ظاهرا قاتل قبلا هم دست به سرقت زده بود و تازه 2ماه قبل از شب حادثه آزاد شده که دست به این کار زده است . پلیس و دستگاه قضایی تلاش زیادی انجام دادهاند اما توقع دارم که تلاششان را بیشتر کنند؛ چرا که این قاتل در جامعه آزاد است و ممکن است به افراد دیگری هم آسیب بزند. چرا باید جوان من از بین برود اما این جانی در خیابان رها باشد؟
نظر شما