به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان ملی، خاموشیهای دوساعته و بعضا چند ساعته دیگر به بخش عادی این روزهای تابستان پایتخت نشینان تبدیل شده است. هرچند که این خاموشیها تنها مختص تهران نیست. اما بسیاری از مناطق تهران، که در سالهای گذشته خاموشیهای کمتری را شاهد بودند و یا برخی از آنها اصلا برقشان قطع نمیشد، امسال در کنار دیگر همشهریان خود، روزهای بیآب و برق بسیاری را پشتسر گذاشتند. حالا طبق اخبار غیررسمی که در میان برخی افراد شنیده میشود، حتی گفته شده است که امکان دارد این قطعیها به 4ساعت در روز هم برسد. هرچند قطعیهای برق هنوز به آخرهفته نرسیده است، اما برخی شهروندان هرروز چندساعت برق ندارند و در پی قطع برق، آبشان هم یا به طور کامل قطع میشود و یا با افت فشار قابل توجهی روبهرو است. این میان حتی نصب پمپ آب هم نتوانست تاثیر چندانی در افزایش فشار آب داشته باشد.
درحالی آخرین هفته از مرداد گرم را سپری میکنیم، که همچنان قطعیها در زندگی عادی شهروندان اختلالاتی را به وجود آورده است و این مساله هرروز بخش بیشتری از جامعه را درگیر میکند. به طوری که قطعیهای مکرر برق در مراکز درمانی سبب آسیب جدی و اختلال در خدمات درمانی به بیماران شده است.
به طوری که برخی بیمارستانها نمیتوانند آن خدماتی را که در روزهای عادی به بیماران ارائه میدادند در زمان قطعیهای برق بدهند و همین مساله بر زندگی برخی افراد که نیازمند دریافت خدمات پزشکی مداوم هستند، اثر گذاشته است. فردی که به بیماری خونی مبتلاست و ماهی یکبار باید یک شب در بیمارستان بستری شود، میگوید که در ماههای اخیر به دلیل مشکلاتی که بیمارستان با آن روبهرو بوده است، مجبور شده تا صبرکند و یا زمان دیرتری خون مورد نیازش را دریافت کند. همین مساله سبب شده است که چندروز بیشتر با ضعف جسمانی بیماریاش که ترجیح میدهد نامش را بیان کند، دست و پنچه نرم کند. این درحالی است که باید به مشکلات همسرش و امورات خانه هم رسیدگی کند.
قطعیهای مکرر برق در برخی منازل شهروندان، به وسایل برقی از جمله یخچال آسیبهای جدی را واردکرده است. یکی از شهروندان به «آرمان ملی» میگوید که به دلیل اینکه روزی دوساعت برق قطع میشود. یخچالمان مدام روشن و خاموش میشد و ما هم خیال کردیم اتصالی دارد. در نهایت تعمیرکار آمد و گفت که برقش دچار مشکل شده است و مجبور شدیم حدود 5 میلیون تومان برای تعمیرش هزینه کنیم.
سهم کودکان از بیبرقی
جمعه است و نوهها خانه مادربزرگ جمع شدهاند، که نوه بزرگتر میگوید: امروز که قرار نیست برق بره؟ مادربزرگ که اضطراب قطعی برق هم به دیگر اضطرابهای این تابستانش افزوده شده است، میگوید: نه عزیزم بهمون برنامه میدن! فعلا آخرهفتهها جایزه مون اینه که برق نمیره! البته اگر بچههای خوبی باشید. نوه کوچکتر اما به سمت کلیدهای برق میرود و همه را خاموش میکند و میگوید بچهها برق رفت! بچهها میخندند. یکیشان میگوید: الکی نگو کولر روشنه! البته کولر هم در این گرما آنقدر بیجان است که حتی دوقدم آن طرف ترش را هم خنک نمیکند!
بچهها تصمیم میگیرند به حیاط بروند و آب بازی کنند! مثل ما که قدیمها حوض کوچک و آبی رنگ خانه مادربزرگ را میشستیم و یک روز گرم آن را آب میکردیم و دور اطلسیهای داخل حیاط میچرخیدیم و آب بازی میکردیم. بچهها تا اسم آب بازی را میآورند، پدربزرگ میگوید که: آب کمه نمیشه آب بازی کنید. در نهایت قول میدهند که آب کم مصرف کنند و پدربزرگ هم رضایت میدهد که کمی آب بازی کنند، ولی حواسشان باشد که باز دوباره سازمان آب و فاضلاب اخطار ندهد که اگر بازهم آب زیاد مصرف کنید، مجبور میشویم آبتان را قطع کنیم!
حالا بازی اداره آب و برق تهران با روح و روان شهروندان در گرمترین روزهای سال، تبدیل به خاطرهای تلخ در دل تابستان1404 شده است. تابستانی که آغازش با روزهای آخر جنگ دوازده روزه همراه بود و در ادامه برای شهروندانی که هنوز خواب تلخ جنگ را میدیدند، روزهای پرچالشی بود.
حالا شهروندان تهران و دیگر شهرهای ایران همچنان در میان گرمای مرداد، چشم انتظار شهریوری خنک و بیدغدغهتر هستند. هرچند کسی از آینده خبرندارد. شاید بهترین راه این است که مانند بچهها بیآب و برقی را فراموش کنیم و با همین امکاناتی که داریم، از کاسه کاسه آب ریختن بر سر دوستان و اقوام خود بخندیم و تابستان را سپری کنیم.
بچههایی که حالا فصل تعطیلاتشان روبه اتمام است و بیشتر از ما بزرگترها از باقی مانده تابستان لذت میبرند. اما قطعا اگر آموزگارشان در مهرماه موضوع انشا را این انتخاب کند که تابستان خود را چگونه گذراندید، بچهها حتما انشاهای جالبی خواهند نوشت. انشاهایی که حتما با خاطرات تلخ روزهای جنگ هم همراه است. روزهای که همه امیدواریم دیگر تکرار نشوند.
نظر شما