در حالی که اول مهر برای بسیاری از دانش‌آموزان آغاز شوق و یادگیری است، برای دختران آسیب‌دیده شین‌آباد، تنها تداعی‌گر سوختن، بی‌توجهی و وعده‌های بر زمین‌مانده است؛ دخترانی که ۱۳ سال پس از آتش‌سوزی کلاس درس‌شان، همچنان درگیر تبعات جسمی، روحی و درمان‌های نیمه‌کاره هستند.

بوی تلخ مهر برای دختران شین‌آباد؛ ۵ دولت، اما هنوز درمانی کامل نیست

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایلنا،در ۱۵ آذر ۱۳۹۱، بخاری نفتی کلاس چهارم دبستان شین‌آباد پیرانشهر، در آتش‌سوزی هولناکی جان دو دانش‌آموز را گرفت و ۲۸ دختر خردسال را دچار سوختگی‌های شدید و مادام‌العمر کرد. حالا ۱۳ سال از آن روز تلخ می‌گذرد؛ اما زخم‌های دختران شین‌آبادی هنوز التیام نیافته‌اند.

با وجود وعده‌های متعدد از سوی پنج دولت گذشته، دختران شین‌آباد هنوز برای درمان کامل، با کمبود امکانات، عدم حمایت مالی دولت و رها شدن در مسیر درمانی نامطمئن دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

درمان متوقف؛ پزشکان بازنشسته، امکانات محدود

پدر یکی از این دختران می‌گوید:

«درمان دخترم متوقف شده چون در حال تحصیل در دانشگاه است. وقتی هم برای درمان اقدام کردیم، به کندی پیش رفت و هنوز نتیجه ملموسی نگرفته‌ایم.»

از سوی دیگر، «اسرین معروفی»، یکی از آسیب‌دیدگان، توضیح می‌دهد:

«اکنون پزشکان متخصص‌ ما بازنشسته شده‌اند و فقط در بیمارستان‌های خصوصی کار می‌کنند. اما دولت دیگر هزینه درمان در این بیمارستان‌ها را پرداخت نمی‌کند.»

دولت: درمان در خصوصی، ممنوع!

دختران شین‌آبادی می‌گویند:

«عمل‌های حساسی مانند لیزر پوست، زیبایی نیستند، بلکه حیاتی‌اند. اما چون در لیست بیمه نیستند و دولت هزینه بیمارستان خصوصی را نمی‌پذیرد، درمان متوقف شده است.»

برخی حتی به مشکلات قلبی و کلیوی مبتلا شده‌اند و به‌دلیل خطرات بیهوشی، حاضر نیستند خود را به هر رزیدنت و پزشک ناشناس بسپارند.

تحریم و کمبود امکانات؛ درمان‌های پیشرفته ممکن نیست

دستگاه‌های درمانی پیشرفته‌ای که می‌توانند در بازسازی پوست سوخته این دختران مؤثر باشند، به دلیل تحریم‌ها وارد کشور نشده‌اند.

«آمنه راک» از دختران حادثه‌دیده می‌گوید:

«برای یک دستگاه ترمیم پوست معطل مانده‌ام. می‌گویند نمی‌توانند وارد کنند. در حالی که اگر همان سال‌ها به خارج از کشور اعزام می‌شدیم، شاید اوضاع‌مان بهتر بود.»

قول‌های بی‌سرانجام برای استخدام و سهمیه دانشگاه

این دختران اکنون دانشجو هستند. وعده استخدام یا سهمیه ورود به دانشگاه هم که بارها داده شده بود، بی‌نتیجه مانده است.

«سه ماه است پیگیر نامه استخدامی هستیم. حتی دستور وزیر هم رویش هست، اما کسی کاری نمی‌کند. انگار باید فراموش شویم.»

تنها خواسته: درمان در بیمارستان خصوصی

خواسته دختران روشن است:

«ما فقط درمان درست می‌خواهیم. بیمارستان خصوصی با پزشکان آشنا، امکانات بهتر و حمایت مالی دولت.»

آن‌ها تأکید می‌کنند:

«ده نفر بیشتر نیستیم. آیا هزینه درمان ما آنقدر زیاد است که پنج دولت نتوانستند از پس آن بربیایند؟»

بازگشت تلخ مهر؛ نگاه‌های سنگین، خاطرات دردناک

برای این دختران، اول مهر یادآور کلاس درسی است که در آن سوختند، خاطراتی که با نگاه‌های آزاردهنده، طرد شدن توسط همکلاسی‌ها و بی‌مهری جامعه تکمیل شده است.

آمنه می‌گوید:

«حتی در دانشگاه هم وقتی برای اولین بار رفتم، یکی به خاطر ظاهرم جیغ زد. ما نه مادرزادی چنین بوده‌ایم و نه به اختیار خودمان این‌گونه شده‌ایم. ما قربانی بی‌کفایتی مسئولان بودیم.»

۱۳ سال از حادثه تلخ شین‌آباد گذشته، اما هنوز زخم‌های جسمی و روحی آن روز بر چهره و جان ۱۰ دختر باقی مانده است. درمان‌هایی که متوقف شده، پزشکانی که رفته‌اند، وعده‌هایی که محقق نشده‌اند، و حمایتی که هنوز نیامده است.

درخواست این دختران از دولت فعلی تنها یک چیز است: ادامه درمان در بیمارستان خصوصی با حمایت مالی کامل دولت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha