به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا،خودکشی یک پدیده پیچیده و چندوجهی است که در سالهای اخیر به یکی از دغدغههای اصلی جامعهشناسان و روانشناسان تبدیل شده است. این پدیده نه تنها در زندگی واقعی افراد بلکه در آثار هنری و رسانهها نیز حضور پررنگی دارد. رضا سلیمی طهرانی، جامعهشناس و استادیار دانشگاه، در نشست تخصصی «بازنمایی خودکشی و مرگ در هنر و رسانه و ارتباط آن با مخاطب»، که روز یازدهم آبانماه ۱۴۰۴ در فرهنگستان هنر برگزار شد، به تحلیل این پدیده و تأثیر آن بر جامعه پرداخت.
هنر و رسانه؛ تیغ دولبه در بازنمایی خودکشی
سلیمی طهرانی در این نشست با بیان اینکه رسانهها و آثار هنری میتوانند نقشهای متناقضی در مواجهه با خودکشی ایفا کنند، اظهار کرد: «تأثیر آثار هنری و رسانهای بر مخاطب، بستگی زیادی به ویژگیهای فردی و اجتماعی او دارد. خود مخاطب، با ویژگیهایی که دارد، تعیین میکند که چقدر تحت تأثیر قرار میگیرد یا به انجام خودکشی ترغیب میشود.»
او در ادامه توضیح داد که یکی از پدیدههای روانشناختی در مواجهه با خودکشی، «خودکشی تقلیدی» است که در آن فرد ممکن است از مشاهده خودکشی یک شخصیت در فیلم یا سریال، به انجام این عمل تشویق شود. با این حال، سلیمی تأکید کرد که این امر بیشتر در افرادی با ویژگیهای خاص روانی، اجتماعی و جسمی برجسته است و عوامل بسیاری مانند میزان آسیبپذیری مخاطب و رضایت او از زندگی در این زمینه تاثیرگذار هستند.
هنر به مثابه پیشگیری از خودکشی
اما سلیمی همچنین بر این نکته تأکید کرد که پرداختن به خودکشی در آثار هنری، لزوماً به معنای ترویج آن نیست. او در این باره گفت: «بسیاری از آثار هنری میتوانند به خودکشی بپردازند و در عین حال، به نوعی از پیشگیری و آگاهیبخشی در این زمینه کمک کنند. به عنوان مثال، فیلم "طعم گیلاس" عباس کیارستمی یک مواجهه هنری با خودکشی است که در آن قهرمان با دیدن تاثیرات خودکشی در زندگی یک پیرمرد، تصمیم خود را تغییر میدهد و این یک پیام پیشگیرانه به مخاطب است.»
تأثیر فضای مجازی و بازیهای خطرناک
سلیمی طهرانی همچنین فضای مجازی را بستر دیگری برای تأثیرگذاری بر نوجوانان و جوانان دانست. او بهویژه به خطرات بازیها و اپلیکیشنهای آنلاین اشاره کرد و گفت: «برخی از بازیهای آنلاین مانند "نهنگ آبی" که در مراحل نهایی از فرد خواسته میشود دست به خودکشی بزند، میتوانند تأثیرات بسیار منفی بر مخاطبان، بهویژه نوجوانان داشته باشند و آنها را به سمت خودکشی تشویق کنند.»
عادیسازی مرگ در جامعه ایران
سلیمی طهرانی با اشاره به اینکه مرگ به یک واقعیت اجتماعی برجسته در ایران تبدیل شده است، گفت: «ما مرگ را بهطور روزمره در زندگی خود میبینیم؛ از تابلوهای شهری و نقاشیهای دیواری گرفته تا مراسم سوگواری و آیینهای مختلف که همیشه در سطح جامعه حاضر هستند. این مشاهدات، تأثیرات خاصی بر ذهنیت افراد دارند.»
او در ادامه به تفاوتهای طبقات اجتماعی در مواجهه با مرگ اشاره کرد و گفت: «در طبقات فرودست، مرگ بیشتر به عنوان یک واقعیت روزمره و بهخاطر مواجهه با خطراتی مانند تصادفات، خشونت یا مواد مخدر، پذیرفته شده است. اما در طبقات متوسط، مراسمهای سوگواری به طور فردیتر و شخصیتر برگزار میشود و تمرکز بیشتر بر یادآوری خاطرات و زندگی فرد متوفی است.»
الگوهای خودکشی در طبقات مختلف اجتماعی
این جامعهشناس همچنین به تفاوت الگوهای خودکشی در طبقات اجتماعی مختلف پرداخت. سلیمی بیان کرد که در طبقات فرودست، خودکشی معمولاً از سر استیصال، رنج و شرایط اجتماعی دشوار رخ میدهد. این افراد گاهی خودکشی را بهعنوان راهی برای رهایی از درد و رنج روزمره میبینند. اما در طبقات متوسط و بالا، خودکشی بیشتر میتواند ریشه فلسفی یا پوچگرایانه داشته باشد.
سلیمی طهرانی در پایان سخنان خود با اشاره به کمحساسیتی فرهنگی نسبت به مرگ در جامعه ایران گفت: «در جامعه ما، مرگ به یک موضوع عادی تبدیل شده است و بسیاری از افراد نسبت به ریسکهای مرگبار مانند تصادفات رانندگی یا بیماریها حساسیت زیادی ندارند. این کمحساسیتی میتواند در کاهش توجه به افرادی که در معرض خطر خودکشی یا آسیبهای جدی هستند، تأثیرگذار باشد.»
پرداختن به موضوع خودکشی در هنر و رسانهها میتواند تأثیرات مثبت و منفی مختلفی بر مخاطب داشته باشد. در حالی که ممکن است برخی آثار بهطور ناخودآگاه افراد را تشویق به انجام این عمل کنند، آثار دیگری مانند فیلمهای پیشگیرانه میتوانند آگاهیبخشی و کمک به جلوگیری از خودکشی باشند. به علاوه، افزایش حساسیت اجتماعی نسبت به مرگ و آسیبهای آن میتواند در پیشگیری از این پدیده در جامعه موثر باشد.

نظر شما