به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران، در سالهای اخیر، وضعیت زنان در جامعه ایران شاهد دگرگونیهایی بوده که نه تنها در آمارهای آموزشی و اشتغال، بلکه در ساختارهای اجتماعی و فرهنگی نیز قابل ردیابی است. بررسی این روند نشان میدهد که حضور زنان در عرصههای علمی، دانشگاهی و حرفهای به مرحلهای رسیده که بسیاری از پژوهشگران علوم اجتماعی از آن بهعنوان «دگرگونی نسلی در موقعیت زنان» یاد میکنند.
جامعه طی سه دهه گذشته با مجموعهای از تغییرات آرام اما اثرگذار روبهرو بوده است. دکتر طاهره رستمی، جامعهشناس و عضو پژوهشکده علوم بهداشتی جهاد دانشگاهی، در تحلیل شرایط کنونی زنان ایرانی میگوید: «این تغییرات نه حاصل تصمیمهای یکباره، بلکه نتیجه تراکم تدریجی فرصتها، ارتقای سطح سواد و رشد آگاهی اجتماعی زنان است.» به نظر رستمی وقتی وضعیت امروز زنان را با سالهای دور مقایسه میکنیم، با واقعیتی کاملاً متفاوت روبهرو هستیم. زنان در گسترهای از رشتههای دانشگاهی، مشاغل تخصصی و فعالیتهای اجتماعی حضور دارند. این حضور تنها افزایش عددی نیست، بلکه نوع مشارکت و کیفیت نقشآفرینی آنان نیز دگرگون شده است.
یکی از شاخصهای مهم این تحول، حضور گسترده زنان در دانشگاههاست؛ حضوری که از اوایل دهه 80 بهطور ثابت از مردان پیشی گرفته و اکنون در برخی حوزهها به مرزهای بیسابقه رسیده است. دکتر رستمی معتقد است این تغییرات در ورودی دانشگاهها تنها یک روند آماری نیست، بلکه بر نگرش خانوادهها، نقش دختران در ساختار اجتماعی و مسیر آینده آنان تأثیر گذاشته است.
او میگوید: «اینکه خانوادههای ایرانی تحصیل دختران را سرمایهای بلندمدت میدانند، یکی از مهمترین دلایل این تغییر است. این نگاه موجب شده دختران از مقاطع پایه تا تحصیلات عالی مسیری پایدار و مستمر را طی کنند و بخش بزرگی از نیروی متخصص کشور را تشکیل دهند.»
رستمی، یکی از حوزههایی را که زنان بیشترین نقش را در آن یافتهاند، سلامت و علوم پزشکی میداند. او توضیح میدهد: «طی سالهای اخیر، بخش قابل توجهی از دانشجویان رشتههای پزشکی، پرستاری، مامایی و داروسازی زنان بودهاند و اکنون در مراکز درمانی، آموزش پزشکی و شبکههای بهداشتی سراسر کشور حضور فعال دارند. زنان تحصیلکرده در حوزه سلامت هم بهعنوان متخصص و هم بهعنوان محور تربیت و مراقبت در خانواده ایفای نقش میکنند. این ویژگی باعث شده ارتقای سواد سلامت زنان تأثیری فراتر از فرد و حتی خانواده داشته باشد و به سطح جامعه منتقل شود.»
بازار کار؛ حضور کمتر اما مؤثرتر
اگرچه نرخ کلی اشتغال زنان در ایران هنوز فاصلهای با میانگین جهانی دارد، اما نوع مشاغلی که زنان امروز به آنها دست یافتهاند نسبت به گذشته کاملاً متفاوت است. زنان اکنون در بخشهای تخصصی، علمی و مدیریتی بیش از هر زمان دیگری حضور دارند. دکتر رستمی با اشاره به این تغییرها میگوید: «آنچه امروز اهمیت دارد، افزایش کیفیت فرصتها برای زنان است. بخش عمده زنان شاغل در ایران در حوزههای آموزش، پزشکی، پژوهش، فناوری و خدمات تخصصی فعالیت دارند. این یعنی زنان در جایگاههایی قرار گرفتهاند که اثرگذاری اجتماعی بیشتری دارد.»
او همچنین به نقش مهم کسبوکارهای نوپا، کارآفرینی خانگی و فعالیتهای اینترنتمحور در ایجاد فرصتهای تازه برای زنان، بویژه در شهرهای کوچک اشاره میکند. این روند به باور او بستری جدید برای مشارکت اقتصادی زنان فراهم کرده و میتواند در آینده گسترش پیدا کند.
حضور اجتماعی؛ شکلگیری نسل جدیدی از کنشگران زن
علاوه بر حوزههای رسمی، رشد فعالیت زنان در انجمنهای علمی، سازمانهای مردمنهاد، گروههای داوطلبانه و نشستهای تخصصی نیز نشاندهنده تغییرات چشمگیر در سرمایه اجتماعی زنان است. دکتر رستمی معتقد است این حضور، نقش مهمی در تغییر الگوهای ذهنی دختران نوجوان دارد: «وقتی دختران در شهرها و حتی روستاها زنان موفق را در حوزههای مختلف میبینند، نوعی بازتعریف از آینده خود پیدا میکنند. این الگوهای عینی، بخش مهمی از شکلگیری هویت اجتماعی نسل جدید زنان را تشکیل میدهد.»
با وجود همه این پیشرفتها، این جامعهشناس تأکید میکند که زنان همچنان با چالشهایی نظیر محدودیت فرصتهای مدیریتی، دشواریهای اشتغال پایدار، کلیشههای جنسیتی و مشکلات تعادل میان نقشهای خانوادگی و حرفهای روبهرو هستند.
او میگوید: «روند کلی جامعه نشاندهنده حرکت مثبت است، اما این مسیر نیازمند سیاستگذاری دقیقتر، حمایتهای ساختاری و برنامهریزی برای تقویت فرصتهای برابر است.» رستمی در جمعبندی تحلیل خود توضیح میدهد: «جامعه ایران در حال تجربه نوعی سرمایهگذاری بلندمدت بر ظرفیتهای زنان است. این سرمایهگذاری در قالب تحصیلات، سلامت و مهارتهای حرفهای خود را نشان میدهد و هرچند هنوز همه این ظرفیت بالفعل نشده، اما آینده ایران در حوزه مدیریت، علم و توسعه بدون نقش پررنگ زنان قابل تصور نیست.» به باور این جامعهشناس، نسل جدید زنان ایرانی اکنون در حال بازتعریف نقش خود در جامعه است؛ «نقشی که با علم، آگاهی، مسئولیت اجتماعی و چشماندازی امیدآفرین همراه شده و مسیر توسعه کشور را در سالهای آینده تحت تأثیر قرار خواهد داد.»
نیازمند تعریف الگوی سوم برای زنان هستیم
با الگوی زن تراز انقلاب اسلامی فاصله داریم. سمیه السادات حسنی حلم کنشگر اجتماعی و عضو کانون تکریم زن و خانواده با بیان این مطلب به «ایران» میگوید: «سالهاست که بحث الگوی سوم مدنظر رهبر معظم انقلاب مطرح است. حتی این مورد در بیانات بنیانگذار انقلاب هم مطرح شده بود. امام خمینی(ره) سال 58 در سالروز ولادت حضرت زهرا(س) در دیدار با زنان مطرح کرده بودند که زن انقلاب اسلامی با تأسی به حضرت زهرا(س) در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی میتواند موفق باشد. ایشان زن تراز انقلاب اسلامی را زنی دانستند که مباحثه و مجادله کند، یعنی توانمندی زن ایرانی را منحصراً در ابعاد خانوادگی یا اجتماعی ندیدند. بارها در دیدگاه امامین انقلاب همه مسائل مربوط به زنان توأمان مورد توجه قرار گرفته است.»
این کنشگر حوزه زنان با بیان اینکه همه پیشرفتهای زنان بعد از انقلاب اصلاً قابل انکار نیست میگوید: «در دیدار هفته گذشته رهبری انقلاب با زنان هم به این نکته اشاره شد که پیشرفتهای زنان در کل تاریخ ایران بینظیر بوده و به هیچ وجه قابل انکار نیست. با این اوصاف اگر ما مسائلی را مطرح میکنیم، هدفمان رسیدن به زن تراز انقلاب اسلامی است. نگاهی به آمار تحصیلات زنان و حضور آنها در فضای حکمرانی و مناصب مدیریتی همه مؤید این مطلب است. اما هنوز با جامعه ایدهآل فاصله داریم.» حسنیحلم تأکید میکند: «ما اصرار داریم حضور زنان را در مناصب مدیریتی داشته باشیم اما نگاهمان درصدی نیست. تأکیدمان هم به این دلیل است که حتماً باید در جایی که مشکلات نیمی از جمعیت ایران طرح میشود، زنانی که فهم درستی از مسائل زنان دارند حضور داشته باشند، زیرا وقتی مردان یا افرادی که اطلاعی از مسائل زنان در همه ابعاد آن ندارند در جایگاه مدیریتی و تصمیمگیری قرار میگیرند اولویتبندی مشکلات و رسیدن به راهکارها به شکل صحیح طراحی نمیشود.»
باید برای دخترانمان هویتسازی کنیم
عضو کانون تکریم زن و خانواده با بیان اینکه هویت مسأله مهم بعدی است، میگوید: «چگونه باید به دخترانمان هویت بدهیم؟ متأسفانه در مجامعی که مردان حضور دارند، کمتر رد پایی از زنان دیده میشود، به طور مثال اگر در مجموعه هایی چون شورای عالی قضایی، مجلس خبرگان و شورای نگهبان زنان حضور داشته باشند می تواند شایستگی زنان کشورمان را بیش از پیش نشان دهد. الحمدلله طبق قانون اساسی و شرع مقدس و نگاه امامین انقلاب هیچ منع قانونی و حاکمیتی برای این موضوع وجود ندارد.»
او با تأکید بر تصویرسازی از زن تراز انقلاب میگوید: «ما چه تصویرسازی درستی از دختر و زن تراز انقلاب ارائه دادهایم، منظورم این نیست که همه دختران باید برای این مناصب آماده باشند، اما از این منظر میتوانیم در حیات اجتماعی عزت و کرامت را به دختران جامعه تزریق کنیم. در کنار آن میتوانیم این تصویر را ایجاد کنیم که این زن موفق توأمان در فضای خانوادگی هم همسر، مادر و موفق است. ما نمیخواهیم زن را از نقش اصلی خود جدا کنیم.» این پژوهشگر حوزه زنان با بیان اینکه فعالیتهای اجتماعی و کنشگری زنان هم باید حتماً در جامعه گسترش پیدا کند، میگوید: «یعنی در کنار آن مناصب باید دقت کنیم که نمیخواهیم همه زنان مانند مردان از صبح تا شب مشغول باشند چون معیشت بر عهده مرد خانواده است. اما میخواهیم در فضاهایی که زن میتواند از تواناییهای خود استفاده کند جامعه این قابلیت را برای او ایجاد کند.»
این کنشگر با اشاره به مرز باریک بین زن قوی خارقالعاده و زن توانمند میگوید: «در کنار معرفی الگوها برای دخترانمان باید حواسمان به نسخههایی که خارق العاده بودن را برای زنان و دختران تبلیغ میکنند باشد و از رشد این نگاه جلوگیری کنیم. زن نمیتواند توأمان همه مسائل را به دوش بکشد، یعنی او نمیتواند چند فرزند داشته و در فضای خانه عالی باشد و هم در فضای اشتغال و مدیریتی کار خود را به نحواحسن انجام دهد. باید از ارائه این الگوها در جامعه اجتناب کنیم. این تنها با ارائه الگوهای در دسترس از زنان فعال مقدور است. باید الگوی سوم ارائه دهیم. در حقیقت منظورمان از فعالیت اجتماعی منزوی نبودن زن ایرانی است. زیرا زن ایرانی بجز مناصب مدیریتی و اثرگذاری در حکمرانی حتی میتواند در امور شهر و محله خود فعال باشد و نسبت به این مسائل بیتفاوت نباشد.» حسنی حلم در تعریف زن تراز انقلاب معتقد است که حتی یک زن عشایر میتواند در تعریف زن الگوی سوم قرار گیرد، او میگوید: «در نسخههای متعدد میتوانیم الگوی تراز زن انقلابی را روایتگری کنیم، مثلاً یک زن عشایر هم میتواند الگوی سوم باشد، الگوهای ما میتوانند متشکل از همه زنان باشد، حتی زنی که هنوز نتوانسته ازدواج کند اما در اجتماع فعالیت میکند یا زن سرپرست خانواری که بار زندگی را به دوش میکشد میتوانیم با روایتهای جذاب از این زنان نسخههایی از الگوی سوم زنان را تعریف کنیم.» او با تأکید بر اینکه باید از دیدگاههای افراط و تفریط در حوزه زنان اجتناب کنیم میگوید: «باید از دیدگاههایی که یا زن را بیرون از خانه تعریف میکنند و یا آنها را به فرزندآوری تشویق میکنند پرهیز کنیم. هر دو این دیدگاهها زنگ خطری است که نباید بگذاریم جامعه به آن مبتلا شود. یعنی الگوی نه شرقی و نه غربی را باید در حوزه زنان دنبال کنیم. زنان موفق ایرانی باید توأمان در هر دو عرصه فعالیت کنند.»

نظر شما