به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد، آسفالت جادهای در «منطقه حفاظت شده آبشار » در سوادکوه مازندران در حالی واکنش فعالان محیط زیست مازندران را برانگیخت که مدیرکل حفاظت محیط زیست این استان میگوید هنوز هیچ مجوزی برای عملیات داده نشده و موضوع در دست بررسی است. با اینهمه به نظر میرسد اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران، مانند تمام تشکیلات محیطزیست و منابع طبیعی در سراسر ایران، برای آسفالت کردن این جاده، تحت فشار قرار دارد. فشارهایی که طی سالهای اخیر آنقدر علنی شده که به سخنرانیهای برخی نمایندگان مجلس، مدیران شهری و استانی نیز کشیده شده است و واژه «محیط ایست » را توسط آنها وارد ادبیات سیاسی و اجرایی ایران کرده است و اگر نهادهای نظارتی و قوه قضایی فکری برای آن نکنند، گرداب حوادث زیستی در ایران، چرخهای غیرقابل بازگشت را بیش از پیش، رقم خواهد زد و همه را در خود خواهد بلعید.
جنگلهای بکر و ارزشمند در «منطقه حفاظت شده آبشار» در سوادکوه مازندران که کانون آبساز شهرهای اطراف و زیستگاه خرس و پلنگ و بسیاری از گونههای جانوری و گیاهی نادر است مورد هجوم ویلاداران و صاحبان قدرت قرار گرفتهاند. حالا میخواهند جاده جنگلی آن منطقه را آسفالت کنند؛ جادهای که روستای «جوارم » را در شهرهای زیراب و شیرگاه، به منطقه «بورخانی » در لفور متصل میکند، حالا با فشار بر اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران، میروند تا راه تردد و دریافت دیگر خدمات به ویلاهای خود در آن منطقه خوش آب وهوا را آسان کنند. این جاده جنگلی کم تردد به طول ۱۸ کیلومتر و فاقد طراحی مهندسی و فاقد طرح توجیهی در قلب جنگلهای کهن وانبوه و متراکم چندین میلیون ساله هیرکانی است. در اصل «جاده بهرهبرداری جنگل» بوده و در دهههای پیش، برای طرحهای بهرهبرداری چوبی مورد استفاده قرار میگرفته است، در اوایل سالهای دهه 80 به دلیل داشتن ارزشهای اکولوژیک غنی و پوشش گیاهی ارزشمند، به «منطقه حفاظت شده » ارتقا داده شد و در لیست مناطق چهارگانه سازمان حفاظت محیط زیست قرار گرفته است. هر چند برخی مسوولان آسفالت کردن این جاده را بدون درختبُری و تعریض عنوان میکنند اما کنشگران بر این باورند که آسفالت کردن این جاده جنگلی در عمل، دسترسی آسان برای نقاط کوهستانی منطقه را فراهم کرده و انواع ساخت وساز، ویلاسازی و بورس املاک و اراضی را در آن منطقه دامن خواهد زد و زمینه ایجاد «زمین خواری»های بزرگ را تشدید خواهد ساخت.
بر این اساس، آسیبهای وارده به مناطق جنگلی اطراف حتمی خواهد بود؛ ماجرایی که در بسیاری از مناطق جنگلی ایران در دهههای 70 و 80 رخ داده که «منطقه زیارت گرگان » یکی از این فجایع است.
تکرار فاجعه جاده زیارت گرگان
آنها که جاده زیارت در قلب «منطقه حفاظت شده جهاننما » را در جنوب گرگان میشناسند و فاجعهای که در آن منطقه رخ داده را دیدهاند با شنیدن خبر آسفالت هر جاده جنگلی، بر خود میلرزند. روستایی که بر اساس مستندات رسمی شورای عالی معماری و شهرسازی در سال 1399 طرح هادی مصوب آن (روستای زیارت گرگان) 46.5 هکتار بوده اما در 450 هکتار از «منطقه حفاظت شده جهاننما » ساخت و ساز شده است. براساس گزارش شورای عالی معماری و شهرسازی روند تخلفات ساخت در محور و پیرامون روستای زیارت نسبت به سال 1395 فزاینده است و اقدامات مراجع و دستگاه ذیربط استانی در این خصوص مقرون به توفیق نبوده است. این موضوع متأسفانه حتی در خصوص ساخت و سازهای خلاف دولتی نیز مصداق دارد و دامنه ساخت و سازها در پیرامون روستا بسیار فراتر از محدوده روستا و حتی حریم شهر گرگان است. جاده روستای زیارت گرگان در دهههای پیش از انقلاب به عنوان یک راه تردد روستایی مورد استفاده روستاییان قرار داشت و در دهههای پس از انقلاب و جنگ، با آسفالت شدن، زمینه برای انواع تغییر کاربری و ساخت وساز در آن فراهم شد. قدم بعدی را مسوولان شهری و استانی برداشتند که مشغول به خریدوفروش زمین در منطقه و ساخت ویلا در نقاط مختلف آن کردند. مسوولانی که گاه آنقدر قدرت داشتند که جنگلبانان و محیطبانان جرات مقابله و حتی تذکر زبانی به آنها را نداشتند.
البته از آغاز سال ۱۳۸۳ استانداری گلستان محدودیتهایی را برای ساختوساز در زیارت ایجاد کرد و گِیتی را برای جلوگیری از عبور مصالح ساختمانی در منطقه قرارداد؛ ولی آپارتمانهای 6-5 و حتی 7 طبقه سربه فلک کشیدند و بدون هیچ گونه نظارتی همچنان ساخته شدند و تا بالای آبشار مشهور زیارت گسترده شدند. به استناد آمار اداره امور اراضی گلستان در روستای زیارت، تا سال 1396 بیش از یک هزار و ۵۰۰ واحد غیرمجاز ساخته شده که مجوز کمیسیون ماده یک تبصره یک جهادکشاورزی را ندارند (خبرگزاری مهر). تخریب منابع طبیعی و زمینخواری در زیارت گرگان تا آنجا بالا گرفت که در سال 1398 کارگروه فراقوهای مبارزه با زمینخواری به پرونده ساخت و سازهای غیرمجاز در روستای زیارت گرگان ورود کرد. این جلسه در پی گزارشی بود که از ساخت و سازها و تغییر کاربریهای غیرمجاز در زیارت به دفتر مقام رهبری ارسال شده بود. روستای زیارت گرگان در ارتفاع یکهزار متری از سطح دریا قرار دارد.
خشکی هوا و اختلاف دمای 10 الی 15 درجه با شهر گرگان و فاصله کم آن با مرکز شهر، این روستا را به منطقه ییلاقی و گردشگری مشهوری تبدیل کرده است. با اینهمه نمیتوان منکر فشارهای متعددی که سازمان حفاظت محیط زیست برای هر درخواستی از سوی مافیای قدرت و زمینخواری تحمل میکند، شد. فشارهایی که اگر با مخالفت سازمان حفاظت محیط زیست مواجه شود ناله و شکایت نمایندگان و مدیران را باعث شده تا آنجا که «محیط زیست» را «محیط ایست» مینامند و از تریبونهای عمومی سر و صدایشان بلند میشود و علیه مدیران و کارشناسان و محیطبانان شکایت میکنند که «چرا با خواستههای آنها مخالفت میشود؟» اینجاست که مدیران کل و کارشناسان سازمان حفاظت محیطزیست، که در برابر متخلفان پنهان وآشکار، سازمانی بیپناه و ضعیف شده است نمیدانند باید به کدام قانون عمل کنند؟ قوانینی که طی آییننامهها و مصوبهها به آنها ابلاغ میشود یا مجموعه قوانین نانوشته و پنهانی که از سوی قدرتمداران، مافیای زمین، جنگل، آب، جاده و منابع طبیعی و حتی برخی استانداریها و بعضی نمایندگان مجلس بر آنها تحمیل میشود.
غلفت از تجربه زهرآگین روستای زیارت گرگان واقع در «منطقه حفاظت شده جهان نما » و تکرار آن در «منطقه حفاظت شده آبشار » میتواند فاجعه دیگری را برای منابع طبیعی و محیط زیست کشور آنهم در این روزهای بحرانی آب و هوا و خاک شکل بدهد که دیگر با هیچ اهرم و مناسباتی نتوان آن را حل وفصل کرد.
جاده جنگلی آبشار سوادکوه
اما آنچه کنشگران درباره جاده جنگلی آبشار میگویند زنگ خطر بزرگی را به صدا درمیآورد. جادهای کمتردد که ذینفعان کمی هم دارد، اما برخی نمایندگان مجلس در دو دوره اخیر درخواست آسفالت آن را با بهانههای مختلفی داشتهاند؛ از عناوینی چون پدافند غیرعامل و جاده جایگزین تا دسترسی آسان مردم به بیمارستان زیراب. ماجرا اما این است که زادگاه بسیاری از این افراد ذی نفوذ منطقه «لفور» است و بعضی از آنها در مناطق جنگلی هیرکانی ویلاسازی کردهاند و اکنون خواهان دسترسی آسان به بالادست هستند؛ بر این اساس میخواهند جاده در قلب هیرکانی و منطقهای حفاظت شده را آسفالت کنند. به گفته اهالی، این در حالی است که روستاهای بسیاری در منطقه سوادکوه هنوز آسفالت نشدهاند و برخی جادههای پراهمیت و پرتردد این روستاها تکمیل نشده و آسفالت کردن راهی که تنها برای تردد چند نفر است در واقع، راه باز کردن برای قاچاقچیان چوب و شکارچیان و گردشگری غیر استاندارد و دامن زدن به زمینخواری است.
نامه جمعی از استادان و کنشگران و جوامع محلی
در روزهای اخیر نامهای از سوی جمعی از استادان دانشگاه و کنشگران حوزههای محیطزیست و منابع طبیعی خطاب به بازرسی کل وزارت راه و شهرسازی ارسال شده است. در این نامه با اشاره به آسفالت جاده جنگلی جوارم به بورخانی سوادکوه، از آنها خواسته شده که جلوی این فاجعه گرفته شود.
در بخشی از این نامه آمده است: « به استحضار میرساند جاده جنگلی جوارم از روستای جوارم در حومه شهر زیرآب سوادکوه شروع و از قلب جنگلهای هیرکانی چندین میلیون ساله ایران عبور و به روستای «بورخانی لفور» در سوادکوه شمالی منتهی میشود. این جاده خاکی به طول ۱۸ کیلومتر فاقد طراحی مهندسی و فاقد طرح توجیهی در قلب جنگل کهن انبوه و متراکم چندین میلیون ساله هیرکانی، حدود 40 سال پیش با قطع هزاران درخت از گونههای نادر و کمیاب، ایجاد و منجر به خطر انداختن محیط زیست و محدود کردن پناهگاه امن و خدادادی حیوانات جنگل و به خطر انداختن جان آنها شده است. جاده مذکور فعلا یک دسترسی فرعی برای منطقه لفور محسوب میشود که مسوولان به دنبال توسعه و آسفالت نمودن آن هستند. دسترسی اصلی منطقه لفور از طریق جاده آسفالت شهر شیرگاه به لفور میباشد که با چندین انشعاب و جادههای فرعی در منطقه لفور به روستاهای متعدد دسترسی دارد. در صورت وجود اعتبار، باید آن را برای بهسازی این جاده دسترسی و حذف و اصلاح نقاط حادثهخیز هزینه کرد که یک مسیر بهینه دسترسی برای همه ساکنان دهستان لفور محسوب میشود.»
در بخش دیگری از این نامه با تاکید بر اینکه تاکنون توجیه و ضرورتهای فنی و اقتصادی توسعه و آسفالت جاده جنگلی جوارم به بورخانی در هیچ رسانه و تریبونی از سوی هیچ مقام و مسوول محلی یا استانی ارائه نشده است آمده: « این جاده در همین وضعیت موجود که تردد خودروهای سبک عمومی کمتر انجام میشود تهدیدی جدی برای جنگل، حیات وحش و حتی دامداران محلی است. در چنین شرایطی، آیا احداث جاده آسفالته در قلب یک ناحیه جنگلی بکر و چندین میلیون ساله توجیه دارد؟ متاسفانه در اخبار و رسانهها هر روز شاهد آمارهای وحشتناک از کاهش مساحت نقاط جنگلی هستیم. یعنی ما نه تنها جنگلی ایجاد یا جنگل نابود شدهای را احیا نمیکنیم بلکه همین هم که وجود دارد را نابود میکنیم. چرا هیچکس به فکر جنگل و درختان آن نیست. چرا نه تنها شاهد هیچ طرحی برای حفاظت از جنگل و درختان نیستیم بلکه بدون ملاحظات زیستمحیطی و بدون توجه به حقوق درختان و جنگل نسبت به آن تعرض و دستدرازی میشود و محل زندگی درختان مورد تهدید قرار میگیرد؟» در ادامه نامه میخوانیم: « توجه شود منطقه مورد نظر در قلب جنگل هیرکانی چندین میلیون ساله ایران واقع شده است که زیستگاه خرس و پلنگ و بسیاری از گونههای جانوری و گیاهی میباشد. در صورت آسفالت و افزایش تردد و حضور جمعیت، زبالههای زیادی در منطقه رها میشود که منجر به آسیب جبرانناپذیر به طبیعت خواهد شد. خطر آتشسوزیها هم با توجه به وضعیت خشکسالی کشور و کمبود بارندگی بسیار زیاد میشود. علاوه بر اثرات مخرب زیستمحیطی، منجر به افزایش ساختوسازهای غیرمجاز، افزایش مشکلات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و فشار بر زندگی اهالی خواهد شد. طرح آسفالت جاده جوارم به بورخانی در حالی اجرا میشود که دو الی 3 دهه قبل، دامداران محلی از جنگلها با بهانه حفظ جنگل و اضافه نمودن به مساحت جنگلی اخراج شدند و اجرای این تصمیم در زمان کنونی که جنگلهای کشور با مخاطرات زیادی از جمله خشکسالی و آتشسوزیهای متعدد مواجه میباشد جای تعجب فراوان دارد.»
به گفته نویسندگان این نامه، طرح آسفالت جاده جوارم، با اسناد بالادستی کشور که بر جلوگیری از تخریب و آلودگی محیط زیست و حفظ و احیای تنوع زیستی و نهایتا حکمرانی محیط زیستی تاکید دارند نیز در تعارض آشکار است. ماده 36 «قانون برنامه پنجساله هفتم» پیشرفت جمهوری اسلامی ایران مقرر میدارد که سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور مکلف به حفظ، احیا و توسعه جنگل در چهارچوب طرح مدیریت پایدار جنگل و جنگلداری نوین میباشد. همچنین در ماده 22 قانون مذکور نیز تاکید شده است اجرای کلیه طرحها و پروژههای توسعهای توسط دستگاههای اجرایی، بخشهای خصوصی، تعاونی و موسسات و نهادهای عمومی غیردولتی در پهنه سرزمین، مشروط به رعایت استانداردهای زیست محیطی است. همچنین، در همین ماده قانونی بیان شده که سازمان حفاظت محیطزیست موظف است با لحاظ بند 8 سیاستهای کلی محیطزیست و به منظور توسعه اقتصاد سبز و صنعت کمکربن و تقویت سازگاری و کاهش آسیبهای ناشی از تغییر اقلیم، اقدام لازم را انجام بدهد. آنها در پایان نامه تاکید کردهاند همانگونه که ملاحظه میشود نه تنها اجرای طرح مذکور در راستای قوانین بالادستی کشور برای احیای جنگل و حفظ محیطزیست تحت ماده 36 برنامه هفتم توسعه نیست؛ بلکه در تعارض و تخلفی آشکار، به دنبال از بین بردن جنگلهای چندین میلیون ساله هیرکانی نیز هست. نظر به مراتب مذکور و سعه صدر و اهتمام حضرتعالی در اجرای قوانین کشور، خواهشمند است با ورود قاطع، از ادامه این پروژه مخرب جلوگیری فرمایید.
محیط زیست مازندران: در دست بررسی است
محمدرضا کنعانی، مدیرکل حفاظت محیطزیست مازندران اما میگوید که هنوز هیچ مجوزی برای آسفالت جاده جنگلی جوارم داده نشده است. او میافزاید: « با توجه به حساسیتهای زیستمحیطی منطقه و آثار بالقوه ناشی از اجرای هرگونه عملیات عمرانی، بهمنظور بررسی دقیق ابعاد فنی، اقتصادی و زیستمحیطی موضوع، از دستگاه متولی ذیربط، طرح توجیهی درخواست شده و پرونده در حال حاضر در مرحله بررسی کارشناسی قرار دارد.» به گفته کنعانی بخشی از جاده موجود به طول حدود ۶ کیلومتر در محدوده «منطقه حفاظتشده آبشار» واقع در شهرستان سوادکوه قرار دارد و درخواست مطرحشده صرفا ناظر بر بهسازی و آسفالت جاده موجود بوده و هیچگونه احداث مسیر جدید یا توسعه عرض جاده در محدوده منطقه حفاظتشده در دستور کار قرار ندارد. مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران تاکید میکند هرگونه اقدام اجرایی، تصمیمگیری یا صدور مجوز احتمالی در این خصوص، صرفا پس از طی کامل فرآیندهای قانونی، انجام ارزیابیهای لازم و با هماهنگی و تأیید ستاد سازمان حفاظت محیط زیست انجام خواهد شد.

نظر شما