بیماران در مواجهه با پرداخت‌های خارج از توان و دسترسی نابرابر به خدمات درمانی، با چالش‌های جدی و بعضا فرساینده روبه‌رو هستند؛ درحالی که در سوی دیگر،جامعه پزشکی با مشکلاتی همچون تأخیرهای طولانی‌مدت در پرداخت مطالبات، فرسایش معیشتی و حرفه‌ای، بی‌ثباتی شغلی، خالی ماندن حدود ۹۰ درصد ظرفیت برخی رشته‌های تخصصی حیاتی و موج رو به افزایش مهاجرت پزشکان متخصص دست‌وپنجه نرم می‌کند.

انگیزه بخشی به پزشکان برای ماندن به جای رفتن

به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم، نظام سلامت کشور این روزها در یکی از پیچیده‌ترین گذرگاه‌های خود قرار گرفته است؛ جایی که فشار فزاینده هزینه‌های درمان، بیش از هر زمان دیگری بر دوش مردم سنگینی می‌کند، انگیزه پزشکان برای ادامه خدمت در داخل کشور کاهش یافته و شکاف میان قانون و اجرا، عمیق‌تر از همیشه خود را نشان می‌دهد.

بیماران در مواجهه با پرداخت‌های خارج از توان و دسترسی نابرابر به خدمات درمانی، با چالش‌های جدی و بعضا فرساینده روبه‌رو هستند؛ درحالی که در سوی دیگر،جامعه پزشکی با مشکلاتی همچون تأخیرهای طولانی‌مدت در پرداخت مطالبات، فرسایش معیشتی و حرفه‌ای، بی‌ثباتی شغلی، خالی ماندن حدود ۹۰ درصد ظرفیت برخی رشته‌های تخصصی حیاتی و موج رو به افزایش مهاجرت پزشکان متخصص دست‌وپنجه نرم می‌کند. در ادامه برای بررسی بیشتر این شرایط با دکتر محمد رئیس‌زاده، رئیس سازمان نظام پزشکی کشور به گفت‌وگو پرداخته‌ایم. ‌



در دوره ریاست جدید در سازمان نظام‌پزشکی، اولویت شما در میان چالش‌های مختلف حوزه سلامت مانند زیرمیزی، مهاجرت پزشکان و تعرفه‌ها چیست و چه راهکارهایی برای آنها در نظر دارید؟ 


هدف و فلسفه وجودی ما،حفظ و ارتقای سلامت مردم است بنابراین اولویت نخست ماهمیشه همین بوده وخواهد بود. سلامت مردم، اصل رسالت ماست و درهیچ شرایطی، حتی در میانه تلاطم بحث‌ها واختلاف‌نظرها، نباید این مأموریت اصلی فراموش شود. پیشرفت، آبادانی و اعتلای کشور و مصلحت همگان، در گرو سلامت مردمان این سرزمین است و این سلامت، به‌طور مستقیم در اختیار جامعه پزشکی قرار دارد. ازاین‌رو، تمام تمرکز و اولویت من ساماندهی جامعه پزشکی در مسیر تحقق این هدف است تا پزشکان بتوانند بدون دغدغه، در خدمت حفظ و ارتقای سلامت مردم باشند؛ به‌ویژه در شرایطی که جهان شاهد تحولات بی‌سابقه‌ای در حوزه علوم‌پزشکی است.


 
درباره چالش‌های این حوزه چه؟


چالش اصلی ما در دو سطح قابل طرح است؛ یکی در سطح راهبردی و کلان و دیگری در سطح تاکتیکی و اجرایی. در سطح کلان، مشکل اساسی این است که برخی مسئولان کشور، اهمیت حوزه سلامت و جایگاه جامعه پزشکی را به‌درستی درک نکرده‌اند.ممکن است درسخن به این موضوع اشاره کنند اما درعمل، الزامات و واقعیت‌های این حوزه را نمی‌شناسند. به‌جای آن‌که با جامعه پزشکی به‌عنوان یک سرمایه ملی، با ذهنی باز، تدبیری فاخر و رویکردی مسئولانه برخورد شود، متأسفانه شاهد مواجهه‌هایی مبتنی بر تنگ‌نظری، حسادت، منافع شخصی، ذهن‌های کوچک و نگاه‌های کوتاه‌مدت هستیم. درحالی‌که نه کمبود منابع وجود دارد و نه خلأ قانونی؛ مسیر درقانون مشخص و منابع نیز در کشور موجود است اما برخی مسئولان،صرفابه دلیل نداشتن نگاه بلندمدت وناتوانی درپذیرش یک جامعه‌پزشکی حرفه‌ای، ازاجرای قانون سر باز می‌زنند و تمرکز خود را تنها بر تخلفات محدود موجود می‌گذارند. این رویکرد، مسیری محکوم به شکست است و آینده سلامت کشور، علم پزشکی و جامعه پزشکی را به قهقرا می‌برد. برای نمونه، زمانی که درک درستی از اهمیت جراحی قلب اطفال وجود نداشته باشد، به‌سادگی پزشک از دست می‌رود و در نتیجه، قلب صدها کودک نیازمند درمان از تپش بازمی‌ایستد.


 
اصلی‌ترین مطالبه پزشکان را چه می‌دانید؟


مطالبه پزشکان فقط یک چیز است: اجرای قانون. اجرای بند ۸ قانون خدمات بیمه‌ای، ماده ۹ احکام دائمی برنامه‌های توسعه، ماده ۳۸ قانون الحاق (۲) و سیاست‌های کلی سلامت ابلاغی مقام معظم رهبری. اگر همین قوانین، با عقلانیت، سرعت و نظارت صحیح اجرا شوند، هیچ اقدام دیگری لازم نخواهد بود.



افزایش تعرفه‌ها یکی از خواسته‌های اصلی پزشکان است. در شرایطی که بیمه‌ها از زیر بار مسئولیت شانه خالی می‌کنند، برای این مسأله چه باید کرد؟ 


بیمه‌ها حق شانه خالی کردن از مسئولیت خود را ندارند. در این میان، نقش مجلس به‌عنوان نهاد ناظر بسیار کلیدی است. نمایندگان مجلس باید نسبت به اجرای قانون حساس باشند و با جدیت، بیمه‌ها را ملزم به ایفای تعهدات قانونی خود کنند.


 
علت ناتوانی بیمه‌ها را در چه می‌دانید؟ 


علت اصلی ناتوانی بیمه‌ها، دولتی بودن آنهاست؛ ساختاری که بستر فساد و بی‌مسئولیتی را فراهم می‌کند. در حال حاضر، حجم عظیمی از منابع حوزه سلامت صرف درمان‌های القایی می‌شود و بیمه‌ها بدون حساسیت هزینه آن را می‌پردازند اما برای پرداخت قیمت واقعی، خدمات پزشکی با کمبود منابع مواجه می‌شوند. این در حالی است که مقابله با این وضعیت نیازمند مسئولیت‌پذیری و مدیریت دلسوزانه است. مجلس باید در برابر عملکرد بیمه‌ها ایستادگی کند.


 
در خصوص کمبود پزشک در کشور اظهارنظرهای مختلفی مطرح می‌شود. شما در این‌خصوص چه نظری دارید؟


کمبود پزشک به‌صورت کلی، گزاره دقیقی نیست. در برخی رشته‌های تخصصی مهم، با کمبود ورودی به دوره‌های دستیاری و ناترازی در توزیع پزشکان متخصص به‌ویژه در مناطق محروم، مواجه هستیم؛ اما در حوزه پزشکان عمومی کمبودی وجود ندارد. در حال حاضر حدود ۱۰۵ هزار پزشک عمومی، ۷۰ هزار پزشک متخصص و نزدیک به ۷۵ هزار دانشجوی پزشکی در کشور داریم. این اعداد حتی فراتر از پیش‌بینی‌های برنامه هفتم توسعه است. بااین‌حال، همچنان افزایش ظرفیت داده می‌شود، بدون آن‌که مشخص باشد این نیروها در کجا و چگونه به‌کار گرفته خواهند شد.


 
چه راهکاری برای حفظ پزشکان متخصص در مناطق محروم وجود دارد؟ 


پرداخت به‌موقع حقوق؛ همین و بس. مطابق ماده ۳۸ قانون الحاق، بیمه‌ها موظف به پرداخت به‌موقع مطالبات هستند و وزارت بهداشت باید حقوق پزشکان را پرداخت کند. امروز تعرفه‌ها حدود ۸۰ درصد کمتر از قیمت واقعی‌ است و همان هم با تأخیرهای چندماهه پرداخت می‌شود.سپس انتظار دارند زیرمیزی وجود نداشته باشد؛ درحالی‌که بدون اصلاح ساختار، صرفا شعار دادن مشکلی را حل نمی‌کند.بنده صددرصد مخالف زیرمیزی هستم اما برخوردهای شعاری و غیرساختاری، آینده سلامت کشور را نابود می‌کند. همه تخلفاتی که امروز در جامعه پزشکی وجود دارد و بسیار هم مشمئزکننده بوده، محصول همین بی‌توجهی عده‌ای از مسئولان به قانون است. 



برای کنترل پزشک‌نماها در فضای مجازی چه برنامه‌ای دارید؟


واقعیت این است که اکنون درعمل برنامه مؤثری وجود ندارد.جریمه‌های ناچیز پنج تا ۱۰میلیون تومانی خود گواه این مسأله است. چرا مجلس قانون را اصلاح نمی‌کند؟ چرا حبس‌زدایی از پزشک‌نماها صورت می‌گیرد؟ ما چند سال است پیگیر این موضوع هستیم اما به نتیجه نرسیده‌ایم.



جذابیت از دست رفته برخی رشته‌های پزشکی مانند اطفال، بیهوشی و قلب و عروق، چگونه باید احیا شوند؟ 


تنها راهکار، اصلاح تعرفه‌هاست. وقتی یک پزشک عمومی با حقوق ۳۰ میلیون تومان می‌تواند درآمدی برابر یا حتی بیشتر داشته باشد، انگیزه‌ای برای ورود به رشته‌هایی مانند اطفال یا بیهوشی باقی نمی‌ماند.ظرفیت‌های خالی آزمون دستیاری امسال نشان داد که اراده‌ای جدی برای احیای این رشته‌ها وجود ندارد. در برخی رشته‌ها تا ۹۰ درصد ظرفیت خالی مانده و در ۲۱ رشته فوق‌تخصصی حتی یک ورودی هم نداشته‌ایم.در چنین شرایطی، افزایش ظرفیت در بخش‌های غیرضروری و هدایت منابع به مسیرهای نادرست، نتیجه‌ای جز تشدید بحران نخواهد داشت. در چنین شرایطی مسئولان در بخش‌هایی که نیاز نداریم، افزایش ظرفیت داده و همه منابع و بودجه‌ها را به آن سمت سوق می‌دهند!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha