به گزارش سلامت نیوز به نقل از فارس، رحیم پورازغدی در اولین کنگره سراسری سلامت دانشگاهها در دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی برگزار شد، اظهار داشت: وقتی تعبیر سلامت چه در مورد فرد، جامعه یا در مورد حکومت به کار میرود نمیتوانیم برایش سرفصلی تعریف کنیم الا اینکه برای سالم بودنش معیاری تعریف کرده باشیم.
وی گفت: داوری در مورد سلامت یا عدم سلامت هیچ جامعه، فرد و نظام تعلیم و تربیتی امکان ندارد مگر اینکه روی آن بحث ماهوی فلسفی صورت پذیرد.
وی افزود: دانشگاه سالم وقتی قابل داوری است که معیار ما مشخص باشد و تعبیر سلامت ابتدا در نگاه اول معطوف به سلامت جسمانی میشود اما کم کم پای افکار، عقاید و جهانشناسی به میان میآید.
رحیم پور ازغدی با اشاره به اینکه در جامعه سرمایهداری انصاف، بخشش و ایثار را تفکر سالم نمیدانند افزود: از نظر اینگونه جوامع انسان عقلانی، انسانی است که برای هر کار چرتکه میاندازد و در این نوع تفکر در صورتی انسان سالم است که متعادل باشد و عقلانی عمل کند.
وی ادامه داد: به عبارت دیگر مقوله سلامت با عقلانیت گره خورده و اهداف و اخلاق قابل عقلانی شدن نیستند و تقریباً به مرور به محکمات علوم اجتماعی تبدیل شده است و بدون هیچ فکر و تفکری نسل به نسل تدریس میشود.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: امروز در مبانی عقلانیت در اهداف و اخلاق مطرح نیست بلکه عقلانیت در ابزار مطرح است و وصول هر چه سریعتر، ارزانتر منافع مادی و رسیدن به لذت، سود و آرامش بیشتر مطرح است.
وی اذعان داشت: با رفاه انسان به آرامش نمیرسد. امروز بیشترین آمار خودکشی در جوامع مرفه رخ میدهد چرا که فرد به جایی میرسد که هیچ لذتی او را اشباع نمیکند به طوری که انبیاء گفتهاند کسانی که اصالت را به دنیا بدهند هرگز به آرامش نمیرسند و فلسفه زندگی را فقط به لذت و منافع مادی اگر معطوف کنند روی آرامش را نخواهند دید شاید آسایش داشته باشند اما آرامش نخواهند داشت.
رحیم پور ازغدی با اشاره به پایه و اساس تفکر برخی مکاتب روانشناسی اظهار داشت: در بعضی از مکاتب روانشناسی دقیقاً تعریفی که ما از انسان سالم داریم را دقیقاً برای انسان بیمار میدانند مثلاً میگویند فردی سالم است که جامعه او را سالم بداند اما کدام جامعه و با چه نسبت و ارزشی مشخص نیست.
وی گفت: در اینگونه مکاتب شهادتطلبی دیوانگی است و یک فرد شهادتطلب دیوانه است یا از نظر اینگونه مکاتب امر به معروف و نهی از منکر رفتاری بیمارگونه است و میگویند «شما اصلاً چرا در کار من دخالت میکنید» چرا که از نظر آنها هر فرد هر کار که دلش میخواهد میتواند انجام دهد بعد که در عرصه عمل سراسیمه میشوند به یاد عرصه معنوی، روحی و اخلاقی میافتند.
ازغدی اضافه کرد: البته من نمیگویم هر چه از غرب ترجمه شده مشکل دارد و همه بیپایه و اساس است، بسیاری حرفها پشتوانه عقلی، تجربی و دینی دارد که ما آنها را قبول داریم و همه آنها اثرگذار است چرا که معتقدیم با الفاظ میشود بازی کرد ولی با سرنوشت انسان نه.
نظر شما