به گزارش خبرنگار ما و براساس محتویات پرونده، نهم خرداد 90 مرد جوانی ناراحت و آشفته به دادسرای امور جنایی تهران رفت و از تیم پزشكی یكی از بیمارستانهای خصوصی تهران به اتهام قتل غیرعمد دختر شیرخوارهاش شكایت كرد. وی درباره جزئیات حادثه تلخ به بازپرس شعبه اول گفت: «من و همسرم 12 سال پیش ازدواج كردیم و پس از سالها انتظار، دخترمان «سارا» به دنیا آمد. اما به دلیل اینكه بچه لبشكری بود و لب و كام او شكاف داشت، پزشك فوق تخصص جراحی اطفال پس از معاینه دختر چهارماههام اعلام كرد: بچه باید هرچه سریعتر تحت جراحی قرار گیرد و تعویق در این موضوع به صلاح بچه نیست. بنابراین با تشویق و ترغیب پزشك اطفال، رضایتنامه بیمارستان را امضا كردم و پس از پرداخت هزینه سنگین جراحی، دخترم را به اتاق عمل بردند. من و همسرم با دلهره و اضطراب پشت در اتاق عمل منتظر نتیجه عمل بودیم كه ساعت 12 ظهر «سارا» از اتاق خارج شد. اما حدود دو ساعت بعد و برخلاف انتظارمان، طفل شیرخواره را با علائم حیاتی مشكوك به بخش مراقبتهای ویژه بزرگسالان تحویل دادند كه بشدت اعتراض كردیم. اما مسئولان بخش، ضمن بیتوجهی به نگرانیهایمان، ما را از آنجا دور كرده و اجازه ورود ندادند.»
به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران ؛ مرد جوان ادامه داد: «سارا» طی 4 ماه زندگیاش در سطح شیبدار نگهداری میشد و تغذیهاش از طریق لولهای كه از دهان تا ابتدای معدهاش جاگذاری شده بود، صورت میگرفت. اما پس از عمل جراحی او را در تخت بزرگسالان و روی سطح صاف خواباندند چرا كه پزشك جراح شرایط خاص نگهداری بعد از عمل را به مسئولین بخش اطلاع نداده بود كه همین موضوع باعث ورود ترشحات به ریه بچه و خفگی میشد. در آن چند ماه به علت شكاف دو طرف لب و باز بودن مجرای تنفسی، دختر كوچكم به راحتی نفس میكشید اما پس از جراحی، پزشك معالج برای پرهیز از باز شدن بخیههای لب، آنقدر پانسمان بینی و دهان را محكم و وسیع بسته بود كه بجز یك سوراخ ریز، راهی برای تنفس باقی نمانده بود. بنابراین نوزاد ضعیف ما كه 4 ماه به راحتی تنفس میكرد و به حجم زیاد اكسیژن عادت داشت، به سختی نفس میكشید. عوارض جراحی، حركات لب و فك نیز او را تحت تأثیر قرار داده بود و به دلیل بسته شدن محفظه بینی، بچه نمیتوانست هم ترشحات دهان خود را ببلعد و هم نفس بكشد.
در حالیكه دخترم در برابر چشمانمان زجر میكشید و همسرم بشدت بیتابی میكرد سرانجام چند ساعت بعد دخترمان به شكل غمانگیزی جان باخت. حالا هم از پزشك جراح و گروه درمانی بیمارستان شكایت دارم و آنها را در مرگ تنها فرزندم مقصر میدانم. چرا كه نوزاد ما شرایط لازم برای عمل پیچیده و همزمان لب و لثه را نداشت و پزشك فرزندمان را از ما گرفت. چرا كه قبل از عمل هم ما را از خطرات احتمالی آگاه نكرده بود. حال آنكه به امید بهبودی دختر كوچولویمان او را به تیغ جراح سپردیم. چرا كه سلامتی او برایمان از هرچیز مهمتر بود و میخواستیم سالم و بدون دردسر زنده بماند و از حق زندگی برخوردار باشد. اما افسوس كه ... پس از اعلام این شكایت، بازپرس جنایی تهران به مأموران كلانتری 134 شهرك قدس – غرب – دستور داد جسد «سارا» را به پزشكی قانونی تحویل دهند تا بررسیهای دقیق برای تعیین علت قطعی مرگ و كالبدشكافی صورت گیرد. از مسئولان بیمارستان نیز خواسته شد پرونده بالینی بیمار را به كمیسیون تخصصی پزشكی قانونی ارسال كنند. سپس پرونده این ماجرا برای ادامه رسیدگی در اختیار بازپرس شعبه هشتم دادسرای ویژه جرایم پزشكی قرار گرفت.
كمیسیون پزشكی نیز با حضور 3كارشناس متخصص تشكیل جلسه داد. نتیجه بررسیها نشان داد دخترك به علت ناهنجاری كروموزومی و ناهنجاری لب و كام شكری جهت ترمیم شكاف بستری شده و با توصیه جراح مبنی بر ناشتا بودن طفل شیرخواره از یك ساعت قبل از عمل، ساعت 10 صبح دخترك روی تخت جراحی قرار میگیرد. پس از جراحی و به هوش آمدن بیمار با توجه به ناهنجاریهای موجود بیمار نیاز به بخش مراقبتهای ویژه نوزادان داشته اما به بخش بزرگسالان منتقل میشود. به تدریج كودك شیرخواره دچار زجر تنفسی و وخامت حال عمومی شده و ساعت 8 شب لولهگذاری داخل نای صورت میگیرد. اما دو ساعت بعد به دلیل ایست قلبی – تنفسی و با وجود اقدامات احیا جان میسپارد. در كالبدشكافی و گزارش آسیبشناسی، تنگی مجرای تنفسی و باز بودن دیواره بین دهلیز چپ و راست مشاهده شد اما علت قطعی مرگ عوارض ریوی ناشی از ورود ترشحات معده به ریه اعلام شد.
اعضای كمیسیون پس از بررسیهای علمی، جراح اطفال 50 ساله را به دلیل هماهنگ نكردن تخت در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان 5 درصد، پزشك متخصص بیهوشی را به علت بیدقتی در عملكرد پرسنل بیهوشی و خارج كردن زودهنگام لوله تراشه بیمار كه دچار تنگی مجرای تنفسی بوده 5 درصد و پزشك بیهوشی بخش مراقبتهای ویژه را نیز به علت اقدام دیرهنگام در باز كردن راه هوایی مناسب برای تنفس نوزاد 5 درصد مقصر شناختند. 85 درصد علت مرگ نیز طبیعی تشخیص داده شد.
پس از اعلام این نظریه پدر نوزاد ضمن اعتراض شدید به بازپرس گفت: «طبق اسناد و آزمایشهای موجود در پرونده پزشكی دخترم و مشاوره قبل از عمل جراحی، ارگانهای حیاتیاش از جمله مغز، قلب و ریهها در وضعیت مناسبی قرار داشته و هیچ منع پزشكی برای عمل جراحی وجود نداشته است. اگر علت مرگ عوارض قلبی است چرا مشاوره قلب و متخصص رادیولوژیست بیمارستان متوجه چنین موضوعی نشدهاند و دستور تعویق عمل را صادر نكردند؟ اگر كمیسیون پزشكی 85 درصد علت مرگ را شرایط نامناسب جسمی كودك تشخیص داده پس چطور تیم پزشكی یا پزشك جراح از این موضوع اطلاع نداشتهاند و ریسك آن را به ما اطلاع ندادند؟ یعنی پزشكان اقدام به جراحی با شانس 85 درصد شكست كردهاند؟!»
بدین ترتیب با درخواست پدر «سارا» بار دیگر كمیسیون تخصصی با حضور 5 پزشك تشكیل جلسه داد و در بررسی نهایی، جراح اطفال 10 درصد، متخصص بیهوشی 10 درصد و پزشك آیسییو 5 درصد مقصر شناخته شدند. با اعلام این گزارش، بازپرس پرونده پس از تفهیم اتهام و دریافت دفاعیات متهمان برای هر یك از 3 پزشك متخلف قرار كفالت یكصد میلیون تومانی صادر كرد و پرونده برای صدور رأی به دادگاه ارسال شد. قاضی شعبه 1043 دادگاه جزایی تهران نیز پس از محاكمه متهمان را به پرداخت 25 درصد دیه كامل یك مرد مسلمان به اولیای دم محكوم كرد و آنان به اتهام قتل غیرعمدی در اثر رعایت نكردن موازین علمی و فنی و جنبه عمومی جرم به 30 میلیون ریال جزای نقدی در حق صندوق دولت نیز محكوم شدند.
با اعتراض تیم پزشكی و اولیای دم به رأی دادگاه، پرونده در اختیار قاضی مهدی رضایی - رئیس – و علیاصغر شفیعی خورشیدی
– مستشار – شعبه 39 دادگاه تجدیدنظر استان تهران قرار گرفت. آنها نیز پس از بررسیهای لازم مجازات تیم پزشكی را متناسب با جرم دانسته و به طور قطعی پزشك جراح را به 10درصد، متخصص بیهوشی را به 10 درصد و پزشكی بیهوشی آیسییو را به 5 درصد دیه كامل و پرداخت جزای دولتی محكوم كردند.
نظر شما