به گزارش سلامت نیوز به نقل از بهار ؛ - با توجه به اینکه همواره از مجازات در ملاءعام به عنوان ابزاری برای بازدارندگی و عبرتآموزی استفاده شده است، یکی از راههای بررسی اثرات این ابزار، مراجعه به آمارها، بررسی روند ارتکاب جرایم و شیوع آن جرایم در جامعه است.
به منظور شناخت اثر مجازات در ملاءعام میتوانیم به جرایمی که پیشتر مجرمان آن در ملاءعام مجازات شدهاند بنگریم. سوداگران مرگ که همان قاچاقچیان موادمخدر هستند، پیشتر کانون مجازاتهای در ملاءعام و تشدید مجازاتها بودهاند. اما چقدر این مجازات و شیوه اجرای آن به کاهش قاچاق موادمخدر منجر شده است؟
در سالهای گذشته همواره شاهد افزایش تعداد معتادان، پایین آمدن سن اعتیاد، افزایش تعداد قاچاقچیان و تولیدکنندگان موادمخدر بهخصوص موادمخدر صنعتی و حتی کارگاهی و خانگی شدن تولید این مواد بودهایم. بنابراین انواع شیوههای مقابله با سوداگران مرگ نتوانسته به کاهش و عبرتآموزی و در نهایت کاهش آمار جرم منجر شود. در حال حاضر شاهدیم که همان سیاست تشدید مجازات و مجازات در ملاءعام که پیشتر برای عبرتآموزی قاچاقچیان اجرا شده بود، برای زورگیران و اراذلواوباش به اجرا گذاشته شده است. این پرسش به قوت خود باقی است که آیا مجازاتهایی که برای اراذل و اوباش در ملاءعام برگزار میشوند، به کاهش خشونت در جامعه منجر خواهند شد؟
آیا قطع دست سارقی، یا شلاق زدن شرابخواری در ملاءعام به کاهش سرقت و مصرف الکل در جامعه منجر میشود؟ اول اینکه روندها بیانگر کاهش جرایم نیستند و دوم اینکه برای کاستن از آمار جرم لازم است تا به علتهای ارتکاب جرم و زمینههای مستعد برای بروز آن توجه داشت. تشدید مجازات و مجازات در ملاءعام به قصد عبرتآموزی و بازدارندگی واکنشی است شبیه اینکه بخواهیم برای کاستن از آلودگی هوا تابلوهای نمایشگر آلودگی هوا را در ملاءعام تخریب کنیم.
-چه بسا افرادی که برای تماشای مجازاتی مانند اعدام در ملاءعام میآیند هویت متزلزل خود را در آن فردی میبینند که در برابر دیدگان جمعی ابراز تظلم و بیگناهی میکند و سپس روی چوبه دار تاب میخورد. اثرات دیدن صحنه اعدام یا مجازاتهای سخت و عموما خشونتبار در ملاءعام تا مدتها و چهبسا در تمام عمر در ذهن افراد باقی میماند و بر روان افراد اثرات مخرب ماندگار میگذارد، این اثرات ممکن است خود را در قامت یک کشش دایمی و جنونآمیز برای دیدن مکرر صحنههای اعدام و دیگر مجازاتهای خشونتبار نشان دهد. کششی که حتی ممکن است افراد را در معرض کنشهای خشونتبار به منظور خلق صحنهها و ارضای کشش روانی رهنمون شود. (همانطور که افرادی پس از دیدن یک فیلم رزمی در نقش قهرمان فیلم اقدام به درگیری میکنند.) بهعلاوه، این صحنهها کانون تحمیل و اشاعه خشونت، اضطراب و هیجانات مضر است که افراد را حتی در همان صحنه مجازات به کنشهای کنترل نشده و رفتارهای انحرافی سوق میدهد. نمونه این رفتارهای هیجانی و خشونتبار در مراسم اعدام (بیجه) در پاکدشت به وقوع پیوست که به درگیری تماشاچیان با ماموران در صحنه منجر شد.
بعضی از افرادی که شاهد مجازاتها بودهاند ممکن است هر کجا اعدامی یا مجازاتی در ملاءعام باشد، برای دیدن آن در صحنه حاضر شوند، اما نکتهای که مسئولان باید به آن توجه کنند این است که چه تعداد از کسانی که برای دیدن این صحنهها جمع میشوند از کسانی هستند که باید از دیدن این صحنهها عبرت بگیرند.
آیا برای مخاطبان اصلی مجازاتها دعوتنامهای فرستاده میشود؟ حاضران در صحنههای مجازات را اغلب خانواده و نزدیکان متهم و مردم عادی، بهعلاوه معتادان به دیدن صحنههای خشونتبار تشکیل میدهند، کسانی که توان دیدن رنجش انسانی را به شدیدترین شکل آن دارند. هر یک از این افراد به گونهای زخمهای کهنه خود را در این صحنهها بازمیگشایند و عقدههای خویش را پروار میکنند.
-اجرای مجازاتهایی که در ملاءعام صورت میگیرد (به غیراز اعدام) اثری فراتر از آنچه قانون به عنوان مجازات برای آن جرم در نظر گرفته بر مجرم تحمیل میکند. یکی از اثراتی که در این شکل از اجرای مجازات به آن بیتوجهی میشود، برچسب مجرمیتی است که متهم در ملاءعام میخورد. بر اثر این برچسب، امکان بازیابی هویت بهنجار اجتماعی برای فرد متهم شاید برای همیشه از بین میرود. این برچسب راه بازگشت فرد تبهکار به جامعه را بسیار دشوار و حتی ناممکن میسازد.
زان پس متهم در بین خانواده، اقوام، دوستان، جامعه و حتی در نزد خود به عنوان فردی با برچسب مجرمیت شناخته میشود و این برچسب یوغی است که از گردن افکندنی نیست و اساس هویت او را تشکیل خواهد داد. البته اثرات این برچسب صرفا محدود به فرد متهم نمیشود، بلکه شرم آن گریبان خانواده، دوستان و فراتر از آن گریبان جامعه را نیز خواهد گرفت. جامعهای که شرم برخورداری از فوج عظیمی از اراذل و اوباش در درون خود را بر دوش میکشد و نمایش این صحنهها در عرصههای بینالمللی مجرمان و مردم و مجازاتکنندگان را با یک چشم دیده و با یک چوب میزنند!
-با توجه به افزایش آگاهیهای عمومی و ویژگیهای روزگار ما افزایش آگاهی یک فضیلت و خشونت در اشکال مختلف آن ناپسند محسوب میشود. به جای نشر و بازنمایی خشونت در جامعه که هم فینفسه و هم از منظر اثرات و پیامدهای اجتماعی ناپسند میکند، میتوان بر منظور اصلی قانونگذار از مجازات در ملاءعام تمرکز و توجه کرد. عبرتآموزی، افزایش آگاهی عمومی، آشنایی با قانون و پیامدهای کنشهای مجرمانه و بازدارندگی از اهداف اصلی قانونگذار محسوب میشود.
از اینرو به نظر میرسد، برگزاری دادگاههای علنی و ورود به مباحث حقوقی و کارشناسی در ارتباط با جرایم مختلف میتواند اثرات به مراتب پایدارتر و جامعتری در راستای دستیابی به اهداف قانونگذار داشته باشد.
نظر شما