به گزارش سلامت نیوز به نقل از پانا ؛ وی با بیان اینکه در تبیین پدیدهی رشد جمعیت، از بین عواملی همچون ولادت و فوت، رویداد ولادت است که در ترکیب و ساختار کنونی جمعیت کشورمان نقش تعیینکنندهتری ایفاء میکند گفت: لذا با توجه به ثبات نسبی میزان رویداد فوت در سالهای اخیر در اثر سطح توسعهیافتگی مناطق مختلف کشور، هر گونه تغییر در رشد جمعیت را میتوان عمدتاً در تغییرات رشد موالید و فرزندآوری تبیین نمود.
وی تاکید کرد: قطعاً عامل اقتصادی در این زمینه به تنهایی مؤثر نخواهد بود؛ چرا که در این زمینه، رابطه کاملاً مستقیمی بین میزان موالید و سطح اقتصادی خانوادهها به اثبات نرسیده و حتی مواردی از مشاهدات نیز ناقض وجود رابطه مستقیم در این زمینه است.
مدیرکل دفتر آمار، اطلاعات جمعیتی و مهاجرت اظهار کرد: آنچه که در جامعه ما باید در کنار شرایط اقتصادی خانوادهها مورد بررسی و واکاوی بیشتر قرار گیرد، به اعتقادات، ارزشها و باورهای دینی و فرهنگی باز میگردد که هر چند شواهد متعدد، از پررنگتر بودن نقش عامل اقتصادی در مقابل سایر عوامل در تصمیمگیری خانوادهها حکایت دارد، اما در یک جمله میتوان ریشه اصلی عوامل را در تحولات سبک زندگی و همچنین تلاشهای بشر در جهت حفظ رفاه و سایر دستاوردهای توسعه جستجو کرد.
محزون با بیان اینکه در زمینه مدلهای اقتصادی نسبتاً موفق میتوان به مهمترین تجربه سیاستهای افزایشی جمعیت در سایر کشورها یعنی به تجربیات کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی (OECD) که متشکل از 34 کشور توسعهیافته دنیاست اشاره کرد، گفت: تقریباً همگی آنها در مسیر توسعهیافتگی خود دچار چالش کاهش نرخ باروری به زیر سطح جانشینی یعنی کمتر از متوسط دو فرزند شده و برای جبران آن گامهای قابل توجهی برداشتهاند.
همچنین گفتنی است: براساس گزارشی که OECD Observer تحت عنوان «Can Policies Boost Birth Rates» (آیا سیاستها میتوانند منجر به افزایش نرخ ولادت شوند؟) منتشر کرد این تجربه و میزان اثربخشی سیاستهای جمعیتی در افزایش میزان باروری مستند شده و نکته اساسی در این گزارش این است که در بررسیهای صورت گرفته در آن، مشخص شده که در غالب این کشورها، تعداد واقعی فرزندآوری (Observed Fertility Rate) کمتر از میزان مطلوب آن (Desired Fertility Rate) یا به عبارت دیگر کمتر از متوسط تعداد فرزندان ایدهآل خانوادهها بوده است.
مدیرکل دفتر آمار، اطلاعات جمعیتی و مهاجرت افزود: این کشورها سیاستهای جمعیتی خود را بر شناسایی و پر کردن خلأ (Gap) موجود بین این دو میزان متمرکز کردهاند. از این رو، پس از آن که در مدلهای اقتصادی خود به نقش کلیدی «هزینه فرزند» در تصمیمگیری خانوادهها پی بردند، عمده سیاستهای جمعیتی خود را بر سیاستهای تشویقی و حمایتی متمرکزکردند.
محزون این هزینهها را شامل هزینههای مستقیم یا واقعی (Out of Pocket) اعم از خوراک، پوشاک، نگهداری فرزند، تحصیل، مسکن و ... و هزینههای غیر مستقیم شامل درآمدی که خانواده برای نگهداری فرزند و کمتر شدن ساعات کاریاش از دست میدهد و نظایر آن عنوان کرد.
وی با بیان اینکه به صورت کلی، شرایط اجتماعی و فرهنگی غرب مانع از تحقق کامل اهداف سیاستهای مذکور شده که در زمینه چرایی کافی نبودن اثربخشی سیاستهای مذکور در سایر کشورها، میتوان از نظریات موجود در این زمینه برای تبیین آن کمک گرفت افزود: این نظریات، حرکات و تحولات جمعیتی را در ارتباط با فرایند توسعه و تغییرات سبک زندگی، در قالب سه مرحله گذار جمعیتی تبیین مینمایند.
مدیرکل دفتر آمار، اطلاعات جمعیتی و مهاجرت اظهار کرد: یکی از مباحث مهم در گذار جمعیتشناختی تمرکز بر خانواده است که به تبیین تغییرات مرتبط با باروری، تشکیل خانواده و رفتارهای شریکی در بستر تغییرات ارزشی و فرهنگی میپردازد که البته در حال حاضر، علل، نشانهها و بستر مطرح شدن این نظریه عمدتاً در کشورهای غربی مشهود است.
محزون، افزایش فردگرایی و استقلال فردی، کمرنگ شدن نقش دین (سکولاریسم) و نظایر آن را از مهمترین عواملی دانست که باعث بروز نشانههایی تجربی در غرب همچون افزایش سن ازدواج، هنجار شدن همباشی (Cohabitation)، افزایش نرخ سقط جنین، بالا رفتن نرخ طلاق، افزایش فرزندان خارج از ازدواج، تأخیر فرزندآوری، کاهش باروری و کوچک شدن بُعد خانوار میشوند.
مدیرکل دفتر آمار، اطلاعات جمعیتی ومهاجرت تاکید کرد: بخش عمده پاسخ به چرایی کافی نبودن سیاستهای حمایتی و تشویقی در کشورهای غربی را میتوان در مبحث اخیر جستجو نمود؛ چرا که با وجود بهبود نسبی شرایط اقتصادی در آن کشورها، رفتارها و ارزشهای حاکم بر بنیان خانواده بیشترین تأثیر را روی کاهش رشد جمعیت گذاشته است.
محزون یادآور شد: بکارگیری برخی از این الگوهای رفتاری و همچنین برخی از ضد ارزشهای کلی حاکم بر سبک زندگی به عنوان عامل واسطهای بر شاخصهای فرزندآوری نیز تأثیر گذاشته و تمایل به حفظ رفاه و سایر دستاوردهای توسعه نیز در کاهش تمایل به فرزندآوری به خاطر هزینههای آن مؤثر بوده است که پیادهسازی الگوهای اصیل اسلامی - ایرانی میتواند مناسبترین گزینه در این زمینهها باشد.
نظر شما