سلامت نیوز: اگر به اشتباهات متعدد رقم خورده در عرصه مصرف آب، رونق صادرات محصولات کشاورزی را اضافه کرده و در کنار آن، میزان آبی که برای تولید این محصولات صرف میشود، مد نظر قرار دهیم، تازه درخواهیم یافت چه روند خطرناکی پیش گرفتهایم؛ آنجا که میبینیم برای تولید یک عدد سیب حدود ۷۰ لیتر، برای یک عدد تخم مرغ حدود ۱۴۰ لیتر، یک عدد پرتقال حدود ۵۰ لیتر، یک کیلو گندم ۱۳۰۰ لیتر آب واقعی مصرف میشود.
در حالی که صادرات محصولات کشاورزی همواره از افتخارات دولتها بوده و آمار و ارقام آن با افتخار گفته میشده، نیم نگاهی به مقوله آب مجازی، ثابت میکند که در این راه چه شکستهای سنگینی خوردهایم که پیروزی قلمدادش کردهایم!
به گزارش سلامت نیوز به نقل از «تابناک»، بحران کمبود آب در کشورمان که از کاهش بارندگیها در سال آبی اخیر و مدیریت نادرست آبهای جاری و منابع زیرزمینی و مشکلاتی از این دست پدید آمده، در حالی به فصل پاییز رسیده و احتمالا در روزهای پیش روی اوج خواهد گرفت که هنوز هیچ واکنش درخوری به خود ندیده است.
از یک سو پیشبینیهای هواشناسی حکایت از آن دارند که فصل بارندگی در بسیاری نقاط کشور از جمله استان تهران نیمههای آبان ماه به بعد، یعنی در نیمه دوم پاییز آغاز خواهد شد تا بتوان نتیجه گرفت که بحران بیآبی به اوج نرسیده و روزهای پیش روی، با پایین رفتن سطح آب انباشت شده پشت سدها ـ که بزرگترین منبع آب بسیاری از شهرهای کشور هستند ـ بیآبی بیش از پیش خودی نشان خواهد داد.
از سوی دیگر، اگر بدانیم پیشبینیها حکایت از تداوم روند کاهش بارندگی سالانه در کشور دارد و بحران کمبود آب در سالهای آتی به شدت تقویت خواهد شد، درخواهیم یافت که حتی اوجگیری بحران در برهه پاییزی امسال، به رغم آنکه نقطه اوج کم آبی کشورمان در سال ۹۳ را شکل میدهد، در قیاس با بحرانی که سال آینده رقم خواهد خورد، کوچکتر است.
اینجاست که میتوان به ضرورت تغییر در چگونگی مصرف آب در کشور رسید و بهینه مصرف کردن را آنقدر اولویت داد که نتیجه آن، فراهم آمدن شرایط عوبر از بحران بیآبی در کشور باشد؛ همان چیزی که در مصرف خانگی مایع حیات، با نام پرهیز از اسراف از آن یاد میکنیم اما در مقیاس کلان تدبیری برای اجرایی شدن آن نداریم.
از جمله رویکردهایی که برای پرهیز از اصراف یا صرفه جویی آب در مقیاس بزرگ باید مد نظر آوریم، مقابله با هدر رفت آب در شبکه توزیع آن در شهرهاست که به باور بسیاری از کارشناسان، گاه تا یک سوم آب تصفیه شده در نقاطی مانند کلانشهر پایتخت را میبلعد ولی برای مقابله با آن تاکنون تدبیر خاصی اندیشیده نشده است.
از دیگر نقاط تاریکی که در عرصه مصرف آب در کشورمان دیده میشود، دایر کردن صنایعی است که آب نقش زیادی در چرخه تولیدشان دارد؛ اما در نتیجه یک سلسه تصمیمات نادرست، در مناطقی دایر شدهاند که در بخشهای خشکتر اقلیم کم آب ایران واقع شدهاند و صد البته برای حل این مشکلاتشان، تاکنون تدبیری اندیشیده و به کار بسته نشده است.
اما بخش عمدهتر مصرف آب در کشور ـ که منابع زیادی از این نعمت استراتژیک و مهم را در کشور جذب خود کرده و میبلعد ـ بخش کشاورزی است که گاه به آن مقدار دچار مشکلات بدیهی است که نمیدانیم به رویدادهای رقم خورده در آن باید خندید یا گریست؛ کشت محصولی چون برنج در نقاط مرکزی فلات ایران از جمله این موارد است.
سالهای سال است، بخش عمده بار آب رسانی به بسیاری از مردمان ساکن ایران مرکزی به چند رود پر آب گره خورده و به مرور زمان با افزایش جمعیت، توسعه کشاورزی و صنعت در این مناطق، موجبات خشکیده شدن رودهای مثال زدنی ایران زمین را فراهم آورده اما در مقابل هیچ واکنش درخوری نشان داده نشده است.
این در حالی است که در این مدت، رها شدن مدیریت کشت و زرع و باغداری در این مناطق، موجب شده که کشاورزی این مناطق رونق گرفته و البته بازار مصرف و صادرات، نوع کشت منطقه را تعیین کند؛ نوع کشتهایی که در مصرف آب اثر مستقیمی دارند و واژه «آب مجازی» برای توصیف نقش ایشان خلق شده، اما مزایای ناشی از آنها مانع دیده شدن معایبشان شده است.
شاید بهترین نمونه برای اثبات این مدعا، سرنوشت دریاچه ارومیه باشد که در آستانه نابودی کامل قرار گرفته و اینقدر بحران ریشه دوانده در آن قدرت گرفته که به نظر از شکل گیری کارگروه نجات هم برای حل مشکل آن، کاری برنمیآید!
حکایت، حکایت توسعه کشاورزی است که هرچند اشتغالآفرینی کرده و توسعه اقتصادی منطقه را فراهم آورده، به افزایش مصرف آب گره خورده، صادرات آب مجازی را سبب شده و سرانجام موجبات گسترده شدن خشکسالی را فراهم آورده؛ اما در کمال ناباوری، نقش آن ندید گرفته شده است تا متهم ردیف اول بحرانی شدن اوضاع آب، کمبود بارش، سد سازی و... باشد.
این در حالی است که اگر بدانیم نزدیک سی سال پیش در استانهای آذربایجان محدوده دریاچه ارومیه، حدود ۲.۵ میلیون تن محصول کشاورزی با مصرف حدود ۱.۵ میلیارد متر مکعب آب تولید میشده و هم اکنون ۱۰ میلیون تن تولید با مصرف بیش از ۵ میلیارد متر مکعب آب تولید میشود، میتوان دریافت که تنها عامل خشک شدن نگین آبی آذربایجان، کمبود بارش و سدسازی نبوده است.
اگر به این اشتباهات ناخواسته، رونق صادرات محصولات کشاورزی را بیفزاییم و در کنار آن، میزان آبی که برای تولید این محصولات صرف میشود (آب مجازی) مد نظر آوریم، تازه درخواهیم یافت چه روند خطرناکی پیش گرفتهایم؛ آنجا که میبینیم برای تولید یک عدد سیب حدود ۷۰ لیتر، برای یک عدد تخم مرغ حدود ۱۴۰ لیتر، یک عدد پرتقال ۱۰۰ گرمی حدود ۵۰ لیتر، یک کیلو گندم ۱۳۰۰ لیتر و یک قالب پنیر (۵۰۰ گرمی) حدود ۲۵۰۰ لیتر آب واقعی مصرف میشود.
اینجاست که محاسبات نشان میدهد، نخست به ازای صادرات ۴۰۸ میلیون تن محصول کشاورزی، سالانه سه میلیارد و ۵۸۷ میلیون مترمکعب آب مجازی صادر میکنیم. دوم آنکه شواهد نشان میدهد بحران بیآبی از جمله بزرگترین مشکلات و حتی مخاطرات پیش روی کشورمان است، اما کسی این دو گزاره را کنار هم نمیگذارد تا به این نتیجه برسد که برای مقابله با خشکسالی آغاز شده، باید نخست فکری برای کاهش مصرف آب در کشاورزی و در نتیجه جلوگیری از صادرات آب کنیم!
نظر شما