دوشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۱ - ۱۸:۰۰
کد خبر: 145676

اگر شما هم مدام به مرور اتفاقات ناراحت‌کننده و خاطرات غم‌انگیز مشغول هستید احتمال دارد دچار افسردگی شده باشید.

آیا زیاد به گذشته فکر می کنید؟

از منظر روان‌شناسی افراد به چند دسته تقسیم می‌شوند، دسته‌ای که معمولاً به گذشته توجه دارند. این افراد که جزو افراد افسرده به حساب می‌آیند مدام به مرور اتفاقات ناراحت‌کننده و خاطرات غم‌انگیز می‌پردازند و به این ترتیب موفقیت‌ها در نظرشان معنا ندارد و تنها به شکست و ناکامی توجه و تفکر می‌کنند.

فکر کردن به گذشته

فکر کردن زیاد به گذشته می‌تواند به دلایل مختلفی باشد. این افکار ممکن است به دلیل تجربیات ناخوشایند، تصمیمات اشتباه یا لحظات خوشی باشد که هنوز نتوانسته‌اید آنها را رها کنید. برخی از دلایل رایج این پدیده عبارتند از:

  1. اشتباهات گذشته اذیتم میکنه : اگر در گذشته تصمیمات یا اقدامات خاصی انجام داده‌اید که اکنون پشیمان هستید، ممکن است ذهن شما به طور مکرر به آن‌ها برگردد و به بررسی این که چگونه می‌توانستید بهتر عمل کنید، بپردازد.

  2. ترس از آینده: وقتی که نسبت به آینده نگران یا نامطمئن هستید، ذهن شما ممکن است به گذشته بازگردد تا از تجربیات گذشته برای پیش‌بینی آینده استفاده کند. این امر می‌تواند به احساسات اضطراب و ترس دامن بزند.

  3. ناتمام‌ماندن امور: اگر چیزی در گذشته ناتمام مانده یا اگر احساس می‌کنید که چیزی باید به شکل دیگری پیش می‌رفت، ممکن است ذهن شما به طور مکرر به آن فکر کند تا به نوعی این موضوع را حل کند.

  4. نوستالژی: برخی افراد به دلیل احساس دلتنگی برای روزهای گذشته یا لحظات خوشی که دیگر تکرار نمی‌شوند، زیاد به گذشته فکر می‌کنند. این احساس می‌تواند هم مثبت و هم منفی باشد.

  5. اختلالات روانشناختی: در برخی موارد، فکر کردن زیاد به گذشته می‌تواند نشانه‌ای از اختلالاتی مانند افسردگی یا اضطراب باشد. این افکار می‌توانند به شکل وسواسی باشند و فرد را از زندگی در حال حاضر بازدارند.

اگر این افکار به شکل مداوم و آزاردهنده‌ای به سراغ شما می‌آیند و بر زندگی روزمره‌تان تأثیر می‌گذارند، ممکن است کمک گرفتن از یک روانشناس یا مشاور مفید باشد تا بتوانید بهتر با این احساسات و افکار مقابله کنید.

علت فکر زیاد به گذشته 

افراد به دلایل مختلفی نشخوار فکری می کنند. داشتن سابقه ضربه روحی یا جسمی مواجهه با استرس های مداومی که نمی توانید آنها را کنترل کنید میتواند یکی از دلایل آن باشد 

اغلب چیزهایی که در گذشته اتفاق افتاده است همانجا نمی مانند. آن‌ها به ما می‌چسبند و زمانی که اصلاً انتظارش را نداریم به ذهن ما می‌آیند و ما را ترک نمی کنند. گاهی اوقات به نظر می رسد که اتفاقاتی که در گذشته ما افتاده است، سال ها (یا حتی دهه ها) پس از آن رویداد، ما را آزار می دهد.

معمولا گذشته‌ای که به زمان حال می‌رود به شکل خاطرات وقایعی است که شدید و آزاردهنده بوده است. مانند جدایی، حمله، تصادف، بیماری یا بدرفتاری. این رویداد تمام شد، اما خاطرات ما از آن رویداد باقی می ماند و شروع به آزارمان می کند.

این بسیار ناراحت کننده و آزاردهنده است. دلیلش این است که دردهای گذشته باید پردازش شوند. پردازش می تواند اشکال مختلفی داشته باشد، اما رایج ترین روش برای پردازش گذشته ما شامل موارد زیر است:

  • صحبت کردن در مورد آنچه اتفاق افتاده است
  • تشخیص اینکه در آن زمان چه احساسی داشت
  • شناسایی تاثیر آن بر شما، هم در زمان وقوع و هم اینکه چگونه زندگی شما را تحت تاثیر قرار می دهد
  • به دست آوردن دیدگاه جدیدی در مورد رویداد از نقطه نظر جایی که اکنون هستید

معمولاً در درمان این اتفاق می افتد. روانشناس کمک میکند تا گذشته را پردازش کنید تا بتوانید در زمان حال زندگی کنید. من درک می کنم که دیدن خاطرات آسیب، سوء استفاده یا از دست دادن چقدر می تواند ناراحت کننده باشد. 

اگر نمی توانید از فکر کردن به گذشته دست بردارید، سعی کنید از خودتان ناامید نشوید. این یک کار طبیعی و سالم است که مغز شما برای جلب توجه شما انجام می دهد. این می گوید: «هی، این چیز باید اکنون در زندگی شما ادغام شود. تمام شد، اما من هنوز آن را پردازش نکرده‌ام.»

پس به خودت گوش کن اگر نمی توانید از فکر کردن به گذشته خود دست بردارید، با یک درمانگر تماس بگیرید و سفر عبور از گذشته خود را آغاز کنید.

عادت نشخوار فکری و فکر کردن مدام به گذشته همچنین می‌تواند بر سلامت فرد تأثیر بگذارد:

  • باعث می شود افسردگی شدیدتر شود یا بیشتر طول بکشد
  • توانایی شما در تفکر و پردازش احساسات را مختل می کند
  • ایجاد یا تشدید اضطراب، مشکلات خواب و رفتارهای تکانشی
  •  استرس مزمن 
  • افزایش خطر التهاب و نگرانی های سلامت جسمانی ناشی از استرس
  • افزایش خطر اختلالات مصرف مواد
  • نشخوار فکری می تواند نگرانی را به یک عادت یا شیوه زندگی تبدیل کند.

فکر کردن به گذشته، نشانه ای از افسردگی

به گزارش سلامت نیوز، دکتر محسن ایمانی روانشناس بالینی و عضو هیأت علمی دانشگاه نوشت :چنین افرادی دچار اختلال خلقی و زود رنجی، ‌بی‌حوصلگی و غم دائم هستند که نظم خواب، تغذیه و زندگی‌شان به هم خورده و دست و دلشان به تلاش و پویایی نمی‌رود،‌ از این رو تمایلات فردی شان افول کرده و به‌طور کلی افت و خیز در سراسر زندگی شان حاکم است.دسته دیگر، آنهایی هستند که مدام نگران آینده هستند.

این افراد مضطرب، در بیشتر مواقع به دلیل شدت اضطراب، از تلاش بازمی‌مانند یا اینکه تلاش آنها مثمرثمر نیست و ضمن ناراحتی روانی و در عین حال ناراحتی جسمانی همواره پیش‌بینی رویدادهای ناگوار را در آینده می‌کنند.این افراد معمولاً دچار تعرق و تپش قلب زیاد هستند و به همین دلیل از آرامش کافی بهره‌مند نیستند.

گروه سوم افرادی هستند که علاوه بر دارا بودن علائم افسردگی، مضطرب هستند که این افراد نه تنها در گذشته و خاطرات غمناک سیر می‌کنند بلکه نگران آینده هستند این در حالی است که آموزه‌های دینی، روان شناسی، ادبی و فلسفی افراد را به زیستن در زمان حال دعوت می‌کنند.


برای نمونه حضرت علی(ع) می‌فرمایند: «در زمان حال زندگی کنید و مغتنم بشمارید فرصت میان دو عدم را. گذشته‌ای که از دست رفته، قابل بازگشت نیست و نسبت به زمان حال عدم است و آینده‌ای را که هنوز نیامده و نسبت به زمان حال عدم است.» از سوی دیگر ایشان فرموده‌اند: «در دنیا چنان زندگی کن که گویی دائم در آن هستی و برای آخرتت هم آنچنان تلاش کن که اگر حیاتت به پایان رسید جای نگرانی وجود نداشته باشد.»

از این آموزه‌ها می‌توان به روشنی دریافت باید در زمان حال زندگی کرد و برای آینده برنامه‌ریزی داشت چرا که بی‌برنامگی، بی‌فکری و عجولانه عمل کردن کار پسندیده‌ای نیست. از طرفی آموزه‌های دینی اجازه غمگین بودن برای آینده را به فرد نمی‌دهد که در این ارتباط مولای متقیان حضرت علی(ع) می‌فرمایند: «غمگین بودن برای گذشته فرد را از تدبیر برای آینده باز می‌دارد.» همچنین در آیات قرآن کریم آمده است: «به خاطر آنچه از دست داده‌اید متأثر، مأیوس و ناراحت و از آنچه به دست آورده‌اید بیش از حد فرحناک نشوید.» (درعلم روان شناسی از این حالت به عنوان شیدایی یاد می‌ شود) همچنین در خصوص توکل به حضرت حق این نکته مدنظر است که از امروز برای فردا نگران نباشید (توکل انسان‌های با ایمان بر خداوند است) ضمن اینکه عرفاً معتقدند ذکر گفتن قلب را جلا می‌دهد و قلب نورانی به اعضا و جوارح فرمان‌های سالم می‌دهد، از این رو ذکر گفتن در زمان حال زندگی را پرنشاط می‌کند. علاوه بر موارد ذکر شده، آگوستین – فیلسوف و متکلم مسیحی – می‌گوید: «زمان بالاصاله حال است. گذشته حالی است که سپری شده و آینده حالی است که هنوز نرسیده است.»


در آموزه‌های ادبی، در زمان حال زیستن مورد تأکید قرار گرفته و در همین راستا به اشعاری از خیام برمی‌خوریم که اشاره کرده است:‌


از دی که گذشت هیچ ازو یاد مکن .........فردا که نیامده ست فریاد مکن
برنامده و گذشته بنیاد مکن.........حالی خوش باش و عمر بر باد مکن


علم روان شناسی هم در زمان حال زندگی کردن را به افرادی نسبت می‌دهد که شخصیت نرمال و طبیعی دارند و آن دسته از افرادی را که در اضطراب نسبت به آینده به سر می‌برند یا اینکه غم گذشته را می‌خورند، افراد بیمار و دارای اختلال معرفی می‌کند. به این ترتیب و براساس موارد یاد شده تمام نگاه‌ها و رویکردها متمرکز به زمان حال است و افرادی که به این موضوع توجه دارند از نشاط، شکوفایی و بالندگی برخوردار هستند و طعم شیرین سلامت را می‌چشند، ضمن اینکه زندگی با این افراد و حضور در کنار آنها، احساس خوشایند شادابی و نشاط را به ارمغان می‌آورد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نفیسه IR ۰۸:۴۹ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۵
    2 2
    خیلی عالی بود ممنون
  • مهدی US ۲۲:۳۱ - ۱۴۰۲/۰۱/۰۷
    25 0
    ولی من یاد خاطرات خوش گذشته میفتم و دائم خودم رو سرزنش میکنم و گریه و زاری میکنم که شاید ناشکری کردم که دیگه اتفاقات خوب گذشته برام نمیفته و خدا اون نعمتها و حال خوش رو ازم گرفته😢😞
  • بی نام. IR ۱۹:۱۳ - ۱۴۰۲/۰۱/۱۵
    13 6
    من هفت ساله که برادر جوونم فوت شده.ازون وقت تا حالا همش دلم میخاد به گذشته و جاهایی که با برادرم خاطره داشتم برگردم، مثل محل سکونت اون زمانمون.دلم میخاد تنها باشم، یهو با بچه ها و شوهرم بحثم میشه، مدام در حال خوردن هستم، چون اون لحظه اروم میشم، یه وقتایی دلم میخاد گریه کنم ولی میگم چ فایده، خیلیی خسته ام.ضمنا من خانم هستم.
  • . IR ۲۰:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۲/۳۱
    15 0
    من تو همه کار هام فکر میکنم مغزم مشغوله و افسردم نمیتونم کاری انجام بدم و حس غمیگنی دارم
  • . IR ۲۰:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۲/۳۱
    7 1
    من تو همه کار هام فکر میکنم مغزم مشغوله و افسردم نمیتونم کاری انجام بدم و حس غمیگنی دارم
  • سمر IR ۲۱:۰۷ - ۱۴۰۲/۰۳/۱۱
    8 0
    من ده ساله ازدواج کردم و 42 سالمه. اما هنوز به خواستگاری خوبی که داشتم و از طرف خودم یا اونها تموم شد فکر میکنم. البته از اول ازدواجم میدونستم انتخابم غلط بوده و الان هم از زندگیم راضی نیستم. ده ساله داروی افسردگی میخورم و بدبختی اینه که فامیل بودن و الان زندگی خیلی خوبی دارن و از همه لحاظ بهتر از اون موقعشون شدن و البته معلوم بود باعرضه آن. ازدواج کردن و بچه دارن و موقعیت اجتماعی و مالی خوب. مدام سرزنش میکنم خودمو و اصلا حالم خوب نیست یه موقع میگم شاید قسمتم این بود یه موقع می گم لیاقت زندگی و ازدواج خوب نداشتم و حقم همینه یه موقع میگم کاری ازم بر نمیاد و باید بسازم با این زندگیم ولی یه موقع دیگه نمیتونم کنترل کنم خودمو و گریه میکنم.
  • علیرضا IR ۲۳:۵۹ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
    20 1
    من ۱۹ سالم همیشه حالم خیلی خراب گذشته خیلی داره اذیتم میکنه من خیلی روز های سختی داشتم
  • حسن IR ۲۱:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۲۵
    3 0
    کامنت ها رو خوندم همه مثل همه با کامنت من ـ غم کذشت حسرت گذشته فکر آینده منو کشته کمر درد مدام دیونه شدم از فکر کردن ـــــــــــــ تشکر ویژه دارم با برنامه و نوشتهای منطقتون ـ سعی میکنم در حال زندگی کنم تا عادت کنم و غم رها شود
  • یک کودک 37 ساله IR ۰۲:۲۷ - ۱۴۰۲/۰۶/۲۷
    9 0
    من حاضرم هر چیزی که شما میگید باشم اما برگردم به کودکی و دیگه هم بزرگ نشم
  • نیما IR ۱۱:۲۶ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۲
    12 0
    برگشتن به خاطرات خوب گذشته احساس زندگی به انسان میدهد اما نشخوار اتفاقات بد گذشته باعث از بین رفتن ذهن،فکر و شادی میشود، به عنوان شخصی که این دوران بد رو گذروندم ،توصیه میکنم خودتون رو با ،، انتخاب یک ورزش مناسب شروع به مطالعه و یاد گرفتن یک زبان جدید هر چیزی که احساس شادی در شما میکند،براساس خصوصیات اخلاقی خود باید دوره درمان رو آغاز کنید،یادتون باشه افسردگی یک سم خطرناک برای بدن است بنابراین باید پادزهر مناسب پیدا کنید . بهتر ین طبیب خودشما هستید. اینقدر در گذشته غرق بودم و به همه فکر میکردم و مدام خودم رو سرزنش میکردم و میخواستم همه از م راضی باشند... بهتون بگم،،،،نمیشه نمیشه نمیشه پس سریع عادتهای بد رو ترک کنید. نکته،از خوردن مواد استرس زا مانند قهوه بپرهیزید. از سیگار و دود بپرهیذید. امیدوارم همیشه حال دلتون خوب باشه.
  • سعید IR ۲۱:۲۴ - ۱۴۰۲/۱۲/۱۳
    2 0
    اگر به دهه ۱۹۵۰ تا ۲۰۰۰ علاقه زیاد به سبک زندگی مردم تو جهان داشه باشی بازم افسردگی به حساب میاد
  • یه آدم IR ۱۱:۳۹ - ۱۴۰۳/۰۲/۲۸
    4 0
    دوستان بنده دوست دارم به بچگی برم دوست دارم مثل بچگی از هیچی خبردار نشم و فقط بهم خوش بگذره ، من چند روزیه که بخاطر اینکه به گذشته برسم بازی آنلاینم اکانتم که بالای ۳ میلیون ارزش داشت رو با یکی واگذار کنم و دیگه سمت بازی اینترنتی نرم تا مثل بچگی وقت بیشتری واسه خانواده و خودم بزارم امیدوارم منو درک کنید که چیمیگم