سلامت نیوز: با اینكه اكثر مسئولان و دولتمردان میخواهند نشان بدهند كه وضعیت بیكاری در كشور بهبود یافته و گزینههای زیادی در دسترس جوانان جویای كار قرار گرفته است اما آمارها چیز دیگری حكایت میكنند.
به گزارش سلامت نیوز،روزنامه جوان نوشت: با اینكه اكثر مسئولان و دولتمردان میخواهند نشان بدهند كه وضعیت بیكاری در كشور بهبود یافته و گزینههای زیادی در دسترس جوانان جویای كار قرار گرفته است اما آمارها چیز دیگری حكایت میكنند. طبق گزارشها از بهار سال گذشته تا بهار امسال حدود ۱۱۷ هزار و ۱۶۸ نفر بر تعداد بیكاران مطلق كشور افزوده شده است، یعنی تعداد بیكاران مطلق از ۲ میلیون و ۵۳۰ هزار و ۶۴ نفر به ۲ میلیون و ۶۴۷ هزار و ۲۳۳ نفر افزایش یافته است. البته این آمار فقط آمارهای رسمی به حساب میآیند كه ثبت شدهاند و هرگز شغلهای كاذب و فصلی در این لیست جای نگرفته است.
زمانی كه آقای حسن روحانی بر مسند ریاست جمهوری ایران تكیه زد، آنقدر سرخوش بود كه با نشان دادن كلیدی به شهروندان وعده داد كه قفل مشكلاتشان را یكی یكی باز كرده و روزهای خوشی را به ارمغان خواهد آورد. البته مردم خوب میدانستند كه كشور در شرایط سخت و تحریمهای ویژهای قرار دارد اما این حق تك تك آنها بود كه انتظاراتی از رئیسجمهور منتخبشان داشته باشند كه در صدر آنها موضوع اشتغال و معیشت بود.
با گذشت زمان و با مروری بر بازار كار هیچ نشانهای از بهبود یا پیشرفت در این بازار به چشم نخورد و به راحتی میشد فهمید با وجود نگرانیهای مكرر، هیچ اقدام خاص و مؤثری درباره حل مسئله بیكاری جوانان صورت نگرفته است.
بیكاران افزایش یافتهاند
بر اساس معیارهای جهانی مهمترین سن ورود به بازار كار در تمامی كشورها زیر ۳۰ سال است كه در طول دهه دوم زندگی افراد انجام میشود. با این وجود نرخ بیكاری جوانان در حال حاضر همچنان بحرانی و بیش از دو برابر نرخ عمومی بیكاری كشور است. آمارها هم حكایت از این دارند كه جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله كشور در بهار امسال ۲۵ درصد بیكاری را تجربه كردهاند كه این میزان 2/0 درصد از مدت مشابه در سال گذشته بیشتر است.
یك میلیون و ۶۰۰ هزار نفر از كل بیكاران مطلق كشور هم اكنون زیر ۳۰ سال سن دارند و میتوان گفت از مجموع ۲ میلیون و ۶۴۷ هزار بیكار مطلق، تنها یك میلیون نفر بالای ۳۰ سال سن دارند كه این موضوع نشان دهنده ادامه وضعیت بیكاری و بحران شغل در بین كارجویان جوان و آن بخش از بازار كار است كه افراد تاكنون حتی فرصت ورود به یك شغل را نیز نداشتهاند.
تحصیلات شغل ایجاد نمیكند
گروهی معتقدند طی سالهای اخیر بازار كار دچار تحولات زیادی شده كه نباید نسبت به آنها بیتفاوت باشیم اما كارشناسان این بازار عقیده دارند به همان میزان كه فضای اشتغال كشور نسبت به دهههای گذشته دچار تحولات اساسی شده به همان میزان نیز دچار آسیبهای جدید شده است. به عنوان مثال، طی 30 سال اخیر ورود دانشجویان به دانشگاهها ۱۴ برابر شده كه این میزان برای زنان ۲۳ برابر است اما بازار كار اشتیاقی برای پذیرش فارغالتحصیلان ندارد و آنها امروز بحرانیترین گروه بیكار كشور را به خود اختصاص دادهاند.
شاید اگر سادهتر بخواهیم آمار و ارقام فوق را مورد بررسی قرار بدهیم، باید بگوییم بازار كار نشان داد كه درس خواندن نمیتواند راهی برای ورود به آن باشد و به قول معروف، تحصیلات شغل ایجاد نكرد. بر همین اساس است كه امروز جمعیت بیكاران تحصیلكرده كشور بیش از یك میلیون و ۲۰۰ هزار نفر است. تعجب برانگیز اینكه با وجود بروز بحران بیكاری برای افراد دارای تحصیلات عالی، روند پذیرش دانشجو در دانشگاهها همچنان ادامه دارد و دانشگاهها برای ترغیب جوانان به درس خواندن مسابقه گذاشتهاند! سال گذشته بود كه وزیر كار اعلام كرد با وجود بالا بودن نرخ بیكاری و طولانی بودن صف بیكاری، ۲ میلیون شغل در كشور داریم كه كسی حاضر به انجام آنها نیست. البته ربیعی نگفت كه این مشاغل دارای چه كیفیتی و در چه بخشهایی هستند اما طرح اینگونه مسائل باعث شكلگیری ایده شیكسازی نام مشاغل شد كه توسط رئیسجمهور مطرح و به وزیر كار نیز دستور داده شد تا این مسئله را پیگیری و به وی گزارش كند.
البته این دستور رئیسجمهور هم به سرنوشت صدها دستور دیگر دچار شد كه «شنیده میشود» اما «خبری از نتیجهاش نمیشود!» به همین خاطر پس از آن حرفی از این موضوع زده نشد و وزیر كار نیز گزارشی در رسانهها ارائه نكرد.
با این حال، كارشناسان میگویند ایده رئیسجمهور درباره شیكسازی نام مشاغل از نگاه فرهنگی به بازار كار و تغییر دیدگاه جامعه به شغل درست است اما نمیتواند تأثیری در اشتغال زایی و كاهش نرخ بیكاری كه مسئله اول بسیاری از جوانان است، داشته باشد.
بر اساس نموداری كه وزارت كار از روند بیكاری فارغالتحصیلان دانشگاهی در فاصله سالهای ۶۵ تا ۹۰ كه آخرین سرشماری رسمی كشور انجام شده ارائه كرد، معلوم شد تا سال ۷۵، تحصیلات میتوانست برای افراد فرصتهای بهتری برای اشتغال فراهم كند، اما این روند از سال ۷۵ به بعد برعكس شده و به شدت بر نرخ بیكاری كارجویان دارای تحصیلات دانشگاهی كشور افزوده شد. اما مسئلهای كه اصلاً خوشایند نیست، افت معنادار نرخ مشاركت اقتصادی در بین جمعیت دارای تحصیلات عالی كشور است. با وجود صرف هزینههای مالی و اتلاف عمر جوانان تحصیلكرده، اما نمودار نشان میدهد كه نه تنها تمایل افراد تحصیلكرده به حضور در اجتماع و انجام فعالیتهای اقتصادی بیشتر نشده، بلكه این روند به صورت ادامهدار در فاصله سالهای ۶۵ تا ۹۰ كاهشی بوده است.
چشم انتظار رشد 7درصدی اقتصاد هستیم
با وجود اینكه انتظار میرود به دلیل وجود كشاورزی در بخشهای مختلف كشور سهم این بخش از اشتغالزایی بیشتر شود، اما در طول یكسال گذشته مجموع سهم اشتغال كشاورزی به كمتر از ۲۰ درصد رسیده. صنعت هم كه در بسیاری از كشورهای جهان، پایه اصلی اشتغالزایی پایدار تلقی میشود، در ایران تنها ۳۳ درصد سهم دارد كه این میزان در طول یكسال گذشته ثابت مانده است.
وزارت كاریها در تعریف بیكاری میگویند، هركس در طول هفته یك ساعت فرصت شغلی داشته باشد، شاغل محسوب میشود و در غیر این صورت فرد بیكار تلقی میشود و بر اساس آمارهای همین وزارتخانه در حال حاضر، نرخ بیكاری جوانان ۱۸درصد و دانشآموختگان بین 5/21 تا ۲۲ درصد است كه در این بین نیز نرخ بیكاری دانشآموختگان دختر ۳۰ درصد و پسر ۱۲ درصد است.
چند روز پیش بود كه معاون وزیر كار با اشاره به اینكه اقتصاد باید ۷ درصد رشد كند تا شرایط اشتغال دانشآموختگان فراهم شود، نرخ بیكاری این گروه را حدود ۲۲ درصد اعلام كرد.
حسن طایی با بیان اینكه همه دستگاهها در ایجاد اشتغال نقش دارند، گفت: «در حال حاضر ۲۲ میلیون فرد شاغل در اقتصاد ایران حضور دارند و 5/2 میلیون نفر هم بیكارند كه براساس آمار رسمی مركز آمار، نرخ بیكاری 5/11 درصد است.»
هر چه هست تمام آمار و گزارشها نشان میدهند كه اوضاع در بازار كار اصلاً خوب نیست و با بازی كردن با اعداد و ارقام در سمینارها و همایشها چیزی درست نمیشود.
نظر شما