سلامت نیوز:به دنبال پیشرفتهای بشر در زمینه تكنولوژی و فناوریهای مختلف این امیدواری وجود داشت كه رشد و توسعه در زمینه فرهنگی و اجتماعی نیز به وجود بیاید. با وجود این، هرچند بشر بیشتر پیشرفت كرد، هشدارها درباره به قهقرا رفتن فهم اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی نیز فزونی یافت. بر عكس آنچه تصور میشود، مدرنیزاسیون نه تنها نتوانست زمینهساز رشد فرهنگی و اجتماعی شود كه مشكلات تازهای نیز به وجود آورد. بر این اساس بود كه صدای هنرمندان اصیل و روشنفكران واقعی بلند شد كه هرچه میگذرد جوامع بیشتر به سمت تنزل فرهنگی میروند. تنزل فرهنگی تعبیری كمابیش جدید است و اشاره به این موضوع دارد كه شهروندان هرچه میگذرد سطحیتر میشوند و دیگر رغبتی به هنر اصیل ندارند. در ایران نیز در دورههای مختلف مساله تنزل فرهنگی مطرح شده است. گرایش جوانان به نوعی موسیقی كه كمابیش مبتذل یا حداقل سطحی به حساب میآید و اقبال به ستارههای میانمایه هنری از نشانههای این مساله است.
به گزارش سلامت نیوز، فریدون مجلسی روشنفكر، پژوهشگر مسائل اجتماعی و مولف چندین كتاب در موضوعات مختلف در گفتوگو با روزنامه آرمان، پدیده تنزل فرهنگی را بررسی میكند.
تنزل فرهنگی از چه زمانی وارد فرهنگ و بینش مردم كشورمان شد و هماكنون روند پیش روی این مقوله را در جامعه را چگونه ارزیابی میكنید؟
در ایران در سالهای گذشته مساله وارونگی فرهنگی بروز كرد و در آن مدت برخی از افراد با مسافرت به خارج از كشور مبادرت به فخرفروشی میكردند، آن هم به این دلیل كه این اقدام را به نوعی پز اجتماعی میدانستند. این نگرش مدتی در جامعه ما حاكم بود و به این ترتیب جامعه توانست مجددا هرم فرهنگی از بالا به پایین خود را تشكیل دهد كه در این فاصله گروههای فرهنگی یا به عبارتی میانمایگان فرصت خودنمایی پیدا كردند و به نسبت این طرز تفكر بر جوانان و تربیت نسل بعد هم تاثیر گذاشت. هماكنون بعد از گذشت سالها از آن اتفاق با افزایش دانشآموختگان دانشگاهی، افزایش قشر فرهنگی جامعه و جمعیت انبوهی از روزنامهنگاران در كشور مواجه هستیم كه نشان از افزایش سطح سواد و آگاهی در جامعه دارد. باید توجه داشت كه افزایش سطح سواد زنان در كشور به عنوان گروه تاثیرگذار میتواند در ارتقای فرهنگ جامعه موثر باشد و به نسبت با گذشت زمان وضعیت فرهنگی جامعه نیز بهبود مییابد.
چندی پیش امیر تتلو یكی از خوانندگان زیرزمینی در اینستاگرامش مطلبی تحت عنوان «بغ بغو» منتشر كرد كه با استقبال جمعیت انبوهی از كاربران روبهرو شد. به نظر شما استقبال از برخی سبكهای هنری سطح پایین نشاندهنده تنزل فرهنگی و كاهش سلیقه مخاطب در جامعه نیست؟
امروزه این گروهها و سبك و سیاقشان در جامعه با استقبال گروههایی در جامعه روبهرو هستند. در واقع به دلیل اینكه در هنر شاهد عدم حضور هنرمندان اصیل و بعضا لغو كنسرتهای آنها هستیم بیشك باید انتظار تنزل بیفرهنگ را داشت. برای مثال وقتی در جامعه بعضا با لغو مجوز و اجرای كنسرتهای فاخر روبهرو هستیم به نسبت همه این اقدامات باعث میشود كه توجه به هنر اصیل از جنبههای فرهنگی و ارزشمند جای خود را به روحوضیگری و اقدامات سطحی بدهد كه امیدواریم این اقدامات هرچه سریع تر حل و فصل شود.
هماكنون در جامعه ما اغلب افراد تحصیلات آكادمیك را گذراندهاند و از لحاظ كمی سطح تحصیلاتشان افزایش یافته است، اما از آنجا كه میزان تحصیلات به هیچ عنوان نمیتواند نشاندهنده میزان فهم و شعور اجتماعی در میان افراد باشد، در برخی مواقع شاهد بروز رفتارهای خاص از افراد به ظاهر تحصیلكرده هستیم كه این امر نه تنها نشاندهنده شخصیت ناقص آنهاست، بلكه گواه وجود كمبودهای گوناگونی در این افراد است.
فرهنگ و میزان تحصیلات دو امر جدا از هم است. فرهنگ ریشه در تربیت خانوادگی دارد. اینكه فرد بتواند با نارساییهای خود مبارزه كند و خودش را اصلاح و بازسازی كند در مقوله فرهنگپذیری مورد اهمیت قرار میگیرد. در واقع، در چنین افرادی آمادگی نسبت به مبارزه با نارساییهای موجود اندك است. برای مثال به این افراد با كسب ثروت تازه به دوران رسیده گفته میشود، آن هم به این دلیل كه آنها هنوز نارساییها، كمبودها و عقدههای درونی خود را حل و فصل نكردهاند و پول برایشان به ابزاری برای نمایش عقدهها و كاستیهایشان منجر شده است. در اصل تازه به دوران رسیدگی فقط در داراییهای مادی خلاصه نمیشود بلكه تازه به دوران رسیدگی ابعاد اجتماعی و فرهنگی نیز پیدا میكند. افراد باید بدانند كه به صرف داشتن یك مدرك لیسانس نمیتوانند كاری از پیش ببرند. امروز دیگر همچون گذشته نیست كه كسب مدرك تحصیلی منوط به برتری فرهنگی باشد، بلكه بستر تحصیل و علمآموزی برای همگان مهیاست و هر فردی میتواند به تحصیل بپردازد، اما از تحصیلات میتوان به عنوان ابزاری برای بهسازی فرهنگی استفاده كرد. تاثیرگذاری در این زمینه یك نسل طول میكشد.
هماكنون وضعیت فرهنگی جامعه را چگونه ارزیابی میكنید؟
فرهنگ جامعه ما همچون بیماری رو به بهبودی در حال سپری كردن دوران بحران است و به این ترتیب كمیت سواد منجر به كیفیتآفرینی میشود. تحقق این مهم نیازمند صرف زمان است.
برای تسهیل این امر چه نكاتی را باید مدنظر قرار داد؟
ارتقای سواد عمومی بهترین زمینهساز ارتقای فرهنگی است، آن هم به این دلیل كه در گذشته یكی از مشكلات شایع جامعه ما كمسوادی بود كه هماكنون كاهش یافته است. سواد و فرهنگ به همراه ارتباطات بینالمللی میتواند در ارتقای فرهنگ موثر باشد.
برخی از مواقع شاهد نارساییهای فرهنگی هستیم، حل و فصل این نارساییها نیازمند درك و شناخت مناسب است تا به این ترتیب بتوان مقوله فرهنگ را در جامعه نهادینه كرد.
جامعه ما جزو جوامع جهان سوم محسوب میشود. در اصل این جامعه یك جهان سومی رو به پیشرفت است و با توجه به فعالیتهای علمی و فرهنگی كه از اواخر قاجار آغاز شده اندكاندك در جامعه شاهد نهادینه كردن فرهنگ و اقدامات فرهنگی خواهیم بود.
نظر شما