سلامت نیوز:آرایشگاه» محلی است برای آرایش و پیرایش؛ با گذشت زمان همانگونه که کاربری و نحوه استفاده خیلی از محلها تغییر کرده است این محل (آرایشگاه) هم تغییر کاربری یافته و به سالنهای مد، اتاقکهای مصرف مواد، محلی برای ماساژ و... تبدیل شده است.
به زارش سلامت نیوز، شهروند نوشت: در آرایشگاههای مردانه، کسی حوصله انتظار کشیدن ندارد. مشتریها زیاد به اینکه چه کسی موهایشان را اصلاح میکند، اهمیت نمیدهند. اغلب دوست دارند زودتر کارشان تمام شود تا بروند و به زندگیشان برسند، اما همین بودن و ماندن در آرایشگاه برای خانمها نعمت است.
«آرایشگاهها» به غیر از محل آرایش و پیرایش تبدیل به پاتوق امن و بیدردسری برای خانمها شده است و بعضا تعدادی از بانوان فقط بهمنظور گپ و گفت به آرایشگاه میروند.
مانتوها و چادرها آویخته میشود تا شوی غیررسمی لباس و ادا و اصولهای خفن شروع شود و بعد نوبت این است که در قامت یک خبرنگار نقشآفرینی کنند و اخبار تازه را با هم تحلیل و بررسی کنند و به بازگویی شایعات بپردازند.
حتی بعد از کلی خنده و تعریف به درددل میپردازند و عدهای هم در نقش روانپزشک یا مشاور راهکارهای استانداردی برای افراد حاضر در جمع تجویز میکنند.
مجبوریم درددلهای مشتری را گوش دهیم
به آرایشگاهی رفتم که نسبت به سایر آرایشگاهها تمیزتر بود و بر خلاف آرایشگاههای دیگر تنها دو نفر به مشتریها خدمت میکردند، یکی از آرایشگران که چند سالی است وارد این کار شده است، توضیح میدهد: «نخواهیم هم مجبوریم داستان زندگی همه مشتریان را بدانیم. میآیند درددل میکنند، از زندگیشان تعریف میکنند، از شوهرشان، بچههایشان. راستش اینجور جاها خانمها از همدیگر چیز یاد میگیرند. مهمترین چیز هم این است که چطور با شوهرشان مبارزه کنند!»
آن یکی میگفت: «دست من برای اصلاح کُند است و برای اینکه مشتری فکر نکند معطلش کردم سر صحبت را با او باز کرده و کار خودم را جلو میبرم؛ حتی بعضی مواقع مشتری کارش تمام شده اما میگوید بیا تا بقیه حرفهایم را هم برایت بگویم! راستی این را هم بگویم که هر چهارشنبه بساطهای خرید و فروش داریم، بیشتر لباس زیر، لباس خواب، شال، روسری، لوازم آرایش، بدلیجات و… هست. اگر چیزی خواستید چهارشنبهها فقط خرید و فروش است تشریف بیاورید.»
تا نوبتت شود فال بگیر!
در آرایشگاه بعدی که وارد شدم در نگاه اول دیدم تعداد مشتریان نسبت به آرایشگران بسیار زیاد بود و با آن همه شلوغی مشتریان ساعتها در نوبت نشسته بودند.
بعد از خوشامدگویی خانمی به سمت انتهای آرایشگاه هدایتم کرد و گفت: «تا نوبتت شود بیا فال بگیر و از آیندهات باخبر شو!»
خانمی با تتوهای عجیب و موهایی قرمز در انتهای سالن آرایشی بساط فال قهوه، چای، حافظ و... را پهن کرده بود و به رمالی مشغول بود.
دلم میخواست دل را به دریا بزنم و بروم تا فالم را بگیرد و مثلا بگوید تا سر ماه دبیر میشوی و تا آخر سال هم سردبیر ولی چه کنم که زمان برای گزارش میدانی کم بود و باید بیخیال این خیالبافیها میشدم.
خانم فالگیر با صدای بلند گفت: «خانم من همه روزه اینجا نیستم تا از بخت پرستارهات بگویم. من فقط سهشنبهها به اینجا میآیم، این شانس را از دست نده!»
خانمی دیگر که از مشتریان بود گفت: «محیط بعضی از آرایشگاهها خیلی افتضاح است. چون فضا بسته و کاملا زنانه است، هر کاری دلشان میخواهد میکنند و واقعا اینها هستند که وقت ما را تلف میکنند.»
دست این آرایشگر معجزه میکند!
برای انتخاب آرایشگاه دیگری با برخی از دوستان خود مشورت کردم و اصلا همین مشورت شد سوژه و بیخیال آرایشگاه شدم!
یکی از دوستانم گفت: «شوهر خانمی با او اختلاف داشته و از خانه قهر کرده. به عیال پیغام داده طلاقت میدهم. خانم گرفته و غمگین، اتفاقا گذرش به فلان آرایشگاه میافتد و اصلاح میکند. فردا صبح زود، یک جعبه شیرینی و هزار بوسه تشکر نصیب بچههای آرایشگاه میشود. آقا به خانه برگشته و از رفتارش اظهار ندامت کرده!»
سایر دوستانم هم بیشتر از مهارت آرایشگر به این نکته توجه من را جمع کردند و اصرار داشتند که تو شغلت حساس است پیش هر آرایشگری نرو، شاید دستش بد باشد و در کارت تاثیر گذارد!
اگر کمی به این خرافات اعتقاد داشته باشی و به نحوی که آنها با آب و تاب و جدیت این ماجراها را تعریف میکنند، وسوسه میشوی پیه یک ماه خانهنشینی را به تن بمالی و خودت را بسپاری به دست این اصلاحگران معجزهگر، بلکه مشکلاتت حل شود!
مردم خودشان نگران سلامتی خود باشند!
تتو و اپیلاسیون یکی دیگر از خدمات جدید در آرایشگاه است که آرایشگاهی که این دو خدمت را به مشتریانش ارائه میدهد باید برای این عمل مجوز جداگانه داشته باشد اما حدود 90 درصد سالنها مجوز مربوط به این دو خدمت رایج را ندارند!
با یکی از افرادی که خدمات اپیلاسیون را در آرایشگاهی در بالای شهر ارائه میداد صحبت کردم و حس میکردم دارم با رئیس سازمان بهداشت جهانی صحبت میکنم!
الهام میگفت: «مردم باید خودشان نگران سلامت و امنیت خود باشند. وقتی اپیلاسیونکار، موم را با یک چوب به تمام بدن بزند، ناقل بیماری میشود که شایعترین بیماری که الان زیاد شده است، زگیل است!» گفتم مگر نباید خودتان مسائل آرایشی و بهداشتی را رعایت کنید؟ گفت: «مگر دیوانه هستیم تا وقتی مشتری اعتراض نکرده تجهیزات حرام کنیم!»
جدا از مساله بهداشت، امنیت آرایشگاه است که اگر یادتان باشد چند سال قبل یک پسر با ظاهر دخترانه، وارد این حرفه شده و مدت طولانی به شغل خود ادامه داده بود.
آرایشگاه، مطب دکتر و اتاق عمل
به هر حال آرایشگاه، پوشش خوبی برای سودجویان شده است. تا حدی که آرایشگاه را تبدیل به اتاق عمل میکنند. از تزریق ژل و بوتاکس تا خالبرداری در محیط غیراستریل آرایشگاهی!
چون اسمش آرایشگاه و کارش برجسته کردن زیباییهاست، به خودشان اجازه میدهند برای پوست و تناسب اندام، پا در کفش پزشکان کنند. از کرمهای دستساز و تخلیه جوشهای صورت (که پزشکان هم این کار را انجام نمیدهند) تا قرصهای لاغری، اشتهاآور، مکمل غذایی و داروهای گیاهی که مثل نقل و نبات تجویز میکنند.
البته برای جلب اطمینان مشتری، خیلی حرفهای عمل میکنند. روشی دارند که امتحانش را پس داده است؛ معمولا یک مشتری در آرایشگاه حضور دارد که قبلا از آن روش استفاده کرده است!میگوید که خیلی خوب بوده و خیلی راضی است. در حرفه تبلیغات، این روش را روش «دهان به دهان» مینامند. یعنی اشخاصی که از محصول راضی هستند، آن را به دوستان خود و آنها هم به دوستان خود پیشنهاد میدهند.
گُل، مشروب و سگ!
اینکه بخواهم از رواج مصرف مواد مخدر به جای قرصهای لاغری در آرایشگاهها بگویم حرفی تکراری و قدیمی است اما نکته جالبی که در مراجعه به برخی آرایشگاهها نظرم را جلب میکرد، «سگ» خانم آرایشگر بود که بهعنوان ابزار سرگرمکننده مشتریان در آرایشگاه برای خود پرسه میزد!
به یکی از آن خانمها اعتراض کردم و گفتم من از سگ میترسم اما او با سخنانی روانشناسانه سعی داشت رابطهای بین من و آن سگ ایجاد کند و درنهایت قبل از اینکه از ترس سکته کنم پا به فرار گذاشتم.
البته در همان آرایشگاه و چند آرایشگر دیگر به محض اینکه وارد میشدم خانمی به استقبالم میآمد و چادر و وسایلم را میگرفت و در کمدی قرار میداد و کلیدش را به دستم میداد و بعد سوال میکرد نوشیدنی چی میل دارید؟ و با خندهای زیرکانه میگفت حلال یا حرام!
نظر شما