سلامت نیوز:انتخاب بین بد و بدتر؛ این جمله را بارها شنیدهایم، البته بیشتر در ایام انتخابهای اکثرا سیاسی، اینکه مثلا نامزد مدنظر ما و معیارهای ما منطبق بر هیچکدام از گزینههای موجود نیست و... اما اینبار سلامت مردم متوجه این جمله و این نوع انتخاب شد، آن هم از سوی یک شرکت داروسازی که مردم به آن اعتماد و از محصولات آن استفاده کردند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از فرهیختگان ،یکی از مدیران شرکت داروسازی «ث» در واکنش به گزارش روز گذشته درباره توزیع سرمهای فاسد بین بیماران دیالیزی گفت: «دوره حتمی و الزامی قرنطینه را رعایت نکردیم و برای اینکه دارو زودتر به دست بیمار برسد، مجبور به توزیع این سرمها شدیم؛ این انتخاب نوعی انتخاب بین بد و بدتر بود.»
دو شب پیش سریالی میدیدم، از همین تلویزیون خودمان، بازیگر نقش خانم در یک شرایط بحرانی و قحطی آب و غذا، لیوان آبی دستش بود که داخل آن سم ریخته بود تا بدهد به رقیب عشقیاش و از این طریق او را حذف کند، معشوقهاش او را دید و از ماجرا باخبر شد، از او انکار، از معشوقه اصرار، درنهایت لیوان آب را به نفر سومی که بیخبر از عالم بود، دادند تا عطش تشنگی برآمده از شرایط را رفع کند و او هم نوشید. بازیگر زن به معشوقهاش گفت دیدی اتفاقی نیفتاد و سالم است، بعد از چند دقیقه آن نفر سوم از همهجا بیخبر مسموم شد و مرد.
این ماجرا شد چیزی شبیه ماجرای شرکت داروسازی «ث» و سرمهای دیالیز صفاقی این شرکت برای بیماران دیالیزی. دیروز در همین صفحه گزارشی نوشتم در ارتباط با مشکلات جدیای که برای بیماران دیالیزی استفادهکننده از دیالیز صفاقی با سرمهای شرکت «ث» ایجاد شده است؛ از درد و بیاشتهایی و خوابآلودگی تا عفونت و مشکلات جدیتر که جان و سلامتیشان را به خطر انداخته است. برای این ادعا هم با برادر یکی از این بیماران گفتوگو کردم و از جزئیات این موضوع برایم بیشتر توضیح داد و گفت چندماهی است خبری از روی خوش و حال خوب خواهرشان نیست و مشکلات جدی جسمی برایش ایجاد شده است.
او از پیگیریهای شخصیاش هم گفت که با شرکت تولیدکننده تماس گرفت، نه یکبار که چندینبار و هربار هم مسئولان شرکت یک جوابی به او دادند و سوای دفعات اول که مشکل سرمها را به گردن بیمارستان شهر و خود فرد انداختند، کوتاهی را پذیرفتند و شروع به جمعآوری سرمها کردند اما در این مرحله هم دچار مشکل شدند و هنوز سرمهای فاسد در دسترس این بیماران هست و آنها با استفاده از این سرمها دچار مشکل میشوند. من هم بعد از انتشار گزارش پیامهای مشابهی دریافت کردم و متوجه شدم تعداد این افرادی که با سرمهای دیالیز صفاقی شرکت «ث» دچار مشکل شدند، بیشتر از تعداد انگشتهای دست است و محدود به بابل و مازندران نیست.
براساس رسالتی که بر دوش دارم و همچنین فایل صدای ضبطشده مسئولان شرکت که در اختیار خانوادههای این بیماران قرار گرفته، من هم تماسی با شرکت «ث» گرفتم و بعد از دو، سه بار تلاش به خدیوی، مدیر بخش تولید سرمهای دیالیز صفاقی متصل شدم و با هم گفتوگو کردیم. همچون گزارش دیروز سوالات مشخص بود، اصلا همین که از ماجرا و مشکلات ایجادشده برای خدیوی تعریف کردم، مساله جا افتاده و مشخص بود خودشان هم در جریان ماجرا هستند.
چرا شرکتی با سابقه شرکت «ث» در تولید این سرمها دچار چنین مشکلی شده و بیماران دیالیزی به جای بهبود، بعد از استفاده از سرمها حالشان بدتر شده است؟ با خود بیماران و خانوادهها که صحبت کردیم گفتند جویای موضوع شدهاند و گفتید مشکلی در بحث قرنطینه سرمها وجود داشته است. کمی بیشتر توضیح میدهید که موضوع چیست؟
کارشناسان سازمان غذا و دارو به شرکت ما آمدند و از خطتولید بازدید کردند. چندین جلسه برگزار شد و نتایج آزمایشهایی که باید در این حوزه صورت میگرفت، بررسی شد. اخیرا هم جلسهای در مشهد برگزار شد که مسئولان وزارت بهداشت اینجا حاضر شدند و با آنها در این ارتباط گفتوگو کردیم و درنهایت بحث اصلی که موجب مشکل شده بود، همان موضوع قرنطینه بود. این هم البته به چند ماه قبل و مشکلات ما با دولت بازمیگردد که تخصیص ارز در این حوزه صورت نگرفت و ما نتوانستیم مواد اولیه را تهیه کنیم و بخشی از مواد در گمرک ماند و تولید ما با مشکل مواجه شد. همین موضوع یعنی کمبود در تهیه مواد اولیه و تولید باعث شد نتوانیم آن دوره الزامی قرنطینه را رعایت کنیم و زودتر محلول را تولید کردیم و در اختیار بیمار قرار دادیم.
اینکه موضوع و استدلال صحیحی نیست. شرکتی که ادعای باسابقه بودن در این حوزه را دارد و بسیاری از بیماران به آن اعتماد میکنند و از سرمها و بقیه محصولات آن استفاده میکنند نمیداند عدمرعایت زمان مناسب جهت قرنطینه برای بیماران مشکل ایجاد میکند؟ کمااینکه مشکلات جدی هم ایجاد کرده است.
بله ما 23سال سابقه فعالیت در حوزه دارویی داریم. آزمایشهای لازم را انجام دادیم. محلول را بعد از گذشتن از آزمایشهای شیمیایی، میکروبی و فارماکولوژی و... در اختیار بیمار قرار دادیم. اما دورهای دارد؛ باید حتما 15 روز تا 20 روز این سرم در قرنطینه باشد و این دوره طی شود اما برای اینکه کمبود را پوشش بدهیم و محلول زودتر به دست بیمار برسد زمان قرنطینه را کمتر کردیم. به نوعی انگار بین بد و بدتر انتخاب کردیم و نمیخواستیم جان بیمار به خطر بیفتد و محلول را توزیع کردیم.
این مطلب هم توجیهپذیر نیست، به هرحال شما با جان بیمار سروکار دارید و با این روش هم میبینید که به جان بیمار صدمه زدید. بعد از اطلاع از این موضوع همانطور که خانواده بیماران با شما تماس گرفتند، در جمعآوری سرمها دچار مشکل شدید و هنوز هم سرمهای دارای مشکل در بازار وجود دارد و در اختیار بیماران قرار میگیرد. خانوادهها میگویند نمیدانید چه کدهایی از این سرمها مشکل دارند و چه کدهایی نه.
اینطور نیست. ما اگر همان محلولها را بگذاریم کنار، اینها بعدا قابل استفاده میشوند. بعد از سری ساخت 295 به بعد دیگر مشکل قرنطینه ندارند و طول قرنطینه آنها رعایت میشود.
الان یعنی ما مطمئن باشیم از این کد به بعد مشکلی در سرمها وجود ندارد؟ کمبود مواد اولیه رفع شده است؟ بیماران میگفتند گویا نیاز آنها 30 بسته در ماه است و شما در ماههای اخیر آن را به پنج و گاهی به سه رساندهاید. این کمبود چطور جبران میشود؟
بله مطمئن باشید. نه مشکل خاصی نیست و ما با تمام ظرفیت درحال تولید و حتی درحال دپوکردن هم هستیم. ما در سختترین شرایط هم با ظرفیت فعلی میتوانیم سرم برای 15روز را بدون مشکل در اختیار آنها قرار بدهیم.
گفتوگوی ما تمام شده بود، هرچند بار که این گفتوگو را مرور میکنم، متوجه این استدلال و الزام خودساخته شرکت نمیشوم و همان چند خط ابتدایی در ذهنم تداعی میشود. شرکت داروسازی «ث» در تامین مواد اولیه موردنیاز خود با دولت به مشکلات ارزی و تخصیص ارز میخورد و مواد اولیهاش را نمیتواند از گمرک ترخیص کند، بعد برای اینکه بازارش را از دست ندهد و به قول مسئولان بین بد و بدتر بد را انتخاب کند محصول آمادهنشده و مضر برای بدن بیماران دیالیزی را در بازار توزیع میکند و نتیجهاش هم میشود حال بد و بدن عفونتکرده بیماران و درنهایت هم به خودش و نمایندگان وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو گزارش میدهد که دیدید کسی نمرد؟ بیخبر از اینکه برادر یکی از بیماران با بغض منتظر یک لحظه سرحال بودن و لبخند خواهرش است که با استفاده از این سرمها دیگر آرزو شده است.
نظر شما