سلامت نیوز-*مهدی اسفندیاری:این روزها که صدای فریاد رئیس دانشگاه تهران و شهید بهشتی و .... بابت بدهی های سازمان های بیمه گر بلند شده است و وضعیت مراکز درمانی کشور دچار چالش های اساسی شده، خطرناک ترین اتفاق ممکن از بین رفتن اعتبار دفترچه های درمانی مردم است، امری که دقیقا مصداق یک بازی چندسر باخت است:

بازنده ی اول مردم که با کاهش قدرت دفترچه های درمانی ناچار می شوند قید بسیاری از نیازهای درمانی خود را بزنند از دارو گرفته تا درمان

بازنده دوم مراکز درمانی؛ از دیگر بازنده های این بازی خواهند بود زیرا با کاهش بار مراجعات قیمت تمام شده ی آنها به شدت بالا رفته و ناچار به کاهش کیفیت و یا افزایش قیمت خواهند بود که همین افزایش قیمت موجب کاهش مجدد مراجعات می شود 

بازنده ی سوم حاکمیت: افزایش نارضایتی اجتماعی و موج سواری بیگانگان از عوارضی حتمی بی اعتباری دفترچه های درمانی است.

سه بیمه ی پایه ی اصلی در کشور داریم
۱_بیمه نیروهای مسلح: اقدام هوشمندانه ی مسئولین بیمه نیروهای مسلح در تغییر مدیریت و به کارگیری یک مدیر بسیار با تجربه و فاقد تعارض منافع و صاحب نظر در کنترل خدمات غیرضرور موجب شد که این بیمه ظرف کمتر از یکسال معتبرترین بیمه ی درمانی پایه ی کشور در تسویه حساب با مراکز درمانی کشور باشد و به جرات می توان گفت کمتر مرکزی در کشور اکنون یافت می شود که بابت تسویه حساب های بیمه ی نیروهای مسلح شکایتی داشته باشد.

۲_بیمه ی خدمات درمانی دومین بیمه ی پایه ی کشور است که حدود ۳۵ میلیون نفر را تحت پوشش خود دارد، اگرچه موهبتی قبل از نشستن بر کرسی مدیرعاملی صندوق خدمات درمانی مواضع رئیسش را در کارشکنی بیمه ها به نوعی تایید می کرد اما بعد از نشستن بر این صندلی به تدریج زبان بیمه ای یافت و اقداماتی در مهار هزینه های غیرضرور انجام داد و به نظر می رسد که اگر حواشی رسانه ای خاندان موهبتی را کنار بگذاریم می شود گفت که تا حدودی این بیمه هم راه خود را یافته اگرچه هنوز راه دارد تا برسد به اعتبار بیمه ی نیروهای مسلح

۳_ بیمه ی تامین اجتماعی: هم اکنون دو اداره کل اصلی مرتبط با درمانش سرپرست دارد و بدهکارترین بیمه به مراکز درمانی کشور می باشد، اگر برخی از اقدامات دو سال اخیر معاونت درمان سازمان مذکور در مهار هزینه ها فاکتور بگیریم و قبول داشته باشیم که تا حدودی در مسیر قرار گرفته زیرا در سال قبل برای اولین بار رشد هزینه ها کمتر از رشد تعرفه ها بوده است .

گایدلاین سنجش تراکم استخوان با صرفه جویی ۵۰۰ میلیاردی و گایدلاین آنژیوگرافی با کاهش ۵۰ درصدی آنژیوگرافی در بخش دولتی و گایدلاین تعویض مفصل زانو و گایدلاین تجویز انسولین و .... از مهمترین اقدامات معاونت درمان در طی دو سال اخیر بود، اما این معاونت نیازمند کار شبانه روزی است تا سامان یابد.

این بیمه بیشترین جمعیت تحت پوشش را داراست و بزرگترین خریدار است که به این وضع دچار شده است.

اکنون بزرگترین نگرانی را مصطفی سالاری مدیرعامل این سازمان می تواند رفع کند، یا معاون فعلی را با دو مدیرکل قدر تقویت کند، یا با تغییر وی کسی را به کار گیرد که جوانتر، با انگیزه تر؛ مسلط تر به مفاهیم کنترل هزینه ها و افزایش اثربخشی منابع باشد.

باید صبر کرد و دید که چه اتفاقی برای مهمترین بیمه ی پایه ی درمانی می افتد.

اکنون مصطفی سالاری مدیرعامل تامین اجتماعی که با نشست ها و رایزنی ها و اشراف کافی یافته است می داند تنها تغییر مطلوب که بتواند به افزایش رضایتمندی اجتماعی و فروکش بحران کمک کند، انتخاب فردی است که در مهار هزینه های غیرضروری در میان اهل فن به عنوان فردی صاحب نظر شناخته شده باشد، وگرنه هر گزینه ای غیر از این اتفاقی جز دامن زدن به نارضایتی اجتماعی و بی اعتبار شدن دفترچه های بیمه شدگان بزرگترین صندوق بیمه ی اجتماعی را رقم نخواهد زد.

*پژوهشگر حوزه ی سلامت