در آن روز، مساحت ۴۷هزار هکتاری گاوخونیِ خشک، یک کانون ریزگرد خواهد بود، مشکل فرونشست زمین و ناپایداری سرزمین را تشدید خواهد کرد و بیماری‌های خشکسالی شیوع پیدا خواهد کرد و اگر از ابعاد طبیعت‌دوستانه هم به نتیجه بنگریم، حتما پرندگان و گونه‌های متنوعی را خواهیم دید، که فقدانشان، ذخایر ژنتیکی ارزشمندمان را تهی می‌کند.

از زاینده رود تنها ماسه و نمک بر جای مانده/ گاوخونیِِ خشک، کانون ریزگرد خواهد شد

سلامت نیوز: شهر، شیره جانِ مادرش، زمین را می‌مکد، تا هرآنچه تا پیش از این از زاینده رود، پدر شهر، به ارث برده بود زنده بماند؛ امروز پدر نیست تا نان دهد؛ «ورزنه» را می‌گویم، بدون حقابه کشاورزی، به جانِ چاه‌هایی در دل زمین افتاده که به زودی خشک می‌شوند و شهر را در ترک‌هایی که بر دل زمین باز می‌شود، فرو می‌نشاند و در نهایت، تالابی که تا پیش از این، خط آخر سفر آن حقابه بود، خالی‌تر از دشت و صحراهای کویر می‌شود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا این شرح حال دیاری است که تا پیش از بی‌مهری‌های وزارت نیرو، آب و کشت و کار داشت، امروز در حوالی تالابش صنعت نمک برپاست و خبری از پرندگان دلربای سالانه نیست.

اگر بنا باشد بیش از این درباره تالاب نوشت، شاید بهتر باشد، از کویری متصل به «کوه سیاه» صحبت کرد؛ بستری که ناظر در نگاه اول نمی‌داند این حجم اندک از آب در دل نمک‌های رسوب کرده، حقیقتا آب است یا سراب؟ و اگر سراب نیست و تالاب زنده است، پس این قله‌های خشکی فاتح، در دل اندک آب‌های نقش بر زمین چیست؟

این خبر باور کردنی نیست! اما تالاب گاوخونی در حال احتضار است، زاینده‌رود نیست و این تالاب، قلب اصفهان، تخت بهرام گور و مقصد مهمان این بستر، دیگر تپشی ندارد.

سال‌هاست که آب، قبل از ورود به اصفهان، مسیر عوض کرده و مهمان شهر و مشغول به کار دیگری جز کشاورزی و آبادانی کلانشهر اصفهان می‌شود و به همین دلیل است که در بستر رود، در دل شهر، زیر پل‌ها و ابنیه تاریخی، هیچ چیز نیست جز خشکی!

کمی بعد از اصفهان، در شرق استان، ورزنه که مردمش سال‌ها با کشاورزی امورات خود را می‌گذراندند، جریان همان بستر را از دست داده‌اند و در ایستگاه آخر، آبی که خارج از اصفهان اسیر یک سفر ناتمام است، هرگز رنگ مقصد اصلی خود، تالاب عظیم گاوخونی را نمی‌بیند.

در این بین، چند سالی است که چاره اندیشی شده، قانون‌گذاران از زیبایی اصفهان گذشته و کشاورزی را با چاه‌هایی کم و اندک و البته حساس و فانی، نیمه رونقی با جدل و تلاش‌های زیاد بخشیده‌اند، اما باید دید سرنوشت تالاب گاوخونی در حالیکه به گفته مدیر کل اداره محیط زیست اصفهان «۹۵درصد آن به جریان رودخانه بستگی دارد» چه می‌شود؟

کنوانسیون رامسر، ۵۰ سال است متعهد به حفاظت از تالاب‌ها و حیات حیوانات و گیاهان متکی به آن شده، اما به گفته حشمتی، «۱۷ سال است که تالاب گاوخونی اصفهان، به طور غیرقانونی از حقابه خود برخوردار نبوده»، تقابل این قانون‌گریزی و تعهدات کنوانسیون رامسر، ملغمه‌ای ساخته که حتی نمایندگان مردم در مجلس هم از حل معضل آن عاجز مانده‌اند.

طرح نجات دریاچه‌های کشور روی زمین مانده

روز گذشته، به مناسبت پنجاهمین سالگرد این کنوانسیون و روز جهانی تالاب‌ها، همایش مجازی در اداره کل محیط زیست اصفهان برگزار شد که طی آن، نماینده مردم اصفهان در مجلس، اظهار کرد: «باید حد بیشتری از رسیدگی‌ها شامل حال زاینده رود بشود و این در حالیست که در مجلس نهم و اوایل دهه ۹۰، طرح نجات دریاچه‌های کشور مطرح شد و بدون همکاری سازمان محیط زیست کشور، این طرح بر زمین ماند و هنوز هم بر روی زمین است!»

در تمام این سال‌ها، از خشکی زاینده رود، ماسه و نمک برجا مانده، که این خود تهدیدی بزرگ برای سلامت شهر و مردم شرق اصفهان به حساب می‌آید و همین تهدید شاید محرکه‌ای برای نگاهی به زمین مجلس و اجرایی کردن طرحی باشد که عباس مقتدایی از آن می‌گوید. در کش و قوس بازپس‌گیری زاینده رود، باری دیگر این بار مقتدایی خبر از مکاتبه‌ای مستقیم داد که در همان روز که جهان آن را برای تالاب گرامی می‌دارد، انجام شده است.

در این مکاتبه مقتدایی حفاظت از تالاب گاوخونی را یک موضوع فوری و لازم توجه خواند و در نهایت گفت: اگر عزم و اراده وجود داشت، امروز باید وضعیت بهتری می‌داشتیم، اما حالا در این شرایط لازم است فهم دقیق‌تری به موضوع تالاب پیدا کنیم و اگر به دنبال درآمد اقتصادی در منطقه هستیم، یکی از مسائلی که به طور جدی باید به آن توجه کرد، احیای تالاب گاوخونی است. 

انتخاب بین تالاب و صنعت

در حال حاضر، تالاب گاوخونی، تغذیه خود را از ذخایر زیرزمینی و چاه‌هایی در دل زمین تامین می‌کند، اما روزی که این ذخایر هم پایان پیدا کنند و مرگ رسمی تالاب سر برسد دور نیست.

در آن روز، مساحت ۴۷هزار هکتاری گاوخونیِ خشک، یک کانون ریزگرد خواهد بود، مشکل فرونشست زمین و ناپایداری سرزمین را تشدید خواهد کرد و بیماری‌های خشکسالی شیوع پیدا خواهد کرد و اگر از ابعاد طبیعت‌دوستانه هم به نتیجه بنگریم، حتما پرندگان و گونه‌های متنوعی را خواهیم دید، که فقدانشان، ذخایر ژنتیکی ارزشمندمان را تهی می‌کند.

به اعتقاد حشمتی_مدیر کل اداره محیط زیست اصفهان، «کسی حق ندارد منابع خدادادی طبیعت را پایمال کند و از بین ببرد، اما متاسفانه هرگز به این معضل توجهی نشده و در حالیکه جوامع علمی و دانشگاهی، حقابه مشخصی برای سهم تالاب مشخص کرده‌اند، اما این اعداد و ارقام هیچ وقت محقق نشده و دیدگاهی هم در وزارت نیرو بر این مسئله وجود ندارد.»

وی در پنجاهمین سالگرد کنوانسیون رامسر، اظهار کرد: اینکه چه نگاهی برای بهبود و حل معضل ایجاد شده داریم، براساس نگاه و ارزش ذهنی تصمیم‌سازان و انتخابی بین (احیاء) تالاب و صنعت است، بنابراین تصمیم‌سازان بدون شناخت زیست محیطی، احیا و کمک به محیط زیست را انتخاب نمی‌کنند و نمی‌توان انتظار احیای تالاب را داشت.

به همین دلیل است که حشمتی، راه حل را افزایش دانش زیست محیطی مسئولان، تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران کشور دانست و گفت: مطالبه حقابه‌های زیست محیطی در سطوح مختلف استانی و ملی، از جمله اقدامات اداره کل محیط زیست بوده است، اما این مسئله مهم دست نیافتنی شده و در چندسال اخیر تنها در سال ۹۸ توانستیم حقابه تالاب گاوخونی را (تا حدی) تحویل دهیم و از تبدیل آن به کانون ریزگرد جلوگیری کنیم.

مدیر کل اداره کل محیط زیست استان افزود: «با تلاش‌های انجام شده درواقع تنها توانستیم تالاب را مرطوب نگه داریم...».

حالا در دل این همایش‌ها و مذاکرات باید دید آیا وزارت نیرو و سایر دستگاه‌های دخیل، نگاه ویژه‌ای به آینده شهر و استانی که وضعیت بی‌آبی آن به زودی معضلی نابودگر خواهد شد، می‌کند؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha