توصیه به ورزش برای حفظ و ارتقای سلامت موضوعی است که بارها از طریق رسانهها و متخصصین شنیدهایم. این توصیهها برای زن و مرد و پیر و جوان یکسان است. در این بین، روی آوردن زنان به ورزش و حتی ورزش حرفهای به دلیل تاثیرات غیرقابل انکار آن بر سلامت جسمی و روحی آنها موضوعی است که همواره از سوی پزشکان و کارشناسان این حوزه مورد تاکید قرار گرفته است.
با این وصف اما در ایران شرایط متناقضی در خصوص ورزش زنان وجود دارد. از یک سو زنان به ورزش ترغیب میشوند و از سویی دیگر در انتخابهای ورزشی زنان، دخالتها و اما و اگرهای زیادی وارد میکنند؛ گاهی ورزش مورد علاقه یک زن برای او فعل حرام تلقی میشود و گاهی دیگر ساختار شکنی او برای ورود به دنیای مردانه. امروز اما شاهد آن هستیم که بیهیچ دلیل منطقی رشته بدنسازی برای زنان منع میشود. منعی که برای ان هیچ دلیل و مدرک علمی نمی آورند و توقع دارند که مردم ما به همین روش استدلال آنها را بپذیرند.نه اشاره ای به مستند علمی و نه تحقیق جامعی در این باره صورت گرفته ولی به یکباره مشخص نیست کدام نهاد تصمیم میگیرد که برخی ورزشها را برای زنان منع کند.زنانی که در این جامعه به اندازه کافی با محدودیت رو برو هستند و جامعه نیز دیگر آن جامعه ای نیست که بدون ارائه پشتوانه علمی مسئله ای را بپذیرد.
جامعه ای که در آن زنان قهرمان در برخی از رشتهها به مهرههایی قدر در ورزش دنیا تبدیل شدهاند.خدیجه آزاد پور در رشته ووشو ، زهرا نعمتی در رشته تیراندازی با کمان،رکوردهای جاودان مریم هاشمی و شهربانو منصوریان که با همه سختی ها و کمبود امکانات ستاره شدند،آرزو حکیمی و نازنین ملایی در رشته قایقرانی،فرانک پرتو آذردر دوچرخه سواری،لیلا ابراهیمی قهرمان اسیا در دو و میدانی،سارا خادم الشریعه و مبینا علینسب ستاره شطرنج زنان نه فقط در ایران و ....
حالا این سوال مطرح است که رشد کیفی زنان در مسابقات بین المللی آنقدری نبوده که مسئولان را به فکر حل مسائل به جای پاک کردن آنها بیندازد ؟آیا ورزش بخصوص ورزش زنان با استراتژی های دیکته شده توسط برخی جریانات فکری خاص که نفوذی هم در بخشی از حاکمیت دارند که اتفاقا تخصصی هم در این مهم ندارد میتواند در عرصه بین الملل درست ظاهر شود؟آیا نتیجه این تصمیمات چیزی مانند تصمیم به مهاجرت زنان قهرمان ایران که تا کنون نمونه هایی از آن را دیده ایم،نمیشود؟
«میهن فرهادیزاد» معاون توسعه ورزش بانوان وزارت ورزش و جوانان: در مبانی اعتقادی ما از زن به عنوان ریحانه یاد شده، نمیتوانیم رشتهای را قبول کنیم که کل سیستم بدنی و فیزیولوژی او را تحت تاثیر قرار دهد.بحث پرورش اندام و حجیم شدن عضلات با شرایط زنان جور درنمیآید.
مخالفتها با ورزش زنان ادامه دارد
تیرماه سال گذشته به دلیل یک اظهارنظر، بار دیگر ورزش زنان بر سر زبانها افتاد. در آن زمان «میهن فرهادیزاد» معاون توسعه ورزش بانوان وزارت ورزش و جوانان درباره حضور زنان در ورزشهایی مانند پاورلیفتینگ، بوکس و ورزش زورخانهای گفته بود: «با توجه به اینکه در مبانی اعتقادی ما از زن به عنوان ریحانه یاد شده، نمیتوانیم رشتهای را قبول کنیم که کل سیستم بدنی و فیزیولوژی او را تحت تاثیر قرار دهد.» او همچنین گفته بود: «بحث پرورش اندام و حجیم شدن عضلات با شرایط زنان جور درنمیآید.»
در جامعه پر تضاد ما، ورزشهای منتخب زنان بارها از سوی برخی نهادهای حاکمیتی به چالش کشیده شده و ورزش از امری شخصی تبدیل به امری حاکمیتی شده است. حضور زنان در ورزشگاهها برای تشویق تیم مورد علاقه خود بارها با برخوردهای قهری و امنیتی مواجه شد، علت این برخوردهای توهینآمیز و حرمتشکنانه نیز از سوی متولیان امر، حفظ حرمت زنان عنوان میشود.
۱۲ دی ماه امسال نیز نوبت به ورزش بدنسازی رسید و مدیر کل ورزش و جوانان استان اصفهان در نامهای به رییس هیات بدنسازی این استان، هرگونه فعالیت بانوان در رشتههای بدنسازی را ممنوع اعلام کرد.
چند روز بعد امام جمعه موقت اصفهان گفت: «دشمن گاهی به بهانه این که حجاب یک امر شخصی است، مانع نهی از منکر میشود و به بهانه اینکه بانوان نیاز به ورزش دارند، نقشه میکشند و گاهی به بهانه تمیزی و بهداشت، زنان و دختران را به سمت آرایش تشویق میکنند که سبب فروپاشی خانواده خواهد شد.»
نه تنها روی پرورش اندام بلکه در مورد ورزش بانوان همیشه حساسیتهایی وجود داشته است و این موضوع سیر تاریخی دارد و بهمرور زمان توانسته است خود را ثابت کند. موضوع و مشکل اصلی در این زمینه حجاب است بنابراین پوشش بانوان باید بهگونهای باشد تا بتوانند این مسئله را حل و درعین حال حجاب را هم رعایت کنند.
مریم کاظمی پور، معاونت بانوان وزارت ورزش و جوانان نیز به سایت وزارت ورزش و جوانان توضیح داده بود: «در سه ماهی که به عنوان معاون توسعه ورزش بانوان وزارت ورزش و جوانان حضور دارم، گزارشهایی مبتنی بر فعالیت برخی رشتههای غیر مجاز و زیرزمینی و به تبع آن بروز رفتارهای پرخطر، مصرف و تزریق مکملهای غیرمجاز دریافت کردم که خطری جدی را برای حفظ سلامت بانوان ایجاد کرده است و همین مسئله عاملی شد تا مجوز فعالیتهای رشتههایی که بانوان در ذیل فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام در آن فعال هستند، به منظور حفظ صیانت از حریم بانوان، مورد بررسی قرار گیرد.»
جالب آنکه عبدالمهدی نصیرزاده رئیس فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام به جای حمایت از ورزش زنان در گفتگو با پایگاه خبری جامعه ۲۴ گفته بود: «ما کامل فرمانبردار وزارت ورزش و جوانان و تصمیمات آنیم و حتی اگر بگوید این ورزش به صلاح نیست میگوییم چشم.»
مسئله اصلی حجاب است؟
سعید فائقی، معاون فنی پیشین سازمان تربیت بدنی هم درباره دلایل حساسیت روی ورزش پرورش اندام بانوان عنوان کرده بود: «نه تنها روی پرورش اندام بلکه در مورد ورزش بانوان همیشه حساسیتهایی وجود داشته است و این موضوع سیر تاریخی دارد و بهمرور زمان توانسته است خود را ثابت کند.»
او افزود: موضوع و مشکل اصلی در این زمینه حجاب است بنابراین پوشش بانوان باید بهگونهای باشد تا بتوانند این مسئله را حل و درعین حال حجاب را هم رعایت کنند. امروز خوشبختانه توانستهایم با تلاش بسیار پوشش خاص بانوان ورزشکار را طراحی و ارائه کنیم که در داخل و دنیا هم پذیرفته شده است.
البته فائقی با تاکید بر اینکه این موضوع در روزهای آینده حل میشود، تصریح کرده بود: «این روزها در فدراسیون انتخابات در جریان بود و شاید به این دلیل این موضوع رخ داد و امیدواریم این مسئله در روزهای آینده با کمک کارشناسان و لابیگری حل شود که من مطمئنم اینگونه خواهد شد.»
محدودیت زنان برای پیشرفت در ورزش
آرمیتا رفیعی کارشناس ارشد تغذیه ورزشی و مربی آمادگی جسمانی و بدنسازی در اینباره به سلامت نیوز میگوید: به صورت کلی زنان نه تنها در این دو رشته که در سایر رشتهها هم برای پیشرفت کردن با محدودیت مواجهند. این ممنوعیت نه تنها باعث نمیشود که زنان بدنسازی را کنار بگذارند بلکه منجر به این مساله میشود که به مردان برای دریافت برنامه وابستگی پیدا کنند.
وی ادامه میدهد: حقیقت آن است که نمیتوانند باشگاههای بدنسازی را به صورت کلی تعطیل کنند به این دلیل که رشتههای ورزشی دیگری مانند فیتنس و ... نیز ترکیبی از تمرینات بدنسازیست و نمیشود به زنان گفت که کلا ورزش نکنند. اول آنکه رشتههایی مانند پاور لیفتینگ و سایر رشتههایی که به نوعی با وزنه سرو کار دارند، برای زنان بسیار خوب است و باعث میشود سن یائسگی در زنان به تاخیر بیفتد و به صورت کلی در کارهای روزمره به زنان کمک میکند.
این مربی بدنسازی با بیان اینکه بدنسازی به سلامت زنان و جامعه کمک میکند، عنوان میکند: اگر بدنسازی را از ورزش زنان حذف کنند این فرصت که خانمی به صورت آکادمیک در این رشته آموزش دیده و به مرحله مربیگری و تدریس برسد از زنان گرفته میشود که این موضوع باعث میشود سایر خانمها برای گرفتن یک برنامه ورزشی و داشتن تناسب اندام به مربیان مرد وابسته شده و مراجعه کنند. در شرایط فعلی نمیدانیم که آیا افرادی که در حال حاضر مجوز مربیگری در این رشته را دارند مجوزشان باطل میشود یا خیر.
اگر مدارک تحصیلی این افراد، سابقه ورزشی و حتی استایل ورزشیشان را بررسی کنید متوجه میشوید که در اکثر فدراسیونها افرادی گذاشته شدند که هیچ ربطی با ورزش ندارند و حتی نمیتوانند به صورت اصولی و کارشناسی درباره ورزش صحبت کنند.
به گفته وی در گذشته نیز هیچ خانمی نمیتوانست در مسابقات بدنسازی شرکت کند و این موضوع ممنوع بود یعنی حتی اگر به خارج از کشور میرفت و به هزینه خود در این مسابقات شرکت میکرد به دلیل اینکه باید بدون حجاب روی استیج رفته و بدن خود را به نمایش بگذارد وقتی باز میگشت با او برخوردهایی صورت میگرفت.
رفیعی در پاسخ به این سوال که چرا این رشتهها ممنوع شده است عنوان میکند: ما در این خصوص پاسخی نگرفتهایم و ظاهرا تنها تصمیم گرفتهاند که این کار را انجام بدهند پس عملی میکنند و هر قدر هم تاکید کنیم که این رشته فرقی با سایر رشتهها ندارد باز هم به راه خود میروند و بعید به نظر میرسد که دلیل منطقی و علمی هم برای این کار داشته باشند.
به کارگیری افراد غیرورزشکار در حوزه ورزش زنان
او خاطرنشان میکند: ما انسان هستیم و دارای این اختیار که انتخاب کنیم چه ورزشی را برای سلامت بدنمان پیگیری کنیم، از سوی دیگر علائق افراد هم متفاوت است و نمیشود گفت که چون تو یک زن هستی نباید در یک رشته ورزشی فعالیت کنی.
این ورزشکار میگوید: اگر یک خانم با هزینه خودش و به صورتی که چندان مورد توجه قرار نگیرد فعالیت ورزشی کند کمتر با محدودیت مواجه میشود اما وقتی این فرد بخواهد به صورت حرفهایتر کار کرده و تحت نظارت کشور فعالیت حرفهای کند با محدودیتهای زیادی مواجه میشود.
رفیعی درباره اینکه زنان حاضر در فدراسیونها و مسئولان ورزش زنان تا چه میزان از زنان در این حوزه حمایت میکنند، خاطرنشان میکند: اگر مدارک تحصیلی این افراد، سابقه ورزشی و حتی استایل ورزشیشان را بررسی کنید متوجه میشوید که در اکثر فدراسیونها افرادی گذاشته شدند که هیچ ربطی با ورزش ندارند و حتی نمیتوانند به صورت اصولی و کارشناسی درباره ورزش صحبت کنند. بنابراین با توجه به اینکه جایگاهشان گرفتن پست ورزشی نیست و به هر طریقی که به چنین جایگاهی رسیدهاند ترجیح میدهند جایگاهشان را حفظ کنند به جای اینکه کاری کنند که جایگاهشان به خطر بیفتد.
نظر شما