دوشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۱ - ۱۶:۳۰

کمتر کسی تابِ کارِ سنگین روی خاک تفتیده و ورم کرده بیابان سایه‌خوش را دارد. آن هم به روزی عادی که می‌شد به خنکای خانه پناه برد. حالا نه از خانه خبری است و نه از جان‌پناهی برای آسایش. حالا کار است و کار است و کار. زن و مرد و غریبه و آشنا هم نمی‌شناسد. آوار روی آوار است که هوار شده، سقف تا کف خانه‌ها زیر و رو شده، همان روز اول، مصدومان و درگذشتگان را از زیر ویرانه‌ها بیرون کشیدند اما هیچ چیز عادی نشد.

نیاز فوری زلزله‌زدگان به کولر و حمام

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه پیام ما، داغ از رفتگان که عادی نمی‌شود. درد خانه‌های فروریخته که فراموش نمی‌شود. از روستایی که حالا فقط شبیه تلی از خاک است که نمی‌شود گذشت، آن هم به این زودی‌ها. با این حال با عزا و بی‌عزا، داغ دیده و ندیده، چشم‌ها انتظار زندگی را می‌کشد و دست‌ها برای تحققش کار می‌کند؛ شبیه منجیل، بم، ورزقان و سرپل. باید همه آوارها برداشته تا شاید چیزی به چادرهای تهی اضافه شود. اما هرم گرما امان می‌برد. روزگار «سایه‌خوش» در استان هرمزگان بر وفق مراد نبوده، این را حالا نه اهالی روستاهای زلزله زده که کلوت‌ها و یاردانگ‌های بیابان هم شهادت می‌دهند. گرچه کسی، میان این سرشلوغی‌ها از آن‌ها هم خبری ندارد، شاید لرزه‌های مهیب 6 ریشتری، آن‌ها را ویران کرده باشد، شبیه کاروانسرا و بند حسن.

«‌انگار روز هم مثل زندگی ما تیره‌تار شده» این جمله را زینب می‌گوید. اهل سایه‌خوش است و صدای خسته‌اش سن و سال کم‌اش را پنهان می‌کند. انگار آدمی در یک شب پخته شود. با 25 سال سن، مادر 3 فرزند است: دو دختر و یک پسر. می‌گوید: آمدیم سراغ ویرانه‌های خانه ببینیم می‌شود چیزی از وسایل را بیرون کشید. منظورم یخچال و این چیزها نیست. لباسی، ظرفی، اسباب بازی بچه‌ها، چیزهایی شبیه این.
او فکر می‌کند آنچه برسرشان آمده کابوسی بود که تا صبح نمی‌شد باورش کرد. حقیقتی که نخستین اشعه خورشید در صلات صبح و خروس‌خوان، از آن پرده‌دری کرده. با این همه زینب فقط نگران بچه‌هایش نیست. می‌گوید: باید از زیر ویرانه‌های آغل و طویله خوراک دام‌هایی که مانده‌اند را هم بیرون بیاوریم. خدا را خوش نمی‌آید. هوا گرم است. حیوان خدا از تشنگی و گرسنگی تلف شود گناهش که گردن زلزله نیست گردن ماست. همه زندگی ما که از دست رفت. معلوم هم نیست کی سرو سامان بگیریم. بچه‌هایمان را باید توی این چادرهای داغ بزرگ کنیم. البته قول داده‌اند کولر بیاورند. جان ما و جان دام‌هایمان همیشه یکی بوده، حالا بیشتر از قبل همین زبان بسته‌ها تنها دارایی‌مان هستند.
زینب یکی از مشکلاتی که بیش از دیگران به چشم می‌آید را نبود حمام می‌داند. او می‌گوید: خدا را شکر که آینه‌ای نیست وگرنه هیچ کس نمی‌توانست خودش را در آن تماشا کند. در این گرمای شرجی راه‌اندازی حمام حتی از کولر هم واجب‌تر است.

فقط خانه‌ها را سرپا کنید


مجید یکی دیگر از اهالی این روستای کوچک که مشغول آواربرداری با نیروهای جهادی است می‌گوید: توزیع چادرها خیلی سریع انجام شد. آب و غذا هم به مقدار کافی تامین شده است. البته به دلیل گرمای بیش از حد هوا نمی‌شود غذا را نگه داشت. اگر بگویم هیچ چیز به اندازه گرما اذیت نمی‌کند دروغ است. این ویرانه‌ها، عزیزانی که از دست دادیم، روزهایی که معلوم نیست باید چگونه بگذرانیم آزاردهنده‌تر از هر چیزی است که فکرش را بکنید. حتی زمین‌های کشاورزی و استخرهای پرورش میگو ترک خورده است. شب و روز سختی را گذراندیم گرچه می‌دانیم تازه اول ماجراست. بچه‌ها خیلی ترسیده بودند و هنوز هم می‌ترسند. پسرم و پسر برادرم دیشب چشم روی هم نگذاشتند. هرچه می‌گفتیم که در چادر خطری نیست باور نمی‌کردند. حق هم دارند. انگار این زلزله یک روز کامل ادامه داشت. خشت خشت این طرف و آن طرف پرت می‌شد. یک خشت آمد توی کمر پدرم. با چنان ضربه‌ای پرت شد که کمرش از دو ناحیه شکست و حالا در بیمارستان است.
او فکر می‌کند تنها چیزی که حالا مردم نیاز دارند این است که بدانند خانه‌هایشان دوباره سرپا می‌شود و به زندگی‌هایشان بر می‌گردند. موضوعی که هنوز نمی‌توان از زمان آن حرف زد.

کولر نیاز منطقه است


محمدعلی غلامی یکی از نیروهای جهادی است که بلافاصله پس از حادثه به منطقه رفته است. با وجود مشغله زیاد و در حالی که یک گوشش با ما و یک گوشش با آدم‌های آن سوی خط تلفن است می‌گوید: آواربرداری در مرحله کشف اجساد و مصدومان تمام شده است. در حقیقت همه اقدامات فوری بحران انجام شد و حالا وقت اقدامات تثبیتی است. دقیق‌ترین تصویری که می توانم برایتان توصیف کنم این است که هیچ خانه‌ای در سایه‌خوش سالم نمانده است. ما هنوز هم داریم آواربرداری می‌کنیم. برای اینکه هر خانواده بتواند بخشی از وسایلش را، اگر سالم مانده، بیرون بیاورد.
او می‌گوید: کمک‌های زیادی از جمله آب و غذا می‌رسد. اما در این منطقه به کولر نیاز فوری وجود دارد. روز شنبه، تا ساعت 10 صبح در سایه‌خوش و تا ساعت 10 شب در همه مناطق و آبادی‌های زلزله زده، چادر توزیع شد. دغدغه نخست ما بیرون کشیدن افراد از زیر آوار بود که در همان ساعت‌های صبح شنبه انجام شد اما پس از آن رساندن وسایل سرمایشی به منطقه است. اینجا مردم زیر دمای 40 تا 50 درجه کار می‌کنند و همه مردم در حال همکاری و کمک با نیروهای جهادی هستند. متاسفانه افراد مسن و بچه‌ها هم باید در همین دما در چادرهای دم کرده بمانند. هفته آینده کانکس‌ها هم به منطقه می‌رسند اما کانکس‌ها نیاز مبرم به کولر دارند چون در این گرما، به سادگی به کپسولی داغ تبدیل می‌شوند.

صدور دستور پرداخت خسارت


مانند هر بحران دیگری؛ دولت نیز اقدامات خود را بلافاصله آغاز می‌کند. مدیرکل مدیریت بحران استانداری هرمزگان که از نخستین ساعات حادثه در منطقه حاضر بوده، به «پیام ما» می‌گوید: به تعداد زیاد دستگاه چادر ۵۰ نفره با توجه به گرمای شدید موجود برای استفاده زلزله‌زدگان این استان تهیه و به منطقه سایه‌خوش ارسال شد. ۲ نانوایی سیار، یک آشپزخانه سیار، ۱۲ چشمه سرویس بهداشتی، ۲ هزار لیتر سوخت گازوییل، ۳۵ دستگاه ماشین آلات آواربرداری و چهار دستگاه کانکس تهیه و در همان ساعات اولیه به مناطق زلزله‌زده ارسال شد.
مهرداد حسن‌زاده تایید می‌کند که نیاز به حمام در منطقه بسیار ضروری است: در حال پیگیری برای تهیه حمام برای استفاده زلزله‌زدگان هستیم و نیروهای نظامی هم در کنار این مدیریت و مسئولان دولتی در حال ارسال برخی اقلام مورد نیاز به منطقه هستند. شب گذشته تمام منطقه پهنه‌بندی و برای هر منطقه مسئولی تعیین شد. این کار باعث افزایش هماهنگی در کارهای اجرایی و رفع شدن سریع‌تر نیازهای مردم می‌شود. گرچه باید بپذیریم که تا مناسب شدن دوباره شرایط زندگی مردم زلزله‌زده راه درازی داریم.
او درمورد برنامه‌های دولت برای ساماندهی این شرایط نیز به دستور وزیر اقتصاد و حضور وزیر کشور در منطقه اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: خوشبختانه وزیر اقتصادی و دارایی بلافاصله پس از زلزله به مدیرعامل صندوق بیمه حوادث طبیعی کشور دستور داد نسبت به ارزیابی فوری و پرداخت خسارت وارده به ساختمان های مسکونی در منطقه زلزله‌زده طبق قانون تاسیس و در چارچوب ضوابط اقدام کند. امیدواریم بتوانیم بازسازی منطقه را هرچه زودتر شروع کنیم تا عزیزانمان هرچه زودتر به خانه‌هایشان بازگردند.
فقط دو روز از این حادثه گذشته است اما تصور آنچه بر اهالی سایه‌خوش و سایر مناطق زلزله زده می‌گذرد، ممکن نیست. این ویرانی نخستین بار نیست که در ایران رخ داده و بسیاری نقاط کشور در خاطرات خود، درد از دست رفتن زندگی به چشم برهم زدنی با غرش لرزان زمین را تجربه کرده‌اند. اما هیچ چیز از مشکلات زندگی در چادرهای داغ یا سرد برزنتی، استفاده از سرویس‌های بهداشتی مشترک و زندگی بدون حریم امن یک خانه کم نمی‌کند. دردی که شاید فقط سرعت در بازسازی بتواند کمی تسکینش دهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha