به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همدلی ،در روزهای اخیر بسیاری از کاربران به این مسئله واکنش نشان دادهاند. مضمون انتقادات آنها نیز سوءمدیریت را نشانه گرفته است. شمارش معکوس برای خشکی کامل دریاچه ارومیه آغازشده و در صورت عدم تأمین حقآبه موردنیاز دریاچه با توجه به تأخیر در بارشهای پاییزی و تبخیر بالا، دریاچه بهصورت کامل خشک خواهد شد.
این مسئله در روزهای اخیر با واکنشهای زیادی همراه بوده است. در شبکههای اجتماعی کاربران با انتشار تصویری از دریاچه ارومیه که در نزدیکی دو دریاچه در ترکیه و ارمنستان قرار دارد، گفتهاند که این سه دریاچه ازنظر اقلیمی با هم تفاوت زیادی ندارند و به همین دلیل خشکی دریاچه ارومیه میتواند نتیجه مدیریت غلط باشد.
یکی از کاربران دراینباره نوشت: ما آخرین نسلی هستیم که یوزپلنگ ایرانی و دریاچه ارومیه را دیدهایم. یکی دیگر از کاربران هم گفت: نگویید دریاچه ارومیه بگویید بیابان ارومیه! یکی دیگر از کاربران هم با انتقاد از کمتوجهی به آمایش سرزمینی نوشت: حالا بازهم سیب را جای انگور بکارید و فولاد و کاشی را در کویر تولید کنید. همچنین یک کاربر دیگر هم با اشاره به سرنوشت غمانگیز تالابها و رودخانههای کشور نوشت: دریاچه ارومیه هم در کنار زایندهرود رفت.
عدم باور و همراهی دستگاههای حاکمیتی
همزمان با واکنشهای جامعه، کارشناسان نیز که همواره نسبت به این مسئله در سالهای گذشته هشدار داده بودند ضمن ابراز تأسف نسبت به این موضوع، راهکار حل مشکلات زیستمحیطی را اجماع و مدیریت همگون عنوان کردند. البته برخی نیز معتقدند کار از کار گذشته و با دستفرمان فعلی شرایط تغییری نخواهد کرد.
علیرضا شریعت، مسئول سابق دفتر نظارت و پایش ستاد احیای دریاچه ارومیه دراینباره به پیشبینی مرحوم پرفسور پرویز کَردُوانی - جغرافیدان و پدر کویرشناسی ایران- درباره عدم احیای دریاچه ارومیه اشاره و اظهار کرد: او معتقد بود که دریاچه ارومیه احیا نخواهد شد چراکه ازنظر مهندسی قابل انجام نیست و برای جلوگیری از تبعات خشک شدن دریاچه مانند خیزش گردوغبار نمک باید روی کل دریاچه یکلایه خاک ریخت. در همان مقطع بنده معتقد بودم که سخنان پرفسور کردوانی در خصوص عدم احیای دریاچه ارومیه کاملاً بجاست ولی از یک منظر دیگر.
شریعت ادامه داد: آنچه او بهعنوان مسائل تکنیکال و مهندسی بهعنوان چالش احیای دریاچه ارومیه مطرح میکرد، به نظر من میتوانست بهگونهای دیگری بیان شود چراکه چالش اصلی عدم احیای دریاچه ارومیه عوامل غیر مهندسی و غیر تکنیکال هستند و عامل اصلی آن بهطورقطع عدم باور، اعتقاد و همراهی همه دستگاههای حاکمیتی اعم از قوای سهگانه و نهادها و سازمانهای مختلف همچنین تعارض منافع است که به آن بخشینگری و ماموریتمحوری بخشهای مختلف را میتوان اضافه کرد. به تعبیری دریاچه ارومیه به محلی برای منازعات حزبی و سیاسی و استانی تبدیل شد که امیدوارم هر چه سریعتر و با تغییر پارادایم و در یک محیط کاملاً غیراحساسی و ملی به داد این دریاچه زیبا و حیاتی برسیم.
همچنین مسعود تجریشی، معاون سابق سازمان محیطزیست دراینباره گفت: اگر دریاچه ارومیه خشک شود نمک آن به حلق مردم وارد میشود، منابع طبیعی را از بین میبرد، گردش حشرات از بین خواهد رفت، بعد از مدتی بهجایی میرسیم که اراضی کشاورزی و تمدن از بین میرود. اگر آب جدید وارد دریاچه نشود نمک سفت میشود، یا آب جدید وارد شود ممکن است نمک را حل نکند و به پلایا تبدیل شود، طوری که با یک تبخیر کل دریاچه از دست برود.عیسی کلانتری، ریس سابق سازمان محیطزیست نیز ضمن هشدار نسبت به این مسئله گفت: بدون احیای دریاچه ارومیه هیچ حکومتی در ایران دوام نمیآورد.
چشمانتظاری برای باران
مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالابهای سازمان حفاظت محیطزیست روز گذشته در پاسخ به این سوال که آیا دریاچه بهصورت کامل خشکشده است گفت: دریاچه ارومیه بهصورت کامل خشک نشده و در صورت عدم تأمین حقآبه موردنیاز دریاچه با توجه به تأخیر در بارشهای پاییزی و تبخیر بالا، دریاچه بهصورت کامل خشک خواهد شد.
آرزو اشرفیزاده اظهار کرد: دریاچه ارومیه هنوز بهصورت کامل خشک نشده اما تقریباً دو قسمت شمالی و جنوبی آن از هم جدا شده و حدودا ۱۰۰۰کیلومتر مربع از دریاچه باقیمانده است.او با اشاره به اظهارات وزارت نیرو در راستای تأمین حقآبه دریاچه ارومیه گفت: در دو سال گذشته باتوجه به اظهارات وزارت نیرو باید هر سال حدود ۱.۱میلیارد مترمکعب آب وارد دریاچه میشد، درحالیکه روند تبخیر بسیار بیشتر از این مقدار آب است. سازمان حفاظت محیطزیست میزان نیاز آب محیطزیستی دریاچه را به وزارت نیرو به مقدار ۳.۴میلیارد مترمکعب اعلام کرده بود که در صورت عدم تحقق این میزان حقآبه قاعدتاً باتوجه به تبخیر بالایی که وجود دارد، قطع بهیقین امیدی به احیای دریاچه نخواهد بود.
اشرفیزاده در پی تصویر منتشرشده در فضای مجازی درباره همسایگی دریاچه ارومیه و وان اما با دو سرنوشت متفاوت اظهار کرد: وضعیت دریاچه وان به دو دلیل عمق بیشتر آن و مدیریت بهتر منابع آب و کشاورزی در حوضه نسبت به وضعیت دریاچه ارومیه بهتر است. در حوضه دریاچه ارومیه به دلیل برداشتهای غیرمجاز از منابع آبی و توسعه بیرویه اراضی کشاورزی تأمین حقآبههای زیستمحیطی محقق نمیشود.
تبعات توفانهای نمکی دریاچه ارومیه
ذرات موجود در ریزگردهای نمکی دریاچه ارومیه حاوی ترکیبات کلسیم، آهن، آلومینیوم و منیزیم هستند. کلسیم موجود در محیط خطر ابتلا به سنگ کلیه، گرفتگی مجاری کلیه و رگهای خونی را بالا میبرد. آهن موجود در این ریزگردها نیز ممکن است منجر به ورم و بروز آسیبهای چشمیشود و جذب آن از طریق تنفس طولانیمدت نیز التهاب ریه را در پی دارد.
تنفس منیزیم موجود در ریزگردها باعث افسردگی، گیجی و ضعف عمومی میشود اما درباره آلومینیوم وضع از این هم بدتر است و حتی تنفس کوتاهمدت ذرات حاوی آلومینیوم باعث سرفه، تحریک شش و صدمه به دستگاه تنفسی میشود. اگرچه خشکی دریاچه ارومیه طیف گستردهای از بیماریها یا اختلالات را موجب میشود اما مهمترین و شایعترین این اختلالات متوجه ریه، مری، سیستم عصبی و دستگاههای داخلی خواهد شد.
بیتوجهی دولتها به نشانههای بیماری محیطزیست
بخشهای مختلف ایران بهطور همزمان گرفتار ابرچالشهای زیستمحیطی هستند. درحالیکه بخشی از کشور غرق در سیلابهای ویرانگر است، بخشی دیگر به خاطر گردوخاک قدرت نفسکشیان ندارد و بخشی دیگر از خشکسالی رنج میبرد. همه اینها نشاندهنده این است که سیاستمداران در سالهای گذشته به نشانههای بیماری محیطزیست ایران بیتوجهی کردهاند؛ درنتیجه امروز بخشهای زیادی از کشور برای یک زندگی عادی، غیرقابلسکونت شده است که اغمای دریاچه ارومیه یکی از این نمونههاست.
کارشناسان معتقدند تغییر ساختار وزارت نیرو از مدیریت آب استانی به مدیریت حوضههای آبریز، توسعه متوازن و التزام به آمایش سرزمین - که مدتهاست مطرح است و بدان توجه نشده – و همچنین تأمین حداکثری حقآبه دریاچه ارومیه باید بهعنوان یک اصل مهم برای بهبود وضعیت دریاچه ارومیه در دستور کار دولت سیزدهم قرار گیرد.
همه ما متهمیم
بدون تردید نقش دولتها در این وضعیت اسفناک غیرقابلانکار است و البته سهم عمده از این فاجعه به نام آنها نوشته میشود، اما بیشک، ما بهعنوان مردمی که هرروزه شاهد زوال و تخریب بخشی از محیطزیست هستیم و جایی در میان دغدغهها و مطالبات ما ندارد، متهمیم. ما که هنوز ماشین و حیاط خانهمان را با آب آشامیدنی میشوییم. ما کشاورزانی که محصولات آب بر میکاریم. ما مهندسان و صنعتگرانی که صنایع آب بر را در کویر و دور از منابع آب مستقر میکنیم و ما پدران و مادرانی که هیچ جایی برای حفاظت از محیطزیست در آموزش فرزندانمان نگذاشتهایم.
نظر شما