به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جوان، سجاد آذری ،فاجعه کشتار میلیونی پرندگان مهاجر در فریدونکنار خبری است که هر سال با شروع فصل مهاجرت پرندگان به استان مازندران به گوش میرسد و در سالهای اخیر حتی اخباری مبنی بر کشتار 1.5 میلیونی این پرندگان که مدتی میهمان سرزمین ما هستند، به گوش میرسد. ابعاد محیطزیستی این اتفاق به بیرون از مرزهای ایران نیز کشیده شدهاست.
هر سال نیز اخباری در خصوص برخورد با این کشتار به گوش میرسد که البته و ظاهراً تا کنون بدون نتیجه بودهاست. برای بررسی آمار واقعی این کشتار و همچنین کارهای انجام شده در جهت جلوگیری از آن با عطاءالله کاویان، مدیر کل حفاظت محیطزیست استان مازندران گفتگو کردهایم.
گزارشهایی در خصوص کشتار 1.5 میلیون پرنده مهاجر در فریدونکنار و شهرها اطراف آن مطرح شدهاست، این آمار را قبول دارید؟
اصلاً امسال چنین اتفاقی نیفتادهاست! هنوز صید و شکار به شکل سنتی که هر ساله انجام میشد، شروع نشده، چون زمان آن نرسیدهاست؛ هنوز حضور پرندههای به شکل کامل اتفاق نیفتادهاست.
این آمار را برای سالهای گذشته تأیید میکنید؟
سال گذشته من مسئولیت نداشتم.
به شکل کلی برآورد شما در مورد کشتار پرندگان چه مقدار است؟
سرشماری که نمیشود و واقعاً من تخمینی هم در این خصوص ندارم. البته سال گذشته شکار و صید در فریدونکنار ممنوع بود.
در کل استان؟
بله! ولی اصل شکار در تالابهای فریدونکنار است. در تالاب میانکاله مثل مجموعه فریدونکنار شکار و صید با روشهایی با سابقه ۲۰۰ ساله وجود ندارد. البته آنجا ممکن است تیراندازی شود و چند پرنده را شکار کنند، ولی اصلاً عدد آن قابل مقایسه با فریدونکنار نیست. در فریدونکنار بازار رسمی هم وجود داشت که به عنوان محل عرضه پرندگان شکار و صید شده به شمار میرفت که البته با پیگیریهایی که داشتیم آن را از مسیر شورای تأمین شهرستان و استان ممنوع کردیم. در حالی که بالغ بر ۱۲ یا ۱۳ جلسه داشتیم و پیگیری انجام دادیم، حتی با دامگاهداران جلسات فشرده داشتیم تا توانستیم آن بازار را با کمک دادستانی به شکل کامل جمع کنیم.
هر سال مطرح میشود جلوی بازار گرفته شده، شکار غیرقانونی است و مواردی از این دست. در این شرایط فکر میکنید چرا سالهای گذشته این مسئله اجرایی نشدهاست و فکر میکنید کارهایی که امسال انجام شده میتواند از این شکارها جلوگیری کند؟
در مورد بحث شکار و صید باید بدانید که با یک فضایی روبهرو هستید که شاید در مجموع جمعیتی بالغ بر ۳۰۰ تا ۴۰۰ خانوار، زندگی، معیشت و اقتصاد آنها وابسته به این حرفه است و این چیزی نیست که در ظرف دو، پنج یا ۱۰ سال اتفاق افتادهباشد، سابقهای بسیار قدیمی دارد و شاید ۱۰۰ تا ۱۵۰ سال است که رسماً در این خصوص آمار و اطلاعات وجود دارد. اگر چه صیادان مدعی هستند که بالغ بر ۲۰۰ تا ۲۵۰ سال است که این کار شغل آنها بودهاست، در این شرایط وقتی بخواهند این کار را جمع کنند، اولین مسئلهای که مطرح میشود، تنشهای اجتماعی است.
ما برای اینکه بتوانیم این تنشهای اجتماعی را از بین ببریم، پیشنهاد روشهای معیشت جایگزین را دادیم. به همین جوامع بهره بردار گفتیم حتی امکانات خوبی در منطقه داریم. مثلاً ما یک ساختمانی در آن منطقه داریم به عنوان مرکز پرنده نگری که این ساختمان آنگونه که باید در طول این سالهایی که ساختهشده، راهاندازی و استفاده نشدهاست.
گفتیم این ساختمان را در اختیار شما قرار میدهیم، شرکت تعاونی بهره بردارها را فعال کنید. بیایید این ساختمان را با یک فضای بسیار مناسب و کامل در اختیار بگیرید، گردشگر را بیاورید و ببرید تا پرندهها را ببینند و از این طریق ایجاد درآمد کنید، صید و شکار را کنار بگذارید. منتها اینها این شغل را به نوعی فعالیت سنتی خود میدانند و وابستگی و اعتیادی به این شغل دارند و در کنار آن گردش مالی آن هم مطرح است. در این شرایط سالهای گذشته هر بار که برخوردی خواسته اتفاق بیفتد، موضوع تنش اجتماعی و بحث امنیت مطرح شدهاست.
حتی من به یاد دارم شاید شش، هفت سال پیش حدود ۳۰۰- ۲۰۰ نفر نیروی نظامی در منطقه آوردند، اما باز عملیات به دلیل همین تنشهای اجتماعی انجام نشد و برگشتند. موضوع دیگری که باید مورد توجه باشد، این است که مجموعه تالابهای فریدونکنار، سرخرود و ازباران تالابهای خصوصی هستند، یعنی اراضی شالیزاری هستند که وقتی برنج برداشت شد، مالکان این اراضی آنها را کاملاً آب میبندند و به شکل تالابی آنها را در میآورند و پرنده آنجا مینشیند؛ یعنی مجموعه حفاظت شده ما نیست و به همین دلیل ما برای ورود به آن مناطق و برای پیگیری و پایش مشکلاتی هم داریم، چون به هر صورت ملک خصوصی آنهاست و این مسئله مقداری پایشها را با مشکل مواجه میکند. با این حال امسال، چون بارندگیهای خوبی در شمال نداشتیم، بخشی از این تالابها هنوز آبگیری نشده و به این خاطر هنوز پرندهها به آن میزان قابلتوجه نرسیدهاست. البته دستههای اولیه آنها آمدند، ولی هنوز به شکل کامل اینجا پرنده مستقر نشدهاست.
اشاره کردید که برخی از روشهای شکار به شکل بومی و سنتی است، نظر سازمان در خصوص این روشهای سنتی چیست؟
اگر چه سازمان محیطزیست هر نوع شکار بدون مجوز شکار را ممنوع کردهاست، اما با توجه به اینکه شکار برای معیشت و استفاده خودشان با استفاده از آن روش سنتی یعنی «دوما» به عنوان تنها روشی که هرچند نمیگوییم مورد تأیید ماست، ولی تنها روشی است که آسیبی به جمعیت پرندگان نمیزند. این شکار ممنوع نیست.
شکار دوما یک روش سنتی است که فقط اردک کله سبز را شکار میکند و همچنین یک روش مهارتی است و کسی که با این روش شکار میکند باید پرندگان دست آموز را تربیت کند، پرواز دهد و از طریق پرواز دادن آنها اردکهای وحشی را سمت خودش بیاورد، در این روش هم تعدادی که میتوانند در روز صید کنند، بسیار کم است و هم منحصراً فقط یک گونه صید میشود، چون پرنده باید پرواز کند و همنوع خودش را به همراه میآورد، این پرنده هم اصلاً در معرض انقراض نیست و زادآوری آن بسیار زیاد است، در نتیجه ما هیچ محدودیتی در این خصوص نداریم.
در مورد روش شکار تور هوایی چگونه عمل میکنید؟
تور هوایی به هیچ عنوان اجازه نمیدهیم و آن را جمع میکنیم. شاید از ابتدای ماه آبان که دستههای اولیه پرندگان آمدهاند، بالغ بر صد رشته تور هوایی از سوی ما تخریب شدهاست. تور هوایی به محض اینکه نصب شود، پایش، بازدید و تخریب میشود. تور هوایی با روشهای دیگر صید متفاوت است. پایههای تور هوایی معمولاً در جایی نصب میشود که مسیر تردد است و روی مرزهاست، بچههای ما اینها را راحتتر میبینند و کاملاً قابل رصد است.
جریمهای که برای شکار تعیین شده چه مقدار است و آیا بازدارندگی دارد؟
متأسفانه یکی از مشکلات این است که مثلاً در سال گذشته شاید حدود ۱۰۰ مورد شکایت از طرف همکاران ما در استان ثبت شد که تقریباً همه اینها منتهی به رأی برائت شدهاست. دلیل آن نیز این است در حالی که شکار و صید را به شکل مخفیانه انجام میدهند و آلات و ادوات آنها را میبینیم، اما، چون این آلات و ادوات همراه با پرنده شکار شده و فرد شکارچی همزمان به دست نمیآید و دستگاه قضا همه اینها را با هم میخواهد، میگوید شما باید ادوات شکار، فرد شکارچی و پرندهای را که شکار کردهاست، بگیرید و صورتجلسه کنید تا بتوانیم حکم صادر کنیم! در حالی که این اصلاً امکان ندارد و واقعاً سخت است.
محدوده واقعاً بزرگ است و مگر ما چقدر نیرو داریم که طوری پایش کنیم تا بتوانیم یک فرد را همزمان، در حال شکار دستگیر کنیم، در این خصوص با دادستانی مرکز استان مکاتبه کردیم و امسال از تیرماه اقدامات و پیگیریهای خود را شروع کردهایم. برای اولینبار ما جلسات زیادی با خود دامگاه داران داشتیم یعنی با خود شکارچیانی که بالاخره متخلف هستند، ولی ما میگوییم که نیاز به آموزش دارند.
در تمام روستاهایی که این شکارچیان متعلق به آن روستاها هستند، پروژههای مطالعاتی مشارکتی تعریف کردیم، افراد و شرکتهای مشاور را فرستادیم، در مساجد و مدارس با این دامگاهداران و شکارچیان جلسه گذاشتیم و مسائل را مطرح کردیم تا بتوانیم از آن مسیر ورود کنیم. در کنار همه این اقدامات از طرف دیگر اینکه بارندگی کم بوده و آبگیری کافی انجام نشده، موجبشده تا امسال آن میزان شکار و صیدی را که در سالهای گذشته بوده خیلی کمتر شود.
به خلأ قانونی که در مورد خود شکار وجود دارد، اشاره کردید، ولی خرید و فروش پرندههای شکار شده طبیعتاً بدون مجوز در حال انجام است، برای برخورد با آن فروشنده چه کرده اید؟
بازار را به همین سبب جمع کردیم، در شورای تأمین استان به این مسئله با حضور استاندار محترم مازندران و سرهنگ محمدخانی، فرمانده یگان حفاظت سازمان حفاظت محیطزیست پرداخته شد و در چندین جلسه شورای تأمین فریدونکنار و محمودآباد حضور یافتیم و مجموعه را توجیه کردیم که در نتیجه آن موفق شدیم آن بازاری را که در یک مکان مشخص جمع میشدند، ۲۴ تخت فعال داشت و این پرندگان را در معرض عموم میگذاشتند، جمع کنیم، البته این مسئله هم یک ظرفیت است که میتوانیم در خصوص آن ورود کنیم، هر چند سالهای گذشته هم همکاران ما ورود هم کردهاند.
با وجود همه این موارد من به تمام افراد مثل شمایی که در حوزه خبر هستید تا وقتی با همکاران سازمانی در جلسات مینشینیم، میگویم اگر بیایید در خود منطقه حضور پیدا کنید، شرایط را ببینید، با دامگاه داران بنشینید و با کسانی که در این مسیر در این سالها بودند، گفتگو کنید، واقعاً دیدتان نسبت به این موضوع باز و متفاوت میشود.
این حالتی که شما تصویر کردید، این پیشبینی را ایجاد میکند که مانند سالهای گذشته در ابتدا یک جدیتی نشان داده خواهد شد، ولی در نهایت به شکل رسمی یا غیررسمی این خرید و فروش اتفاق خواهد افتاد.
شما باید یک محلی برای عرضه داشته باشید؛ پیگیر روشهای غیرمجاز شکار هستیم، آن را تخریب میکنیم، بازار عرضه آنها را هم محدود میکنیم و شاید اگر بازار عرضه محدود شود، شکار نیز کاهش پیدا کند، چون از یک طرف افراد متقاضی مراجعه نمیکنند، بنابراین تقاضا کم میشود و فرد دنبال شکار نمیرود و از طرف دیگر نیز بازارهای زیرزمینی که ممکن است شکل بگیرد مطمئناً میزانش کم میشود، چون وقتی شما یک محل مشخص داشته باشید و همه بدانند که اینجا این محصول عرضه میشود، همه به آن نقطه مراجعه میکنند و به راحتی چیزی که میخواهند را به دست میآورند.
هدف ما با این بوده که بتوانیم این بازار را کنترل کنیم، واقعیت این است که در طول سالها این بازار به شکل رسمی فعال بوده و حرکت فعلی ما و اینکه ما بتوانیم آن بازار را کلاً جمع کنیم نیز حرکت بزرگی است. با فردی که آنجا را اجاره میداده صحبت شدهاست؛ دادستانی استان و فریدونکنار، شورای تأمین استان و شهرستان فریدونکنار و شهرداری، همه را پای کار آوردیم و این مجموعه کاملاً از آنجا جمع شدهاست.
به نظر شما چه میزان جریمه باید صورت گیرد تا بازدارنده شکار پرندگان مهاجر باشد؟
چون هیچ جریمهای در این منطقه انجام نشده ما عددی برای آن نداریم و تمام جریمههایی که در مورد پرندگان گوشتی، شکاری و چه حیوانات چهارپا انجام میشود، اصلاً بازدارنده نیست، از سوی دیگر شما هیچ وقت نمیتوانید یک حیوان چهارپا را یک قیمت بگذارید؛ مثلاً اگر ۱۰۰ یا ۲۰۰ هزار تومان یا حتی یک میلیون تومان جریمه بگیرید، اصلاً این قیمتها مطرح نیست، ولی متأسفانه عدد جرائمی که در بحث حیوانات چهارپا داده میشود یک چنین عددهایی است که اصلاً بازدارندگی لازم را ندارد و این ایرادی است که باید در مورد آن فکری شود.
تخمین شما در خصوص تعداد پرندههای مهاجری که وارد منطقه شما چقدر است؟
سرشماری بچههای ما تخمینی است و من در این خصوص حضور ذهن ندارم.
حداقل میتوانید بگویید چند درصد از پرندگان پیش از این شکار میشوند؟
چون تعداد پرندههایی که به مازندران میآید، بسیار زیاد است، پرندههایی که صید و شکار میشود، شاید در مجموع تالابهای ما حداکثر ۱۰ درصد باشد.
بسیاری از کارشناسان حتی تخمین شکار 1.5میلیونی را هم خیلی خوشبینانه میدانستند و معتقد بودند خیلی بیشتر از این تعداد بودهاست.
من عدد نمیدانم، ولی یک خواهش دارم آن هم این است که توجه کنید، آمار ارائه شده در فضای ان جی اوها را نمیتوانم قبول کنم. فرد احساساتی است یک آماری میگوید، در حالی که واقعیت متفاوت است؛ مثلاً در کل فصل شکار و صید دو الی سه شب اوج شکار و صید است که آن هم مخصوص شبهای خاصی است که از نظر ماههای قمری با توجه به وضعیت قرارگیری ماه، زمان مشخص است، تازه اگر هوا ابری نباشد و شرایط تالابی هم نور کافی را در تالاب ایجاد کند، آن زمان بالاترین شکار و صید اتفاق میافتد، ولی متأسفانه بعضی از کارشناسان در این ان جی اوها این شبها را ملاک قرار میدهند و ضربدر شش ماه و آمار اعلام میکنند، در حالی که در بسیاری از این شبها شکارچیان اصلاً یک پرنده نیز شکار و صید نمیکنند، در بعضی از شبها هم ممکن است فرد یک یا دو عدد پرنده بگیرد، این را شما هیچگاه نمیتوانید به یک شب که مثلاً ۵۰ تا پرنده هم گرفته تعمیم دهید، ولی این افراد آن ۵۰ تا پرنده را ملاک قرار میدهند، چون اینها به چشم میآید و این یک شب و دو شب در بازار هم مشهود است. طرف اینها را میبیند و بعد حساب میکند اگر من این را ضربدر ۱۵۰ روز کنم یک عدد وحشتناکی در میآید در حالی که اصلاً اینگونه نیست.
میتوانیم امیدوار باشیم امسال نسبت به سال گذشته شاهد کاهش شکار باشیم؟
قطع به یقین اینگونه است، چون پایشها و تلاش ما بیشتر شدهاست، نیروهای خود را تقویت کرده ایم، یک مجموعه به شکل یک کانکس نگهبانی در منطقه محمودآباد اضافه کردیم، جلوی بازار را گرفتیم و تا این لحظه بازار فعال نیست که این خیلی میتواند تأثیرگذار باشد. ضمن اینکه تا اینجای کار متأسفانه با توجه به اینکه منابع آبی استان متضرر میشود، ولی از نظر شکار و صید خوشبختانه باید بگوییم با توجه به اینکه هنوز بارشهای پاییزی مکفی نبودهاست، بسیاری از این تالابها هنوز آبگیری کافی را انجام ندادهاند و بخشی از تالابهای ما هم خشک شدهاست.
از سوی دیگر با توجه به اینکه این تالابها همگی شالیزار است و، چون قیمت برنج بسیار بالا رفته بسیاری از این بهره برداران در حال کشت دوم هستند. وقتی هم که کشت دوم انجام میدهند، یعنی تازه هفته گذشته محصول خود را برداشت کردهاند و این را باید آماده کنند و آبگیری کنند که اینگونه دو تا سه ماه از فصل صید را از دست میدهند، اینها همگی موجب میشود شکار و صید کمتر شود.
نظر شما