سلامت نیوز: در هفته منابع طبیعی انتقادها به "طرح کاشت یک میلیون اصله نهال" توسط "سازمان منابع طبیعی وآبخیزداری" به آنجا رسید که یوسف مرادی مدیرکل دفتر مشارکت های مردمی این سازمان، مخالفان ومنتقدان طرح را تهدید و به مخالفت های سیاسی متهم کرد. این در حالی است که غالب منتقدان این طرح، کنشگران و رسانه هایی هستند که اتفاقا در دولت حسن روحانی بسیار بیشتر و بدون اغماض و تندتر از این نقادی کرده و گاه درباره دولت او و روسای سازمان های متولی طبیعت، تندترین انتقادها را ابراز و در رسانه ها اعلام می کردند.

یک بام و دوهوای برخی مدیران منابع طبیعی کشور !

به گزارش سلامت نیوز الهه موسوی در یادداشتی پیرامون واکنش مدیرکل دفتر مشارکت های مردمی "سازمان منابع طبیعی وآبخیزداری کشور" به منتقدان "طرح کاشت یک میلیون امضا" نوشت : می گویند خانمی میان سال، آپارتمان 3 طبقه ای داشت که یک طبقه از آن را به دختر و دامادش، و طبقه دیگر را به پسر و عروسش واگذار کرده بود تا در آن زندگی کنند و خود نیز در یک طبقه آن ساکن بود.

یکروز این مادر مهربان به طبقه دخترخانم و دامادش رفت و با دیدن اینکه آنها با فاصله از یکدیگر نشسته اند گفت که « در این هوای سرد، چرا اینهمه دور از هم نشسته اید؟ نزدیک هم بنشینید تا هم زندگی تان گرم شود و هم خودتان.»

بعد به طبقه پسر و عروسش رفت. دید که آنها نزدیک یکدیگر نشسته اند و مهربانانه گل می گویند و گل می شنوند. برآشفته شد و گفت:« چه خبرتان است؟ در این گرمای آزاردهنده و گرم، قدری از هم فاصله بگیرید تا نفس بکشید.»

راوی همانجا این بیت را که به یک ضرب المثل تبدیل شده گفته است که :« قربان برم خدا را یک بام و دو هوا را »

حالا حکایت برخی مدیران و مسوولان ماست. همان ها که خبرنگاران و نیز کارشناسان منتقد سیاست های محیط زیستی و منابع طبیعی دولت روحانی را تحسین می کردند و حتی با ما همراه می شدند و گاه ما را به عنوان خبرنگاران و کنشگران دلسوز و شجاع و "خودی" پذیرفته بودند حالا با چند نقد ساده به یک طرح که "نه آیه خداست" و نه "فرمان رسول خدا و ائمه"؛ بلکه یک پیشنهاد اجرایی - درست یا نادرست و کارشناسی یا غیرکارشناسی- است به قدری برآشفته شده اند که به ما انگ سیاسی بودن می زنند؛ آنهم صرفا به این دلیل که این طرح اجرایی را -و نه شخص یا ارگان طراح را- نقد کرده ایم.

در دوران حسن روحانی 8 سال نقد کردیم؛ توپخانه ای درست کردیم از کلمات آتشین اما مستند. به حسن روحانی رای داده بودیم؛ اما چشمان مان را بر خطاهای مدیران و دولتش نبستیم. آنجا که احساس کردیم منافع ملی و منابع طبیعی و محیط زیست در خطر است تا آخرین نفس، حرف های مان را گفتیم؛ تحلیل های مان را منتشر کردیم و فریاد زدیم؛ فریادها زدیم؛ حتی بر سر شخص رییس جمهور وقت روحانی و معاونش و معاونانش.

برخی برایمان کف زدند. کف ها زدند. ما اما برای آن کف زدن ها نقادی نمی کردیم. احساس خطر برای سرزمین وادارمان می کرد فریاد بزنیم؛ بنویسیم و کنشگری کنیم.

حالا تنها سخنی که می توان بیش و پیش از هر پرسشی گفت این است که چگونه می شود طی حدود 1 سال و اندی، همه چیز اینهمه تغییر کند؟ نقد بشود هجمه؛ منتقدان شجاع و دلسوز منابع طبیعی و محیط زیست بشوند مخالفان سیاسی و تازه تهدید هم بشوند.

اینجا تنها می توان به همان شاه بیت مادر مهربان و اظهارنظر دوگانه اش در طبقات مختلف یک آپارتمان اشاره کرد و تلخ خندید که :

قربان برم خدا را یک بام و دو هوا را

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha