طلاق یکی از طرق خاتمه رابطه زوجیت است. طلاق که در قانون ایران به انواع رجعی و بائن تقسیم می‌شود، به خاتمه قانونی رابطه زناشویی گفته می‌شود.

آیا قاضی به نارضایتی مرد در طلاق ترتیب اثر می‌دهد؟

با توجه به آن که دو اراده در تحقق ازدواج دخیل هستند، طبیعتا دو اراده در ادامه حیات و یا خاتمه آن نیز با هم شریک هستند. در نتیجه انواع طلاق ممکن است از طرف مرد درخواست شده باشد، ممکن است از طرف زوجه درخواست شده باشد و یا آن که با موافقت هر دو طرف باشد.

طلاق از طرف زن بدون رضایت مرد در واقع به حالتی گفته می‌شود که زوجه یک طرفه درخواست طلاق خود را ثبت می‌کند، در ادامه به روند رسیدگی و جریان ثبت طلاق یک طرفه از طرف زوجه می‌پردازیم.

درخواست طلاق از طرف زوجه

برای تحقق طلاق نخست آن که مرجع صالح قضایی باید اجازه جاری شدن صیغه طلاق را داده باشد، و سپس وقوع طلاق باید در دفاتر ثبت ازدواج و طلاق به ثبت رسیده باشد. اما هیچ محکمه‌ای سرخود و بدون ثبت درخواست از طرف ذی‌نفعان به موضوع ورود و رسیدگی نمی‌کند، پس طبیعتا اولا باید دادخواست مطرح شده باشد.

زوجه به صورت یک طرفه و بدون رضایت مرد در دو حالت می‌تواند درخواست طلاق خود را ثبت نماید. حالت اول وضعیتی است که زوجه وکالت در طلاق و وکالت در توکیل را از زوج دریافت کرده باشد. در این حالت زوجه می‌تواند علاوه بر اراده خود، اراده زوج را نیز به محکمه اعلام نموده و صیغه طلاق بین طرفین جاری خواهد شد.

اما بر خلاف طلاق با وکالت که با دشواری خاصی همراه نیست، هنگامی که زوجه راسا و بدون رضایت زوج قصد خاتمه رابطه زناشویی را داشته باشد، با چالش‌های مختلفی مواجه خواهد شد.

مطابق با مواد قانون مدنی، در این حالت 3 فرض وجود داشته و 3 گزینه پیش روی زوجه قرار دارد.

طلاق خلع

طلاق خلع به نوعی از طلاق گفته می‌شود که زوجه از ادامه رابطه زناشویی و بودن در کنار همسر چنان کراهتی احساس میکند که می‌پذیرد در ازای پرداخت مال به زوج، از وی جدا شود.

پس اگر زن درخواست طلاق دهد و مرد راضی نباشد مالی که زوجه به زوج می‌پردازد که ممکن است معادل با مهریه وی، بیشتر یا کمتر از مهریه وی باشد، در واقع عوض طلاق است.

در نتیجه زوجه چنانچه پس از اجرای صیغه طلاق و قبل از خاتمه مدت عده، پشیمان شده و درخواست برگرداندن مال پرداختی را داشته باشد، زوج ناگزیر به باز پس دادن آن است، اما در مقابل زوج نیز این حق و اختیار را پیدا می‌کند که از طلاق فی‌مابین بازگشته و رابطه زناشویی را از سر گیرد.

با وجود آن که رجوع زوج در مدت عده طلاق در طلاق‌های رجعی میسر است که طی آن زوج اختیار دارد هر گاه که بخواهد، یک طرفه رابطه زناشویی را از سر گیرد. اما در طلاق‌های خلع نیز چنانچه زوجه به عوض رجوع کرده باشد، طلاق به وضعیت قابل رجوع تغییر خواهد کرد.

طلاق مبارات

حال که با طلاق خلع آشنا شدیم درک طلاق مبارات آسان‌تر خواهد بود. توضیح آن‌ که در طلاق مبارات، نه تنها زوجه از زوج کراهت دارد، بلکه زوج نیز نسبت به زوجه کراهت احساس می‌کند. در نتیجه هیچ یک از طرفین به ادامه زندگی زناشویی تمایل ندارند.

لیکن در طلاق مبارات، عوض قابل پرداخت به زوج در ازای طلاق می‌تواند حداکثر تا سقف مهریه باشد و نباید مازاد بر آن باشد. البته عوض پرداختی با توافق طرفین می‌تواند مالی کمتر از مهریه باشد که در این صورت مازاد مهر به زوجه تعلق خواهد گرفت.

در طلاق مبارات نیز چنانچه زوجه به عوض پرداختی رجوع نماید، این امکان برای زوج مهیا می‌شود که از طلاق رجوع کرده و زندگی زناشویی را از سر گیرد.

طلاق به دلیل عسر و حرج

عسر و حرج به وضعیتی گفته می‌شود که به دلایل جسمی یا روحی، ادامه رابطه زناشویی برای زوجه زیان آور بوده و قابل ادامه نباشد.

ماده 1130 از قانون مدنی به این نوع از طلاق اشاره کرده است، مطابق با محتوای ماده چنانچه برای محکمه ثابت شود که دوام زوجیت موجب عسر و حرج است می تواند برای جلوگیری از ضرر و حرج زوج را اجبار به طلاق اجبار نماید.

در این صورت چنانچه زوج به اختیار و اراده خود نسبت به طلاق زوجه اقدام ننماید، از طرف محکمه اجبار می‌شود و یا نماینده‌ای از طرف محکمه به جای زوج حاضر شده و طلاق ثبت خواهد شد.

در اینجا باید اشاره کنیم که طلاق در قانون ایران از طرف مرد انجام می‌شود و به همین سبب است که حتی در فرضی که درخواست طلاق زوجه بوده باشد، یا زوج باید برای ثبت طلاق حاضر شود و یا نماینده‌ای از محکمه برای ثبت آن حضور یابد.

در تبصره ماده مذکور مصادیق عسر و حرج ذکر شده است. مطابق با محتوای این تبصره، ادامه زندگی زناشویی برای زوجه باید با مشقت همراه بوده و تحمل آن دشوار باشد که بگوییم عسر و حرج واقع شده است.

همچنین برخی از مصادیق را این تبصره نام برده است که از آن بین عبارت است از ترک ترک زندگی خانوادگی توسط زوج، البته ترک زندگی حداقل باید 6 ماه متوالی یا 9 ماه از یک ساله طول انجامد و نیز زوج برای غیبت خود نماید عذر موجه داشته باشد.

یا در موردی دیگر به اعتیاد زوج به مشروبات الکلی یا مواد مخدر اشاره شده است، البته مشروط بر آن که به اساس زندگی زناشویی خلل وارد آورد.

حبس بودن زوج به دلیل محکومیت قطعی می‌تواند نوعی دیگر از عسر و حرج شناخته شود، البته مطابق با حکم تبصره، مدت محکومیت حداقل باید 5 سال باشد.

خشونت‌های فیزیکی شامل انواع ضرب و شتم یا سواستفاده‌های از زوجه مصداقی دیگر از عسر و حرج شناخته شده است.

مورد دیگر آن که ابتلا زوج به بیماری‌های صعب العلاج به نحوی که ادامه زندگی زناشویی را برای زوجه دشوار ساخته است نیز مصداق عسر و حرج شناخته می‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha