صدور کیفرخواست برای پنج مسئول دولت دوازدهم که فروردین امسال به‌عنوان متهم اصلی اجرانشدن قانون هوای پاک به مردم معرفی شدند، می‌توانست نقطه پایانی برای آلودگی هوا در شهرهای کشورمان باشد؛ ولی با این‌که این پنج نفر به‌نوعی رسوا شدند و همه تقصیرها به گردن‌شان افتاد بازهم آب از آب تکان نخورد و هوا دوباره در گوشه‌گوشه کشور رنگ‌وبوی دود گرفت و هوای پاک یک‌بار دیگر دور از دسترس ایستاد.

تشدید آلودگی هوا به دنبال فلرسوزی در پالایشگاه ها

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جام جم، هوای تهران مدتی است روی موج ناسالم قرار گرفته؛ مدارس شهرهای مختلف استان نیز مدتی است دوباره آموزش‌های مجازی و غیرحضوری را از سر گرفته‌اند، وضعیت مدارس سایر شهرهای بزرگ و آلوده کشور هم دقیقا مشابه همین است. پس تنها چیزی که تغییر نکرده وضعیت هواست و آنچه که همچنان پابرجا مانده هوای آلوده است، درحالی‌که مسئولان در هر جایگاه و از هر تریبونی از تحت‌کنترل‌بودن اوضاع خبر می‌دهند.

هشت ماه قبل، زمانی که پنج مسئول دولتی به‌عنوان متهمان اصلی برزمین‌ماندن اجرای قانون هوای پاک معرفی شدند، برداشت‌ها این بود که با حذف این پنج مانع، دیگر قانون هوای پاک مانعی برای اجرا ندارد اما با خوابیدن تب‌وتاب آن اتفاق گویا در دوباره دارد بر همان پاشنه سابق می‌گردد. در بر همان پاشنه می‌چرخد زیرا سرپرست معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری استان تهران گفته است: «اگر به این نتیجه برسیم که سازمان‌ها مرتکب تخلفاتی در خصوص اجرای قانون هوای پاک شدند، قطعا نسبت به تعقیب قضایی آنها اقدام خواهیم کرد.»


این «اگر» که جمله ابوالفضل نیکوکار را شرطی کرده است اوضاع را تا حدی نگران‌کننده می‌کند زیرا این پیام را به مخاطبان می‌رساند که لابد سازمان‌های متولی اجرای قانون هوای پاک، مرتکب تخلف نمی‌شوند و همه دارند به وظایف خود در قبال قانون عمل می‌کنند؛ اما پاسخ این سؤال را چه کسی خواهد داد که اگر همه دارند بر مدار قانون حرکت می‌کنند پس این هوای آلوده از کجا می‌آید؟ آیا سستی در اجرای تعهدات قانونی و پایبندی به پیش‌نیازهای اجرای قانون هوای پاک نیست که هوای شهرها را چنین تیره و تار و سمی کرده است؟



فلرسوزها متهم نیستند؟


با این‌که گفته می‌شود در دو سال اخیر به سبب شدت‌گرفتن آلودگی هوا، مازوت‌سوزی در نیروگاه‌ها متوقف شده اما چیزی شبیه مازوت و حتی بدتر از آن، هوای شهرهای کشورمان را تهدید می‌کند. این خطر از مشعل‌هایی برمی‌خیزد که در بسیاری از نقاط کشورمان همیشه مشتعلند و گازهایی را که در فرآیند استخراج نفت به‌دست‌می‌آید می‌سوزانند.

این گازها، فلر هستند و آن مشعل‌ها و فلرسوزها سال‌های سال است این گازهای باارزش را می‌سوزانند، چون راه بهتری برای استفاده از آنها مهیا نشده است. اکنون که پایتخت ۵۹ روز ناسالم برای گروه‌های حساس و شش روز ناسالم برای همگان را در سال ۱۴۰۲ در کارنامه دارد، رئیس مرکز ملی هوا در سازمان حفاظت محیط‌زیست آمارهای نگران‌کننده‌ای درباره این فلرسوزی‌ها ارائه می‌دهد که اتفاقا شهر و استان تهران نیز از آن سهم دارند.


داریوش گل‌علیزاده این آمارها را ارائه می‌دهد که ربط مستقیمی با آلودگی هوا دارد: «هر روز ۴۲ میلیون مترمکعب مشعل‌سوزی در کشور انجام می‌شود که در هر سال معادل است با میزان کل صادرات گاز طبیعی کشور، گازهایی که اگر سوزانده نمی‌شدند پنج‌میلیارد دلار برای کشورمان نفع مالی داشتند.»


جالب این‌که در سایر کشورهای جهان به‌هیچ‌وجه اجازه مشعل‌سوزی(مگر در موارد اضطراری) داده نمی‌شود اما چون در کشور ما هیچ نبایدی در این حوزه وجود ندارد به گفته گل‌علیزاده «اغلب واحدهای نفتی و پالایشگاهی به فلرسوزی ادامه می‌دهند که این مسأله به تشدید آلودگی هوا در شهرها دامن می‌زند.»مسئول مستقیم سروسامان دادن به این وضع نیز وزارت نفت است که سال‌هاست عملا در این حوزه ترک فعل کرده است؛ ولی چرا دستگاه قضایی که مسئولیت رصد ترک فعل‌ها را برعهده دارد به این موضوع ورود نمی‌کند؟



آلودگی آسان، پاکی دشوار


هوای شهرهای کشورمان در ماه‌های پاییز و زمستان به‌راحتی آلوده می‌شوند و علتش سرمای هواست که آلودگی‌ها را در سطوح پایینی جو نگه می‌دارد. پاییز امسال اما خزان نسبتا گرمی است که احد وظیفه، رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشورمان می‌گوید این وضعیت به نفع هواست زیرا «با گرم‌تر شدن جو نسبت به حد نرمال، آلاینده‌ها در لایه‌های عمیق‌تری از جو پخش می‌شوند درحالی‌که با سردتر شدن هوا وکاهش وزش باد و بارش باران، تجمع غلظت آلاینده‌ها به‌طور نسبی درلایه‌های زیرین افزایش می‌یابد» و وضعیت هوا همانی می‌شود که ساکنان شهرهای بزرگ و متوسط آن را به‌خوبی می‌شناسند؛ یک هوای ناپاک و دودآلود که نفس‌ها را به شماره می‌اندازد و بازار دورکاری کارمندان و غیرمجازی شدن آموزش‌ها را داغ می‌کند. درواقع آلوده‌شدن هوای شهرها به همین سادگی است و آنچه که دشوار است پاک‌کردن این آلودگی‌ها از چهره هواست.

البته نسخه‌های درمان آلودگی هوا در سراسر جهان شناخته‌شده و تجربه‌شده‌اند؛ نسخه‌هایی ازجمله توسعه ناوگان حمل‌ونقل عمومی، تولید سوخت‌های پاک، استفاده از وسایل نقلیه با آلایندگی اندک و به‌روز کردن صنایع. اما این نسخه‌ها یا در کشورمان اجرا نمی‌شوند یا اگر می‌شوند یا مقطعی‌اند یا در ابعاد محدود اجرا می‌شوند، به‌طوری‌که احد وظیفه به ایسنا توضیح می‌دهد: «در شهری مثل تهران که دیگر مازوت‌سوزی انجام نمی‌شود بیشترین علت آلودگی هوا به حمل‌ونقل و صنایع مربوط است به‌طوری‌که به محض کاهش سرعت باد، غلظت آلاینده‌ها افزایش می‌یابد و نفس‌کشیدن را برای همه دشوار می‌کند.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha