به گزارش سلامت نیوز به نقل از تجارت نیوز، بهرغم هشدارهای متعدد روانشناسان نسبت به افزایش خودکشی رزیدنت های پزشکی و البته مجموعه پزشکان، وزارت بهداشت و درمان و در راس آن وزیر بهداشت حتی یک بار هم در این باره واکنشی نشان ندادهاند.
این در حالی است که به گفته رئیس عالی شورای نظام پزشکی، خودکشی پزشکان در ایران به مرز هشدار رسیده است.
در این شرایط که مهاجرت پزشکان و پرستاران خود چالشی بزرگ برای سیستم بهداشت و درمان کشور به شمار میآید، بالا رفتن آمار مرگ خودخواسته در این قشر میتواند زنگ خطر بزرگتری باشد. اگر این روند ادامه یابد در آیندهای نهچندان دور کمبود پزشک در کشور باعث پایین آمدن کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی شده و باعث میشود تا مانند تجربه دهه ۶۰ یک بار دیگر مسئولان حوزه بهداشت و درمان مجبور به آوردن پزشک از کشورهای همسایه شوند.
این در حالی است که با توجه به میزان درآمد پزشکان در ایران بعید به نظر میرسد که پزشکان پاکستانی که زمانی برای طبابت در ایران پیشقدم میشدند میلی به کار کردن دوباره در این کشور داشته باشند.
در این بین برخی کارشناسان معتقدند مشکلات روحی و روانی نمیتوانند دلیل بسیاری از این خودکشیها باشند؛ چراکه اگر فرد دچار نوع حاد اختلالات روانی منجر به خودکشی باشد نمیتواند تا روز قبل از اقدام به مرگ خودخواسته در مراکز درمانی مشغول فعالیت باشد.
سیستم وزارت بهداشت، نظام بردهداری است
وحید شریعت، رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران، درباره علت افزایش خودکشی رزیدنت های پزشکی و پزشکان، میگوید: استرس ناشی از فشار کار و البته تحقیر و توهینی که پزشکان تحمل میکنند احتمالا دلیل عمده بروز مرگهای خودخواسته است. متاسفانه سیستمی که وزارت بهداشت و درمان در برابر این پزشکان اعمال میکند بیشتر شبیه به نظام بردهداری است؛ همین مسئله بهتنهایی میتواند انگیزه اصلی آنها برای اقدام به خودکشی باشد.
او میافزاید: متاسفانه رفتاری که با رزیدنتهای پزشکی در بیمارستان دانشگاههای علوم پزشکی شکل میگیرد، بسیار ناشایست و تحقیرکننده است. جوانی که سالها تلاش کرده، درس خوانده و به امید رسیدن به روزهای بهتر وارد این شغل شده است وقتی در مقام یک رزیدنت شروع به کار می کند با چنان رفتارهایی روبهرو میشود که تمام چشماندازی را که از آینده خود ترسیم کرده بود، مخدوش میکند.
ناامیدی یکی دیگر از عوامل خودکشی رزیدنت های پزشکی
رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران در پاسخ به این پرسش که آیا واقعا افرادی با داشتن اختلالات روانی حاد منجر به خودکشی میتوانند در سیستم بهداشت و درمان فعالیت کنند؟ می گوید: قطعا چنین چیزی نیست. اینکه پزشکان یا بیشتر از همه رزیدنتهای پزشکی دست به خودکشی میزنند به دلیل ناامیدی عمیقی است که احساس میکنند. آنها امید خود به آینده را از دست میدهند و زیر بار مسئولیتهای سنگین و حقوق ناچیز و مشکلات زندگی کمر خم میکنند. در نهایت هم راهی جز پایان دادن به زندگیاشان پیدا نمیکنند.
وی ادامه میدهد: مسئله مهم برقراری تناسب بین فشار کار و دریافتی است. چیزی که أصلا در مورد رزیدنتهای پزشکی رعایت نمیشود. آنها اجازه کار خصوصی ندارند و ناچارند چرخ زندگی خود را با همان مبالغ ناچیزی که به عنوان حقوق از دانشگاههای علوم پزشکی دریافت میکنند بچرخانند. مشکلات معیشتی هم بر تمام فشارهایی که تحمل میکنند اضافه میشود.
آمارهای خودکشی یا محرمانهاند یا تکذیب میشوند
شریعت در پاسخ به این پرسش که آیا آمار دقیقی از میزان خودکشی رزیدنت های پزشکی وجود دارد؟ توضیح میدهد: متاسفانه هیچ آماری که بتوان به آن استناد کرد وجود ندارد. از نظر وزارت بهداشت این آمارها محرمانه است و هیچکس به آنها دسترسی ندارد. اگر آماری هم اعلام شود به سرعت تکذیب میشود. البته یکی از معاونان وزارت بهداشت و درمان آمار خودکشی رزیدنتهای پزشکی در سال گذشته را ۱۶ نفر اعلام کرد که قطعا آمار واقعی از این تعداد بیشتر است.
شریعت می افزاید: حتی اگر ما همین آمار را هم در نظر بگیریم و به عنوان آمار رسمی قبول کنیم با توجه به آمار ۱۵ هزار نفری رزیدنتهای پزشکی در کشور این آمار نزدیک به ۱۰۰ در ۱۰۰ هزار نفر میشود که قطعا آمار نگران کنندهای است.
رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران میگوید: در مقابل این واقعیت نگرانکننده، در وزارت بهداشت و نهادهای مسئول فضای انکار و تکذیب وجود دارد. در جلسات و کمیتههایی که برای بررسی این موضوع تشکیل شده، شاهد این هستیم که مسئولان وزارت بهداشت این مسئله را انکار میکنند و آن را زاییده فضای مجازی میدانند و به جای ارائه راهکار به فضای مجازی حمله میکنند. نکته جالب آنکه مسئولان وزارت بهداشت حتی حاضر نیستند از واژه «خودکشی» استفاده کنند یا در این زمینه صحبت کنند. به جای خودکشی میگویند رفتارهای خود آسیبرسان.
راهکاری جز تغییر رویه نیست
شریعت در پاسخ به این سوال که آیا میتوان راهکار مناسبی برای جلوگیری از این اتفاقات پیدا کرد؟ عنوان میکند: راهکاری جز تغییر رویه در سیاستگذاریهای وزارت بهداشت و درمان وجود ندارد. تا زمانی که وزارت بهداشت و مسئولان آن اشرافی به مشکلات این قشر نداشته باشند نمیتوانند به دنبال رفع این مشکلات باشند. تا زمانی که آنها رویه تکذیب را در پیش میگیرند نمیتوان به تغییر رویه و بهبود أوضاع امیدوار بود.
نظر شما