به گزارش سلامت نیوز به نقل از رکنا، دکتر حسین آخانی، استاد دانشگاه تهران، از بیعملی دولت، نگاه امنیتی به مسئله اقلیم، و ناتوانی ساختاری سازمان محیط زیست پرده می گوید. او تأکید میکند که ایران بدون پیوستن به معاهده پاریس و بدون ارادهای سیاسی برای عبور از اقتصاد نفتی، نهتنها در مهار بحران اقلیمی ناکام است، بلکه به سمت فاجعهای زیستمحیطی گام برمیدارد.
در حالی که بسیاری از کشورهای جهان روز ۷ ژوئیه را به عنوان «روز جهانی کباب» جشن میگیرند و بوی گوشت گریلشده در پارکها و حیاط خانهها میپیچد، در ایران، داستان کباب طعمی تلخ و نگرانکننده دارد؛ هم از منظر زیستمحیطی و هم از منظر معیشت مردم.از سوی دیگر ایران جزو مهمترین کشورهای جهان است که باید در مقابله با تغییرات اقلیمی پیشرو و فعال باشد اما شواهد نشان می دهد که چنان موفق نیست و دغدغه در میان مسئولان برای این مقابله که تخریب هایی چندین برابر جنگ دارد وجود ندارد.
حسین آخانی: ایران در رده ششم تولید گازهای گلخانهای در جهان قرار دارد
ایران یکی از کشورهایی است که به شدت تحت تأثیر تغییرات اقلیمی قرار گرفته اما همچنان مشخص نیست که دولت و حاکمیت چه برنامه مشخص و مؤثری برای مقابله با این بحران دارد. با توجه به این موضوع، از دکتر حسین آخانی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، خواستیم نظر و ارزیابی خود را درباره وضعیت موجود و اقدامات دولت در زمینه تغییرات اقلیمی با ما در میان بگذارد.
دکتر حسین آخانی در پاسخ گفت:«بر اساس آخرین آمارهای جهانی، ایران در حال حاضر در جایگاه ششم تولید گازهای گلخانهای قرار دارد؛ این در حالی است که کشور ما دارای اقتصادی نسبتاً کوچک در مقایسه با اقتصادهای بزرگ جهانی است. تولید حدود ۷۰۰ میلیون تُن گازهای گلخانهای در سال، برای کشوری با این مختصات اقتصادی، رقمی بسیار بالا و بهشدت غیرقابل قبول است. متأسفانه سیاستهای جاری کشور در این زمینه نه تنها در جهت کاهش این میزان انتشار حرکت نمیکنند، بلکه اساساً موضوع گازهای گلخانهای در ایران به شدت سیاسی شده است. به همین دلیل، ایران یکی از معدود کشورهایی است که هنوز به معاهده اقلیمی پاریس نپیوسته است.»
وی افزود:
«هر زمان که در محافل رسمی یا رسانهای درباره بحران اقلیمی و ضرورت مقابله با آن صحبت میشود، معمولاً این موضوع شکل امنیتی پیدا میکند و بهعنوان یک مسئله سیاسی و نه زیستمحیطی تلقی میشود. در چنین شرایطی، طبعاً نمیتوان انتظار داشت که سیاستهای کشور در مسیر کاهش تولید کربن یا حرکت به سمت اقتصاد کمکربن باشند. علاوه بر این، ایران سالهاست با بحرانهای متعدد مانند تحریمهای بینالمللی، سوءمدیریت زیستمحیطی و وابستگی شدید به درآمدهای نفتی و سوختهای فسیلی دست به گریبان است. این مجموعه عوامل ساختاری باعث شده که ایران نه تنها در جایگاه مناسبی برای مقابله با تغییرات اقلیمی نباشد، بلکه روز به روز شرایط وخیمتری را تجربه کند.»
عملکرئ سازمان حفاظت از محیط زیست چگونه است
در ادامه این گفتوگو، از دکتر آخانی درباره نقش سازمان حفاظت محیط زیست در پیگیری سیاستهای مقابله با بحران اقلیمی و تعامل با نهادهای دیگر پرسیده شد؛ او پاسخ داد:«واقعیت این است که وقتی سازمان محیط زیست حتی نتوانسته حاکمیت را متقاعد کند که به معاهده اقلیمی پاریس بپیوندد، این خود نشاندهنده ناتوانی این نهاد در انجام یکی از ابتداییترین وظایف خود است. در عمل، سازمان حفاظت محیط زیست در ایران بیشتر نقش توجیهگر سیاستهای کلان و صنعتی کشور را ایفا میکند تا یک نهاد مستقل و تأثیرگذار. بنابراین، شخصاً انتظار چندانی از این سازمان ندارم، مگر آنکه تحولی اساسی در ساختار و جایگاه آن رخ دهد و بتواند روزی به عنوان یک مرجع واقعی و مستقل در حوزه سیاستگذاری زیستمحیطی عمل کند.»
گفتمان انرژیهای تجدیدپذیر در دولت؛ از شعار تا عمل
یکی از نکات مثبتی که در گفتمان دولت کنونی مشاهده میشود، توجه لفظی به توسعه انرژیهای تجدیدپذیر است. رئیسجمهور بارها در سخنان خود بر ضرورت عبور از انرژیهای فسیلی و حرکت به سمت منابع تجدیدپذیر بهویژه انرژی خورشیدی تأکید کرده، اما مشکل اینجاست که این مواضع اغلب در حد حرف باقی میمانند.
دکتر آخانی در بخش دیگری از صحبتهای خود، به مواضع دولت فعلی درباره استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر اشاره کرد و گفت:
« به نظر میرسد که آقای رئیسجمهور فراموش کردهاند که خود مسئول اجرای همین سیاستها هستند و لازم است که بهجای تکرار شعارهای زیبا، تیمی متخصص و متعهد را برای پیگیری این اهداف تعیین و حمایت کنند.»
او ادامه داد:«جالب اینجاست که یکی از عوامل اصلی توجه به انرژیهای تجدیدپذیر در یکی دو سال گذشته، بحران انرژی در کشور بوده است. کمبود شدید برق، قطعیهای گسترده و ناتوانی سیستم تولید انرژی مبتنی بر سوختهای فسیلی در تأمین نیاز مردم، عملاً دولت را وادار کرد تا به انرژیهای تجدیدپذیر روی بیاورد. این اتفاق ناگوار که فشار زیادی بر مردم وارد کرد، در عین حال باعث شد تا شاید برای نخستین بار، مسئولان بهطور جدی به سمت انرژی خورشیدی و دیگر منابع پاک حرکت کنند. به تعبیر معروف، اینجا هم میتوان گفت: ‘عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.’»
دکتر آخانی تأکید کرد که حل بحران اقلیمی در ایران نیازمند یک اراده واقعی، سیاستگذاری علمی، و مشارکت نهادهای متعدد داخلی و منطقهای است و بدون این عناصر، امیدی به تغییر مسیر مخرب کنونی وجود ندارد.
بنبست سیاستهای اقلیمی در ایران
دکتر حسین آخانی، استاد زیستشناسی دانشگاه تهران، در گفتوگو با رکنا از وضعیت نامطلوب سیاستهای زیستمحیطی ایران سخن گفت و با لحنی صریح و انتقادی به ناکارآمدی ساختارهای تصمیمگیر در حوزه اقلیم و انرژی اشاره کرد. او با اشاره به جایگاه ششم ایران در میان تولیدکنندگان گازهای گلخانهای گفت: «بر اساس آخرین آمار منتشر شده، ایران سالانه حدود ۷۰۰ میلیون تن دیاکسیدکربن و دیگر گازهای گلخانهای تولید میکند. این حجم از انتشار، برای کشوری با اقتصادی کوچک در مقایسه با اقتصادهای بزرگ جهانی، به هیچ عنوان قابل قبول نیست.»
به گفته آخانی، نگاه امنیتی به موضوع تغییرات اقلیمی و برخورد سیاسی با موضوعات علمی، مانع از پیوستن ایران به توافقنامه بینالمللی پاریس شده است: «ایران یکی از معدود کشورهاییست که هنوز به معاهده اقلیمی پاریس نپیوسته. هر وقت هم بحث گازهای گلخانهای و اقلیم مطرح میشود، فوراً به آن رنگ و بوی امنیتی میدهند و این یعنی اصلاً قرار نیست بحث علمی و کارشناسی در این حوزه صورت بگیرد.»
او ادامه میدهد: «در چنین شرایطی نمیتوان انتظار داشت سیاستهای ما در مسیر کاهش کربن و مقابله با تغییرات اقلیمی قرار بگیرد. بهویژه وقتی که بخش عمدهای از اقتصاد کشور به نفت و سوختهای فسیلی وابسته است و زیرساخت مدیریت محیط زیست هم عملاً ناکارآمد است.»
سازمان محیط زیست، قربانی یا همراه؟
در پاسخ به این پرسش که سازمان حفاظت محیط زیست چه نقشی در هماهنگی با سایر وزارتخانهها و تدوین یک برنامه ملی اقلیمی ایفا میکند، آخانی به ضعف بنیادی این نهاد اشاره میکند: «اینکه سازمان محیط زیست نتوانسته حاکمیت را قانع کند که به معاهده پاریس بپیوندد، خود نشانه شکست کامل این نهاد است. این سازمان بیشتر نقش توجیهگر سیاستهای صنعتی و کلان را دارد تا نهاد ناظر و مطالبهگر.»
دامداری، متان، و مسئله نابرابری غذایی
دکتر آخانی همچنین با اشاره به نقش چشمگیر دامداریها در گرمشدن زمین، به مسئلهای کمتر گفتهشده در فضای زیستمحیطی ایران پرداخت: «طبق آمارهای جهانی، دامداریها حدود ۱۴.۵ درصد از گازهای گلخانهای جهان را تولید میکنند. بهویژه متان که از دام تولید میشود، تأثیری تا ۷۴ برابر بیشتر از دیاکسیدکربن در گرمایش زمین دارد. من خودم گیاهخوارم و از اینکه مصرف گوشت در ایران کاهش پیدا کرده، ناراحت نیستم. اما این کاهش نه حاصل آگاهی، بلکه نتیجه فشار اقتصادی است.»
او از بیعدالتی در مصرف گوشت در ایران میگوید: «در بخشی از جامعه، مردم حتی توان خرید گوشت ندارند، اما در همان حال در رستورانهای شمال شهر تهران، حجم بالایی از گوشت یا به زباله میرود یا برای سگ و گربهها ریخته میشود. این شکاف، تضادی آشکار با شعارهای عدالتمحور نظام است.»
دام، چرا، و گردوغبار؛ زنجیرهای از تخریب
آخانی هشدار میدهد که خسارتهای ناشی از دامداری فقط به انتشار گازهای گلخانهای محدود نمیشود: «چرای بیرویه، پایداری خاک را از بین برده است. وقتی خاک ناپایدار میشود و خشکسالی هم داریم – مثل امسال – زمینه ایجاد گردوغبار در کشور فراهم میشود. همین آلودگی هوایی که در بیشتر مناطق ایران با آن دستوپنجه نرم میکنیم، بخش مهمیاش از همین چرای بیرویه ناشی میشود.»
او همچنین نسبت به سیاستهای خودکفایی در تولید گوشت در اقلیم خشک ایران هشدار داد: «ما کشور بسیار خشکی هستیم. اصرار بر خودکفایی در گوشت، در کنار خسارتهای اقلیمی، خسارتهای زیستمحیطی بسیار بیشتری هم به دنبال دارد. از کشاورزی ناپایدار گرفته تا نابودی پوشش گیاهی در گیمزارها و مناطق غیرمناسب برای دامداری. همه اینها شرایط اقلیمی کشور را بدتر میکنند.»
بدون اراده سیاسی، هیچ برنامهای عملی نمیشود
در پایان، دکتر آخانی تأکید میکند که حل بحران اقلیمی در ایران نه صرفاً مسئلهای علمی، بلکه کاملاً سیاسی است. تا زمانی که ارادهای برای پذیرش واقعیت و مشارکت در برنامههای بینالمللی مقابله با تغییر اقلیم وجود نداشته باشد، هیچ تغییری در وضعیت فعلی رخ نخواهد داد. از دید او، راهحل درک ضرورت تغییر، تکیه بر نیروی متخصص، و کنار گذاشتن نگاه امنیتی و شعاری به مسئله اقلیم است.
نظر شما