به گزارش سلامت نیوز به نقل از پیام ما، هر سال ۲۴ اکتبر، روزی مهم برای افزایش آگاهی درباره اثرات گرمایش زمین و اهمیت حفاظت از اکوسیستمها و کرهزمین است؛ روزی که به ما یادآوری میکند تکتک افراد روی زمین، دولتها و شرکتها با ترویج سیاستها، فناوری و عادات سازگار با محیطزیست میتوانند در کاهش انتشار گازهای گلخانهای و مراقبت از اکوسیستم مشارکت کنند. مجمع عمومی سازمان ملل برای ارتقای آگاهی عمومی و تقویت تعهدات بینالمللی حاصل از توافقنامههایی مانند معاهده پاریس، این روز را انتخاب کرده است که در آن کشورها به محدود کردن افزایش دمای جهان و ترویج اقداماتی برای کاهش و سازگاری متعهد شدند. در سه دهه گذشته دمای سطح آبها بیش از هر زمان دیگری (از سال ۱۸۸۰ که نظارت بر آن آغاز شده) بهطور مداوم افزایش یافته است. از طرف دیگر، با افزایش دمای هوا بهدلیل گرمایش زمین و تغییراقلیم، اقیانوسها گرمتر شدهاند و بیش از ۹۰ درصد از گرمای ناشی از گازهای گلخانهای را جذب میکنند. در این میان تغییراقلیم تأثیر چشمگیری بر ایران داشته است. بهگزارش یونیسف، میانگین دمای ایران از دهه ۱۳۴۰ تاکنون ۲ درجه سانتیگراد افزایش یافته، میزان بارندگی در ۲۰ سال گذشته ۲۰ درصد کاهش پیدا کرده و الگوهای بارش نیز تغییر کردهاند. در این گزارش اما پیگیر اوضاع دریاها هستیم. سؤال این است که تغییراقلیم با کاسپین یا خزر بزرگترین دریاچه جهان و خلیجفارس در جنوب ایران چه کرده است؟
بزرگترین دریاچه جهان، زیستگاه صدها گونه بومی و مهاجر که اکوسیستم آن بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر رفاه انسان تأثیر میگذارد، سالبهسال کوچکتر میشود. آب دریای خزر که زمانی پناهگاه فلامینگوها، ماهیهای خاویاری و هزاران فک بود، حالا جای خود را به پهنههای خشکی از شن و ماسه داده است. در برخی نقاط، آب دریا بیش از ۵۰ کیلومتر عقبنشینی کرده است. تالابها به بیابان تبدیل میشوند، بنادر ماهیگیری خشک میشوند و شرکتهای نفتی برای رسیدن به تأسیسات فراساحلی خود کانالهای طولانیتری را لایروبی میکنند. پیامدهای محیطزیستی این روند چشمگیر خواهد بود. پیشبینیها نشان میدهند از ۱۰ نوع اکوسیستم منحصر به فرد دریای خزر، چهار نوع بهطور کامل ناپدید میشوند. فوک خزری که در معرض خطر انقراض قرار دارد، میتواند تا ۸۱ درصد از زیستگاه فعلی تولیدمثل خود را از دست بدهد و ماهی خاویاری خزر دسترسی به زیستگاه حیاتی تخمریزی خود را از دست خواهد داد.
کاهش سطح آب دریای خزر از سال ۱۹۹۵ آغاز شد و از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۴ حدوداً دو متر کاهش پیدا کرده و حالا به پایینترین نقطه ثبتشده خود، یعنی ۲۹ متر پایینتر از سطح دریا رسیده است. کارشناسان پیشبینی میکنند کاهش سطح آب دریای خزر ادامه داشته باشد و تا پایان قرن ۲۱، بین ۹ تا ۱۸ متر کاهش یابد که این امر مساحت کل دریا را یکچهارم کوچکتر میکند. درحالیکه تمام بخشهای دریای خزر در معرض خطر خشکی قرار دارد، قسمت شمالشرقی متعلق به قزاقستان، اولین بخشی خواهد بود که تحتتأثیر قرار میگیرد. عمق دریای خزر در این منطقه پایین است و فعالیتهای هیدروکربنی و کشتیرانی آن را به آسیبپذیرترین بخش تبدیل کرده است.
عوامل عقبنشینی خزر
عوامل مختلفی بر کاهش سطح دریای خزر تأثیر دارند که شامل سدسازی و دستکاری در جریان ورودی رودخانهها، نمکزدایی و آلودگی هیدروکربنی است. بااینحال، علت اصلی آن تغییراقلیم است که منجر به کاهش بارندگی و افزایش تبخیر آبها در سراسر حوضه آبریز شده و هدررفت آب را تشدید کرده است.
تغییراقلیم معمولاً باعث افزایش سطح آبها میشود. اما دریای خزر بهعنوان یک پهنه آبی محصور در خشکی که آب خود را از رودخانهها تغذیه میکند، تأثیر معکوسی را تجربه میکند. بین سالهای ۱۹۷۹ تا ۲۰۱۵، میانگین سالانه دمای سطح آبها حدوداً یک درجه افزایش پیدا کرده است. این افزایش دمای هوا و تغییر جهت باد تبخیر آب را بهطور قابلتوجهی افزایش داده است. طبق گزارش «برنامه محیطزیست سازمان ملل» تبخیر بالا باعث میشود سطح دریای خزر بهطور مداوم کاهش پیدا کند.
تغییراقلیم نتیجه مستقیم فعالیتهای انسانی مثل استفاده از سوختهای فسیلی است. دریای خزر با ۴۸ میلیارد بشکه نفت و ۲۹۲ هزار میلیارد مترمکعب گاز طبیعی، سرشار از این منبع است. این امر کشورهای ساحلی دریای خزر را وادار کرده تا صنعت هیدروکربن را در بخشهایی از این دریا توسعه دهند. از طرف دیگر، تأثیر تولید سوختهای فسیلی بر سطح آب، بهویژه در بخش شمالی دریا که در احاطه قزاقستان و روسیه قرار دارد، اهمیت بسیاری دارد.
درحالیکه بخشهای میانی و جنوبی دریای خزر بهترتیب حدوداً یکسوم و دوسوم کل حجم آب را تشکیل میدهند، بخش شمالی فقط شامل یک درصد از کل حجم آب است. ۲۹ درصد از خط ساحلی دریای خزر در قزاقستان قرار دارد. از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۲ مساحت بخش شمالی دریای خزر ۳۹ درصد کاهش پیدا کرده و ساحل آن ۳۷.۲۵ کیلومتر عقبنشینی کرده است. اگر سطح آب ۱۰ متر کاهش یابد، فاصله بین خط ساحلی و ساختمانهای مجاور آن به ۸۹ کیلومتر میرسد که بیشترین فاصله در دریای خزر خواهد بود.
فعالیتهای شرکتهای نفتی در این بخش از دریا شرایط را تشدید میکنند. بخش شمالشرقی علاوهبر اینکه کمعمقترین بخش است، بیشترین میزان ذخایر سوخت فسیلی در دریا و خشکی دریای خزر را در خود جای داده است. طبق گزارش اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده در سال ۲۰۱۳، ذخایر نفتی قزاقستان در دریا ۳۱.۲ میلیارد بشکه از مجموع ۴۸ میلیارد بشکه را به خود اختصاص داد.
تغییراقلیم در چهره مرجانهای شمال
تغییراقلیم در خلیجفارس خود را در چهره مرجانها نشان داده است. اکوسیستم خلیجفارس محیط دریایی منحصری است که در شمالغرب اقیانوس هند واقع شده و با هشت کشور از جمله ایران، عراق و عربستان سعودی هممرز است. این دریای کمعمق با تنوعزیستی غنی از جمله صخرههای مرجانی، جنگل حرا و گونههای مختلف دریایی شامل دوگانگها یا فیل دریایی، لاکپشتهای دریایی و بیش از ۷۰۰ گونه ماهی شناخته میشود.
سال گذشته دادههای ناسا (ادارهکل ملی هوانوردی و فضا متعلق به دولت آمریکا) نشان داد دمای آب خلیجفارس نزدیک به ۳۷.۷۸ درجه سلسیوس (صد درجه فارنهایت) افزایش یافته که کمی کمتر از بالاترین دمای ثبتشده در زمین است. آبوهوای خشک و افزایش دما باعث شده سطح شوری آب و نوسانات دما بین فصول افزایش یابد. خلیجفارس میزبان زیستگاههای حیاتی مانند بسترهای علف دریایی است که برای گونههای گیاهخوار مثل دوگانگها حیاتی به شمار میروند.
صخرههای مرجانی یکی از متنوعترین اکوسیستمهای روی کرهزمین بهشمار میروند که هماکنون با تهدید موجودیتی روبهرو شدهاند. افزایش سرعت سفیدشدن مرجانها ناشی از گرمایش کرهزمین است. سالهاست پژوهشگران هشدار میدهند بیش از ۸۵ درصد از صخرههای مرجانی خلیجفارس در معرض خطر قرار دارند. سال ۱۳۹۹ رئیس مرکز اقیانوسشناسی بندرعباس اعلام کرد: «در اطراف جزایر کیش، قشم و لارک اکوسیستمهای مرجانی خوبی در گذشته وجود داشت، اما بهدلایلی از جمله آلایندگی، گرمایش زمین و عوامل انسانی اکنون حدود ۹۰ درصد آنها از بین رفته است. مرجانهای اقیانوسی در دمای ۲۴-۲۵ درجه سانتیگراد رشد کردهاند، اما مرجانهای خلیجفارس در دمای ۳۳-۳۴ درجه رشد کرده و خود را با محیط تطبیق دادهاند و تحمل دمای بالاتر را ندارند.»
علاوهبراین، کمبود آب یکی از بحرانهای اصلی کشورهای حاشیه خلیجفارس است. تقریباً تمام کشورهای این منطقه بهجز عمان با کمبود آب مواجه شدهاند و نیازهای آبی خود را عمدتاً از طریق نمکزدایی تأمین میکنند. بهگزارش اندیشکده میدلایستآی، کشورهای حاشیه خلیجفارس وابستهترین کشورهای جهان به نمکزدایی به شمار میروند و در مجموع حدود ۴۰ درصد از آب شیرینشده جهان را تولید میکنند که انتظار میرود ظرفیت آنها تا سال ۲۰۳۰ دو برابر شود. اما این روشی بسیار انرژیبر است و آن را در برابر نوسانات قیمت و عرضه انرژی آسیبپذیر میکند. اگرچه همچنان تلاشهای مداوم با هدف توسعه فناوریهایی صورت میگیرد که مصرف انرژی برای تولید آب شیرین را کاهش دهند، اما این فرایند همچنان پرهزینه و کربنزا است. علاوهبراین، از آنجاکه اکثر کارخانههای نمکزدایی به آب دریا متکیاند، معمولاً در امتداد خطوط ساحلی و در معرض اثرات افزایش سطح دریا دارند.
همانگونهکه اندیشکده شورای آتلانتیک مینویسد، تغییراقلیم تهدیدی است که به نگاهی فراحزبی نیاز دارد. بررسی فرصتها و چالشهای اقتصادی، ژئوپلتیکی و سیستمی و همچنین به رسمیت شناختن همکاریها و استراتژیهایی که تغییر ایجاد میکنند، گفتوگو در مورد این تهدید را میتواند سازندهتر و پربارتر کند. براساس توافق نهایی کنفرانس تغییراقلیم سازمان ملل، کاپ۲۸، در سال ۲۰۳۰ که بر «گذار از سوختهای فسیلی» تأکید داشت، وابستگی بلندمدت به نفت و گاز ناپایدار است و نگرانیهایی را در مورد آینده اقتصادی کشورهای حاشیه خلیجفارس ایجاد میکند. این کشورها که مدتهاست از لزوم تنوعبخشی به اقتصاد خود برای کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی آگاه بودهاند، برای متعادل کردن هزینههای گذار انرژی با نیاز برای حفظ درآمدهای دولتی، رشد اقتصادی و ظرفیت تابآوری در برابر اثرات ناشی از تغییراقلیم چالشهایی دارند.

نظر شما