كارآگاهان در بدو امر پی بردند پسر مقتول به نام «پیمان» در زمان جنایت، داخل اتاق خود بود و متوجه درگیری و قتل پدر خود نشد و پس از چند دقیقه، با مراجعه به در خانه با جسد پدرش مواجه شد. پسر مقتول به كارآگاهان گفت: «ساعتی قبل، مادر یكی از دوستانم با من تماس گرفت و گفت «علی» به سمت خانه ما راه افتاده تا با من درگیر شود و به همین علت از من خواست تا در خانه را برای علی باز نكنم.»
پیمان درخصوص علت اختلافش با علی توضیح داد: من از حدود پنج سال پیش از طریق برادر علی به نام «مهران» با او دوست شدم و طی این مدت با یكدیگر شیشه مصرف میكردیم تا اینكه پس از مدتی علی به دلیل توهم ناشی از مصرف شیشه دایما این موضوع را مطرح میكرد كه من دستگاهی را در مغز او كار گذاشتهام كه سر و صدا ایجاد میكند و آرامش او را از بین برده است.» كارآگاهان در اولین مرحله از تحقیقات خود به بررسی صحت اظهارات پیمان پرداختند و اطمینان پیدا كردند، روز حادثه علی قصد داشت با پسر مقتول درگیر شود. آنها همچنین در بررسیهای خود از مجتمع مسكونی محل ارتكاب جنایت متوجه شدند، درهای ورودی و پاركینگ مجتمع به سیستم دوربینهای مداربسته مجهز است و ورود و خروج افراد و وسایط نقلیه در تمام ساعات شبانه روز ضبط میشود به همین دلیل تصاویر دوربینهای مداربسته مورد بررسی قرار گرفت و علی حین ورود و خروج از مجتمع شناسایی شد. دستگیری متهم 41ساله با توجه به اطلاعات به دست آمده در دستور كار كارآگاهان قرار گرفت و علی در حالیكه پس از وقوع جنایت از محل زندگی خود واقع در منطقه حكیمیه، متواری شده بود، پس از انجام اقدامات پلیسی و چندین روز مراقبتهای نامحسوس، سرانجام وی روز چهارم ماه جاری در زمان ورود به منزل پدریاش دستگیر شد. علی در روزهای اول دستگیری همچنان تحت تاثیر سوءمصرف موادمخدر شیشه قرار داشت و منكر هرگونه ارتكاب جنایتی میشد تا اینكه سرانجام روز یكشنبه لب به اعتراف گشود و به ارتكاب جنایت و قتل «محمد» اعتراف كرد.
متهم به كارآگاهان گفت: «من چاقو را برای زدن پیمان تهیه كرده بودم و اصلا قصد اینكه كس دیگری را بزنم، نداشتم ولی چون صداهای ایجاد شده در سرم مدت پنجسال بود مرا شكنجه و آزار میداد و پیمان را مقصر اصلی آن میدانستم، دیگر طاقت نیاوردم و در روز حادثه به منزل پدری پیمان رفتم، در حالیكه پدر پیمان مقابل در واحد مسكونی خود شارژ ساختمان را پرداخت و قصد بازگشت به داخل خانه را داشت، از او سوال كردم «پیمان كجاست؟» و او در پاسخ جواب داد كه پیمان به آمریكا رفته است من هم دیدم راه به جایی ندارم، به خاطر جواب دادنهای سربالا از سوی پدر پیمان، ناگهان عصبانی شدم و با چاقو به او حمله كردم و پس از زدن چند ضربه چاقو از مجتمع فرار كردم؛ حتی زمانی كه قصد فرار از داخل مجتمع را داشتم، از آسانسور استفاده نكردم و برای اینكه سریعتر به پایین ساختمان برسم، به سرعت از طریق راهپله به پایین آمدم و از مجتمع خارج شدم.»
بنابر این گزارش متهم اكنون به بازپرس جنایی معرفی شده است و تحقیقات از وی ادامه دارد.
نظر شما