به گزارش سلامت نیوز به نقل از تهران امروز ؛ این درحالی است كه زنان آسیبدیده از واقعیتهای جامعهای هستند كه در آن زندگی میكنیم و نمیتوان با بستن چشم آنها را تكذیب كرد. به گفته كارشناسان زنان آسیبدیده از لایههای پنهانی جامعه به حساب میآیند چرا كه در صورت بر ملا شدن اقدامات این زنان نتیجهای جز طرد از خانواده، زندان، مجازات سنگین و... برایشان متصور نیست به این دلیل زنان آسیبدیده تمام سعی خود را میكنند تا حضورشان در جامعه مانند جوامع غربی ملموس نباشد.
دكتر افسر افشارنادری، جامعه شناس با اشاره به این نكته كه آسیبهای اجتماعی معلول تعدادی از عوامل هستند، به تهران امروز میگوید:برای حل معضلاتی چون زنان آسیبدیده باید عوامل بهوجود آورنده آنها همچون فقر، مهاجرت، اعتیاد و... را كاهش داد چرا كه با برخوردهای قهر آمیز نمیتوان امیدوار بود كه بتوان تعداد این زنان را كم كرد و این نوع برخوردها هیچ تاثیری بر كم كردن تعداد این زنان ندارد.
وی با اشاره به این نكته كه به دلیل دایره وسیعی كه آسیبها در آن میگنجد از عدم موفقیت در ازدواج، مجرم بودن،فرار از خانه، داخل شدن به باندهای تبهكاری و... نمیتوان تمام زنان آسیبدیده را در یك دایره گنجاند به همین دلیل هم نمیتوان آمار دقیقی از این افراد تهیه كرد. اما واقعیت تلخ آنجاست كه تازمانی كه نتوانیم آماری از افراد آسیبدیده داشته باشیم نمیتوانیم برای آنها برنامهریزی كنیم و اگر برنامهریزی هم قرار باشد انجام شود بر اساس حدس و گمان است. این در حالی است كه با تمام صحبتهایی كه درخصوص تعداد كم زنان آسیبدیده در جامعه میشود، این موضوع در حال رسیدن به مرحله هشدار است.
رابطه آسیب دیدگی و فقر
رابطه مسائل اقتصادی با افزایش تعداد زنان آسیبدیده موضوع دیگری است كه افشار نادری به آن اشاره كرده و میگوید:همیشه در جامعه آسیبدیدگی با فقر معنا پیدا میكند. شرایط بد اقتصادی، بالا رفتن هزینههای زندگی و جور نشدن دخل و خرج زندگی با هم، بالا رفتن سن ازدواج، افزایش طلاق همه و همه دست به دست هم داده و عاملی برای افزایش آسیبدیدگی در جامعه شده است. این در حالی است كه اگر زودتر به فكر درمان این درد نباشیم در آیندهای نزدیك شاهد فاجعهای غیرقابل جبران خواهیم بود.
این جامعه شناس با انتقاد از كم كاریهای دولتی در این باره میگوید: اگر چه گفته میشود 15 مركز نگهداری از زنان آسیبدیده فقط در كلانشهر تهران فعالیت میكند اما نكتهای كه از آن غفلت شده این است كه فقط ارائه آمار و ارقام دردی را دوا نمیكند. این مراكز با كمبود شدید بودجه مواجه هستند و بودجه اندكی هم كه به این مراكز تعلق میگیرد، جوابگوی ابتداییترین نیازهای این مراكز نیست. از طرف دیگر در كنار این بیتوجهی به مراكز نگهداری از زنان آسیبدیده هیچگونه حمایت اجتماعی و كمكی دیگر نیز به این زنان نمیشود. این در حالی است كه مسئولان دولتی به جای اینكه به فكر حل و فصل معضلات اجتماعی خصوصا آسیبهایی باشند كه تا چند سال آینده ممكن است به بحران تبدیل شود، اینقدر در گیر و دار سیاست غرق شدهاند كه حتی گوشه چشمی هم به آنچه در جامعه میگذرد، ندارند.
آموزش مهارتآموزی موضوع دیگری است كه افشار نادری به آن اشاره كرده و میگوید: تعدادی از این زنان كه میزان آسیبدیدگی آنها زیاد است قابلیت مهارتآموزی و حرفهآموزی را ندارند و نمیتوان آیندهای را برای آنان متصور بود مراكزی هم كه با كمك معدود خیران اداره میشود برای این زنان حكم مراكزی برای زنده ماندن را دارد و بس. اما تعداد دیگری از این زنان را میشود همانگونه كه در مراكز حمایتی شهرداری تهران شاهد آن هستیم با حرفهآموزی و مهارتآموزی وارد بازار كار كرد و آنها را زیر چتر حمایتی قرار داد.
اقدامات دولتی كافی نیست
ناكافی بودن اقدامات سازمانها و دستگاههای دولتی به منظور حمایت از زنان آسیبدیده نیز موضوعی است كه دكتر باهر به آن اشاره كرده و میگوید: افزایش تعداد زنان و دختران آسیبدیده به این معنی است كه حمایتها و اقداماتی كه باید به منظور توانمندسازی این زنان انجام میگرفت، كافی نبوده است چرا كه در غیر این صورت باید شاهد هر چه بیشتر این افراد در جامعه بودیم در حالی كه این موضوع برعكس شده است.
ضرورت نظارت بر وضعیت زنان آسیبدیده موضوع دیگری است كه باهر به آن اشاره كرده و میگوید: باید به زندگی این زنان نظارت مستمری صورت بگیرد تا بتوان زمینه را برای بازگشت آنها به جامعه و خانواده فراهم كرد، براین اساس نگهداری زنان آسیبدیده اجتماعی در محیطهای كارگاهی، حرفهآموزی به آنها براساس استعداد و توانایی و ایجاد زمینه اشتغال آنها، در فراهم كردن زمینههای ارجاع آنان به زندگی سالم اجتماعی و كانونهای خانوادگی موثر است.
این استاد دانشگاه با بیان اینكه لازم است به این زنان مهارتهای زندگی ارائه و وضعیت آنان بهطور مداوم رصد شود، بر ارتقای سطح دانش و آگاهی این زنان درخصوص مسائل و مشكلات اجتماعی، ارتقای توانمندیهای آنها جهت مقابله با مسائل اجتماعی از طریق ارائه خدمات تخصصی تاكید میكند.
به گفته وی آموزشهای تربیتی و تحت نظر قرار گرفتن در ابعاد مختلف اجتماعی بهویژه برای دختران كارتنخواب، بخشی از وظایفی است كه تنها یك نهاد مثل شهرداری نمیتواند از پس آن برآید و هماهنگی سایر نهادها و سازمانهای حمایتكننده را نیازمند است.
باهر با انتقاد از كمكاریهایی كه در عرصههای اقتصادی و اجتماعی جامعه صورت میگیرد، میافزاید: این كمكاریها باعث شده تا تعداد افرادی كه دچار آسیبهای اجتماعی شدهاند، افزایش پیدا كند و در این میان گویی مسئولان دولتی بیشتر از آنكه به فكر رسیدگی به این آسیبها باشند مشغول فعالیتهای دیگر هستند. مسئولان ما تنها بهدنبال رفع معلول هستند در حالی كه ریشهیابی علتهایی كه در آسیبها دخالت دارند مهمتر از رفع معلول است. اما نحوه دید زنان بیخانمان به زندگی موضوع دیگری است كه از نظر جامعهشناسان در توصیف شرایط آنها اهمیت زیادی دارد.
نظر شما