سلامت نیوز:در ردهبندی دانشگاه لیسستر، ایران از میان ۲۲۰ کشور جهان از نظر شادزیستن در جایگاه ۲۰۲ قرار گرفته است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه قانون ،در این لیست، دانمارك جزو شادترین كشورهاست چون نه خط فقر دارد و نه نوسان سیاسی. جامعهشناسان معتقدند ساختار رسمی جامعه باید «شادی» را به عنوان یک حق برای مردم بشناسد، آن را درک کند و در جهت شاد بودن مردم بکوشد، اما اکنون کسانی که شاد باشند، نه تنها راه برایشان باز نیست بلكه توبیخ هم میشوند. برای همین است كه وقتی به چهارشنبه سوری میرسیم، تلنبار شدن همه هیجانات در طول یك سال به شدیدترین شكل ممكن سرریز میكند و معمولا فاجعه میآفریند. برای همین است كه در خبرها آمده بود «چهارشنبه سوری پارسال 2700 مصدوم در كشور بهجای گذاشت». دیگر سالهاست كه همین خبرها را میشنویم و الان دیگر حتی تعجب هم نمیكنیم. مخصوصا وقتی میدانیم این تعداد مصدوم حداقل دو كشته هم داشتهاست. اما چرا اینقدر مردم ما ناشاد هستند كه مجبورند در چهارشنبه سوری تلافی یك سال بیشاد را درآورند؟ چرا میگویند عوامل شادیآور در كشور كم است و دیگر كمتر كسی را میبینیم كه ابراز شادی كند؟ چرا در مجامع جهانی، كشور ما به عنوان یكی از كشورهای بسیار غمگین شناخته میشود؟ سراغ امانا... قراییمقدم یكی از چهرههای شناخته شده در جامعهشناسی رفتیم تا درباره ناشاد بودن جامعه بپرسیم. او معتقد است كشور به دلیل منعهای زیاد و نبود امكانات شادیآور به این روز افتاده است.
آقای دكتر فكر میكنید چرا اینقدر در جامعه ما شادی كم است كه حتی چهارشنبهسوری هم به یكی از روزهای وحشتانگیز سال تبدیل شده؟
خیلی واضح است، چون نمیگذارند شاد باشیم. عوامل شادیآور و شادیبرانگیز از جامعه رفته است، البته نه اینكه رفته باشد، این عوامل را از كشور بردهاند! از سریالها گرفته تا مسئله بیكاری، گرانی و تورم؛ همه چیزهایی است كه باعث ناشاد بودن مردم میشود. اصلا به مسئله موسیقی و رقص در جامعه نگاه كنید، حتی در همین مراسم چهارشنبهسوری، هیچ امكاناتی در این زمینهها برای جوانان فراهم نیست. با همه این حرفها؛ تعجبآور خواهد بود اگر شاد باشیم! اصلا بیایید بررسی كنیم؛ عوامل شادی را در سریالها میبینیم؟ در برخوردها و تعاملات اجتماعی چطور؟ در رفتار مردم باهم چه؟ اگر همه این چیزها را كنار هم قرار دهیم، از لحاظ جامعهشناسی متوجه میشویم كه نمیگذارند شاد باشیم و شاد زندگی كنیم. وقتی این اتفاق بیفتد شادی در جامعه نخواهد بود. شادی تزریقی نیست، وجود شادی در جامعه به یك سری عوامل بستگی دارد. باید عوامل شادی فراهم باشد تا بررسی كنیم ببینیم چرا مردم غمگینند، نه اینكه بخواهیم برای شاد شدن مردم، شادی را به جامعه تزریق كنیم. در جامعهای كه نه دولت، نه مجلس و نه رادیو و تلویزیون هیچ تلاشی برای شاد كردن مردم نمیكنند چه انتظاری داریم كه مردم شاد باشند. در سریالها میبینیم كه دختر مرده و كل خانواده عزادار هستند. از رنگ لباسهای استفاده شده در جامعه گرفته تا تعاملات و برخوردهای اجتماعی، برخوردهایی كه با راننده اتوبوس و مسافران میبینیم، همه باعث میشود غم در جامعه زیاد شود.
از میان همه عواملی كه مطرح كردید، مهمترین عامل كدام یكی است؟
رادیو و تلویزیون مهمترین عامل است. ولی صداوسیما چه كار میكند؟ هیچ، از سریالهایش كه غم و غصه میبارد، بدبینی میبارد. در مراسمهایی هم كه در جامعه برگزار میشود همینطور است. سوال این است كه چطور جوان با این چیزها میتواند شاد باشد؟
اشاره كردید كه عوامل شادی در جامعه فراهم نیست. چه عواملی را میشود فراهم كرد كه جامعه شاد شود؟
البته از عوامل اصلی كه ریشهكن كردن بیكاری، فراهم كردن امكان ازدواج، كاهش فقر، جلوگیری از شكاف طبقاتی بیشتر، جلوگیری از تورم و گرانی، بگذریم؛ مسئله این است كه برنامههای رادیو و تلویزیون به تنهایی میتوانند شادیآور باشند. از طرفی استادیومها هم كه به روی دختران بسته هستند، زنان هم كه نمیتوانند بخوانند، موسیقی هم كه در بعضی جاها ممنوع است و بعضیها مجبورند به زیرزمین بروند و كار موسیقیشان را ادامه دهند. بسیاری از كنسرتها لغو میشوند و هیچ مسئولی پاسخگو نیست و یا اگر هم جوابی میدهند كاملا منفعلانه است. شادی در موسیقی، در آواز، رقص و چیزهایی از این دست است. وقتی این عوامل را فراهم كنند، شادی هم خودش میآید.
این چیزهایی كه شما میگویید معلوم نیست كی فراهم شوند! راههای میانبر و سادهتری وجود ندارد كه بتوانیم اجالتا مردم را شاد كنیم تا بعدا كارهای عمیقتری انجام شود؟!
خود خانوادهها هم میتوانند این كار را انجام دهند. ولی البته با این وجود، باید فضای جامعه هم مناسب شادی باشد. فضا مناسب نیست و روح شادی هم در جامعه وجود ندارد. در كل جو جامعه مناسب شادی نیست. اینجاست كه میگوییم در شادیآفرینی مشكل داریم.
یعنی چه كه میگویید جو جامعه آماده شادی نیست؟
یعنی مردم احساس نمیكنند مسئولان شادی میخواهند، مردم این احساس را ندارند. مردم احساس نمیكنند نماینده مجلس، وكیل، وزیر و كلا عموم مردم، شادی میخواهند. به قول جامعهشناسان فضای جامعه آماده نیست. فضا آلوده به غم است.
مردم خودشان، آنهم بدون كمك مسئولان چطور میتوانند كاری كنند؟
خود مردم همان مسئولان هستند. مردم میخواهند چهارشنبه سوری به جا بیاورند ولی جلویش گرفته میشود. این فضاها باید فراهم شود.
گفتید خانوادهها هم میتوانند كمككننده باشند. دقیقا چه كار میتوانند انجام دهند؟
خانواده به تنهایی وقتی میتواند حركتی كند كه جو جامعه مناسب باشد. خانواده در درونش به جوان میگوید شادی كن، اما آیا جوان فقط شادی درون خانواده را میخواهد؟ شما طبق اصالت وجود وقتی میتوانید شاید باشید كه دیگران شاد باشند. شما وقتی غمناك هستید كه دیگران غمناك باشند. شما شادی را وقتی احساس میكنید كه ببینید دیگران هم شاد هستند نه اینكه شاد نیستند و شما در همان زمان احساس شادی كنید.
حالا فكر میكنید چرا مردم برای تخلیه شادی خودشان به سمت چهارشنبه سوری آنهم به این شكل خشنش رفتهاند؟
برای اینكه مدام منع شدهاند، با مراسمها برخورد شده است. اجازه اجرای مراسم قدیمی چهارشنبهسوری را ندادند چون میگفتند آتشپرستی است!
یعنی چون جلوی سنتهای قدیمی چهارشنبه سوری را گرفتند اینقدر این مراسم خشن برگزار میشود؟
بله. عامل دیگری اصلا نمیتواند داشته باشد.
یعنی این روش اجرای چهارشنبه سوری روشی برای تخلیه هیجانات یك سال است؟!
بله، تخلیه هیجانات زمانی رخ میدهد كه جوان شاد باشد و احساس شادی كند، امید به آینده داشته باشد و احساس كند جامعه شادی دارد ولی وقتی این فضا در طول سال برایش فراهم نمیشود سعی میكند آن را در زمانی كه كاملا برایش فراهم شده، جبران كند. برای همین میبینیم كه اتفاقات بسیار خطرناكی در این روز رخ میدهد چون مردم تمام هیجاناتشان را تخلیه میكنند كه شدت بالایی دارد. وقتی شادی در جامعه وجود ندارد و جوان امیدی به آینده ندارد، دچار كنش شدید نسبت به جامعه و مسئولانش میشود. در این صورت فرار مغزها صورت میگیرد.
نظر شما