سلامت نیوز: ۳ تئوری تاکنون برای صندوقهای بیمه ای ارائه شده که هر کدام موافقان و مخالفان خود را دارد؛ نخستین تئوری ادامه وضع کنونی و سیطره وزارت رفاه بر بخشی از منابع درمانی است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری، این روش كه سالهاست در حال انجام است و پس از ادغام 2وزارتخانه كار و رفاه، پررنگتر نیز دنبال شد، برخلاف سیاستهای كلی نظام سلامت ابلاغ شده از سوی رهبر معظم انقلاب است. پر واضح است كه حامیان این نظریه، عمدتا كسانی هستند كه به وزارت رفاه وابستهاند و اگرچه بر زبان نمیآورند، اما دلشان نمیخواهد بودجهای هنگفت را از دست بدهند. مخالفان این ایده اما علاوه بر سیاستهای كلی، تجربیات سایر كشورهای موفق را شاهد میآورند. حامیان ادامه شرایط كنونی، تلاش دارند كارگران را به بازی در آورده و این طور وانمود كنند كه تجمیع بیمه ها به ضرر كارگران خواهد بود.
دومین تئوری واگذاری صندوقهای بیمهای به وزارت بهداشت بود كه تجربیات جهانی نشان میدهد در ظاهر اگرچه برای مدتی وضع نظام سلامت را بهبود میبخشد اما در درازمدت به ضرر است. حامیان این تئوری بر این باورند كه چنانچه كار درمان و بیمه درمان را به یك وزارتخانه بسپرند كارها رونق میگیرد و مشكلات بهداشت و درمان مردم حل خواهد شد، غافل از اینكه در این صورت خریدار و فرشنده در بخش درمان یكی خواهند شد و چنانچه تخلفی از یكی از این دو سربزند مرجعی برای رسیدگی نیست چرا كه میدانیم عملا امكان ندارد یك وزارتخانه به تخلفهای خودش رسیدگی یا حتی آنها را پیگیری كند. تئوری مطرح دیگر كه به نظر میرسد از لحاظ سیاستهای كلی نظام مستندتر باشد، بحث تجمیع بیمههاست. حامیان این نظر نه موافق ادغام بیمهها در وزارت بهداشت هستند و نه موافق تكثر بیمهها و سیطره وزارت رفاه. آنها معتقدند كه تركیب شورایعالی بیمه باید تغییر كند و نقش وزارت بهداشت در آن پررنگتر شود اما مخالف ادغام بیمهها در وزارت بهداشت هستند. در كنار این، وجود 16صندوق بیمهای كه همگی با بودجه عمومی تامین میشوند، نشان میدهد كه منابع درمانی كشور به صورت پراكنده مصرف میشود. تجمیع این صندوقهای كوچك و تبدیل آن به بیمهای پایه و فراگیر برای آحاد مردم، كه نمونه آن در بیمه سلامت اجرا شد، چتر فراگیری بیمه را بیش از پیش گسترده خواهد كرد.
بیمه باید وكیل مردم باشد
بیایید مسئله انتقال بیمه به وزارت بهداشت را ساده سازی كنیم تا ببینیم به صلاح بیمار است كه بیمه زیرنظر وزارت بهداشت باشد یا نه. روزگاری، سیستم سلامت و درمان كشور، بر پایه رابطه «حكیم - بیمار» شكل گرفته بود و همه كسانی كه به حكیم باشی مراجعه میكردند به او اطمینان داشتند اما از زمانی كه مسائل اقتصادی به بخش سلامت اضافه شده و پزشك در ازای انجام خدمت، كارانه میگیرد، فضا به سمتی رفته كه از آن میتوان به عنوان« ارائه دهنده خدمت - مشتری» یاد كرد. حالا فرض كنید كه فرزند شما به یكباره با دل درد مواجه میشود و شما به پزشك مراجعه میكنید و پس از معاینه به شما گفته میشود كه فرزند شما باید فورا عمل شود و آپاندكتومی اجرا شود. پزشك به شما توضیح بیشتری نمیدهد و شما هم كه از مسائل پزشكی تخصصی ندارید، فورا بنا بر توصیه پزشك، به فكر انجام عمل میافتید و جوركردن هزینههای آن. اینجا همانجایی است كه بیمه به عنوان وكیل شما كه در زمینه پزشكی تخصص دارد، وارد میدان میشود و از چرایی انجام این عمل میپرسد. در سیستمی كه متأسفانه نگاه مشتری محوری حاكم شده و مشتریان چندان اعتمادی به ارائه دهنده خدمت ندارند، بیمه نقش وكیلی را بازی خواهد كرد كه اطمینان را به مشتری باز میگرداند. البته این نگاهی بدبینانه بود؛ اما تجربه سیستم های درمانی در كشورهای پیشرفته دنیا نشان میدهد كه بیمه به عنوان وكیل مردم، نظارت دقیقی بر رفتار پزشكان میكند و به همین علت، تخلفات پزشكی كاهش مییابد و دیگر هیچ پزشكی نمیتواند خارج از چارچوب های تعیین شده، نسخه بنویسد یا آزمایشی تجویز كند.
۳ تئوری تاکنون برای صندوقهای بیمه ای ارائه شده که هر کدام موافقان و مخالفان خود را دارد؛ نخستین تئوری ادامه وضع کنونی و سیطره وزارت رفاه بر بخشی از منابع درمانی است.
نظر شما